امکان توافق طبقاتی
این روزها بحث توافق سهجانبه در شورای عالی کار درباره میزان افزایش حقوق کارگران در سال آینده در جریان است و کارگران منتظرند بدانند آیا امکان توافق وجود دارد و چقدر از منافع کارگران تأمین میشود. از طرفی کارفرمایان و سرمایهداران نیز هشدار میدهند که در صورت افزایش بیش از حد دستمزدها در سال آینده دچار مشکل میشوند، هزینهها افزایش مییابد و در نتیجه بیکاری زیاد میشود. اما سؤال کلیتری را میتوان مطرح کرد؛ آیا اساسا میتوان از توافق و مصالحه دو طبقه کارگر و سرمایهدار سخن گفت؟ آیا میتواند همزمان هم نیروی کار به منافع خود و هم سرمایهدار به سود دست یابد؟ دو دیدگاه مارکسیست ارتدوکسی و لیبرالیسم و نولیبرالیسم این توافق را ممکن نمیدانند و هریک اولویت را به منافع یک طبقه میدهند. به عبارتی از نظر این دو رویکرد، توافق و مصالحه طبقاتی ممکن نیست. پروسه همکاری مشترک نه ضرورتی دارد و نه ممکن است. لیبرالیستهای اقتصادی معتقدند افزایش قدرت طبقه کارگر منافع مادی و اقتصادی سرمایهدار و کارفرما را به خطر میاندازد و جامعه بدون سرمایهدار یعنی فقر و گرسنگی، یعنی رشد اقتصادی پایین و در نتیجه عقبماندگی. مارکسیستها در مقابل معتقدند که منافع سرمایهدار در گرو استثمار کارگران و دزدی ارزش اضافی آنهاست و بنابراین این دو طبقه در تضاد و تخاصم دائمی به سر میبرند و امکان توافق وجود ندارد. آیا میتوان به آرایش متفاوتی بین این دو طبقه اندیشید که همزمان هم رفتار کارگران به گونهای باشد که باعث سود و منفعت کارفرمایان شود و هم در مقابل کارفرمایان بخش مهمی از این سود را به کارگران برگردانند؟ اولین رایت یکی از متفکران نومارکسیست تلاش کرده نشان دهد که امکان توافق و مصالحه طبقاتی وجود دارد. وی معتقد است قدرت انجمنی طبقه کارگر و منافع طبقه سرمایهدار را میتوان در دو مفهوم همکاری یا اقدام متقابل توضیح داد. هرچند معنای این دو مفهوم برای هریک متفاوت است. برای سرمایهداران همکاری کارگران یعنی تلاش همهجانبه کارگران برای بیشینهسازی سود سرمایهدار و اقدام مخالف یعنی اینکه کارگران تلاش کنند درآمد و قدرت کنترل خود بر کار را افزایش دهند. به عبارتی تلاش کارگران برای افزایش قدرت انجمنی و در نتیجه تأثیرگذاری بر افزایش درآمد و ساماندهی کار یعنی اقدام مخالف کارگران. از نظر کارگران، همکاری کارفرما یعنی دادن مزد بیشتر، رفتار عادلانه و پذیرش سازمانهای کارگری و اقدام مخالف سرمایهدار به این معناست که مزد را تا جایی که ممکن است، کم بدهد اما از آنها تا جایی که ممکن است، کار بکشد و در مقابل تشکلهای کارگری مقاومت کند.
مصالحه طبقاتی یعنی اینکه موقعیتی شکل بگیرد که هر دو طبقه با هم همکاری کنند.
اولین رایت پنج مدل نظری را در رابطه با شکلهای ممکن از همکاری و اقدام مخالف ترسیم میکند.
مدل شماره 1. میتوان غلبه یکجانبه سرمایهداران نامید. کارگران سخت تلاش کنند و با سرمایهدار همکاری کنند و سرمایهدار علیه آنها اقدام کند. یعنی مزد کم و مخالفت با کنترل کار توسط آنها. سرمایهدار میتواند کارگران را با هزینه بسیار کمی مجازات کند.
مدل شماره 2. سنت مارکسیستی متعارف در این مدل قرار میگیرد. از منظر این رویکرد، چون جامعه قطببندی بر مبنای تضاد و تخاصم بین این دو طبقه است، پس برای کارگران بهتر است که همیشه علیه طبقه سرمایهدار دست به اقدام مخالف بزنند تا اینکه با رضایت همکاری کنند. کارگران باید تلاش کنند نیروی جمعی خود را تقویت کنند و سپس دست به اقدام مخالف بزنند.
مدل شماره 3. برای هر دو طبقه بهتر است که با هم همکاری کنند. همکاری گزینه بهتری نسبت به اقدام مخالف است.
مدل شماره 4. یک بازی تضمینی است. برای هر دو طبقه کمال مطلوب همکاری مشترک است.
مدل شماره 5. برخلاف مدل 1 غلبه پیداکردن یکطرفه طبقه کارگر است. اینجا کارگران قدرت کافی را دارند و سرمایهدار ضعیف است. پس کارگران میتوانند سرمایهداران را به همکاری یکجانبه وادار کنند.
مدل نظری اولین رایت نشاندهنده امکانهای مختلفی است که در نظامهای فعلی پیشروی دو طبقه اصلی یعنی کارگران و سرمایهداران است. این مدل نشان میدهد که برخلاف رویکرد نولیبرالیسم که معتقد است افزایش قدرت انجمنی یعنی فروپاشی اصول اقتصاد آزاد و رویکرد مارکسیستی متعارف که افزایش قدرت سرمایهداران یعنی استثمار روزافزون طبقه کارگر، امکانها و بدیلهای دیگری نیز ممکن است. یعنی امکان دارد که طبقات و اقشار غیرنخبه نیز منافعشان را به صورت متوازن با طبقه بالا به دست آورند. در جامعهای مانند ایالات متحده آمریکا قدرت سرمایهدار در اولویت قرار دارد اما در جوامع سوسیالدموکرات مانند سوئد میتوان واقعیتهایی از تعادل منافع دو طبقه را دید. اما در جامعه ما موقعیت و رابطه دو طبقه کارگر و کارفرما چگونه است؟ و آیا میتوان از امکان توافق کارگران و کارفرمایان در امور مختلف سخن گفت؟ توافق بر سر افزایش دستمزد سالانه یکی از عرصههایی است که میتواند آزمونی برای امکان تعادل منافع کارگر و کارفرما باشد.
منبع:
نوذری، حمزه (1397) مفاهیم اساسی جامعهشناسی کار و شغل، تهران: انتشارات دانشگاه خوارزمی