|

صلح، اولویت همیشگی مردم ایران

هفته پیش 400 فعال مدنی شناخته‌شده ایرانی طی نامه‌ای به «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل، نسبت به تهدیدات دولت آمریکا واکنش نشان دادند. مهم‌ترین وجه این نامه، مخالفت صریح این جمع با برافروخته‌شدن آتش جنگ علیه کشورمان بود.

هفته پیش 400 فعال مدنی شناخته‌شده ایرانی طی نامه‌ای به «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل، نسبت به تهدیدات دولت آمریکا واکنش نشان دادند. مهم‌ترین وجه این نامه، مخالفت صریح این جمع با برافروخته‌شدن آتش جنگ علیه کشورمان بود. طبیعتا این انتظار وجود داشت که چنین موضوعی، موضع همه کسانی باشد که خود را ایرانی می‌دانند و این ادعا را دارند که سرنوشت کشور برایشان مهم است، به‌خصوص حالا که مذاکرات بین ایران و آمریکا، سوای ‌ آنکه آن را مستقیم بدانیم یا غیرمستقیم، از امروز در کشور عمان آغاز شده است.

به عبارتی این انتظار کاملا طبیعی بود که هرکس که مدعی دوستداری وطن است، سوا‌ از هر جریان فکری که به آن دلبسته است، دورکردن آتش جنگ از سر کشور برایش از هر چیزی مهم‌تر باشد، همان‌طورکه در بین امضاکنندگان این نامه هم می‌شد این را دید، اعم از تخالف مواضع در موضوع‌های مختلف که بعینه در بین امضاکنندگان تاکنون دیده شده یا حتی تعارضی که ممکن است برخی با سیستم حکمرانی در کشور داشته باشند. ولی با همه این تعارضات شناخته‌شده در بین امضاکنندگان، همه بر یک چیز اتفاق داشتند و آن اینکه در هنگامه تهدید و خطر برای کشور، همه آن تعارضات مسائلی فرعی هستند و در چنین زمانه‌ای اولویت حفظ کیان کشور و دور کردن آن از آتش جنگ است و برای همین، همه امضاکنندگان نامه، تمام‌قد از تصمیم حاکمیت برای ورود به مذاکرات دفاع کرده و از آن حمایت قاطع دارند. اما عجیب اینکه دو گروه هستند که خود را ایرانی و نگران سرنوشت کشور می‌دانند و چنین موضعی ندارند.

یک گروه آنهایی که اکثرا در خارج از کشورند یا همه همتشان را بر این گذاشته‌اند که غرب و به‌خصوص آمریکا را تشویق به ورود جنگ با ایران کنند یا در یک سطح پایین‌تر به نویسندگان و امضاکنندگان نامه به دبیر کل هجوم می‌برند که به‌جای مخالفت با حمله آمریکا به ایران باید در داخل کشور یقه‌گیری کنید، چون حتی با اینکه کشور خارجی دارد عظیم‌ترین نیروی نظامی جهان را برای نابودی کشورمان به منطقه گسیل می‌کند، آنچه اهمیت اصلی را دارد، تعارضات داخلی است و نه این آتش جنگی که هر لحظه به ایران عزیزمان نزدیک می‌شود و همه هم و غمشان این است که باید تعارضات داخلی را پایه و اساس هر نامه و بیانیه‌ای قرار داد. درست مانند اینکه فرض کنید در درون یک خانه، خدای ناکرده دعوایی باشد و بعد یک نفر قداره‌بند به اهالی خانه هجوم بیاورد و ما بگوییم دعوای داخلی ما اولویت دارد بر اینکه آن قداره‌بند به روی ما چاقو کشیده. درست مثل این تصویر کاریکاتوری که بعضی خیال می‌کنند اگر بمبی روی این سرزمین فروریخته شود، انتخاب می‌کند که از بین مردم، چه کسی را بکشد و چه کسی را زنده بگذارد.

و اما گروه دوم، آنانی که در داخل کشور مثل همیشه صدایشان و جیغ و فریادشان به آسمان است و از شجاعت دم می‌زنند و مذاکره و مذاکره‌کنندگان کشورمان را به انواع تهمت‌ها می‌آلایند و رجز می‌خوانند که «من آنم که رستم بود پهلوان». همان رجزخوانانی که ادعای مصاف با اسرائیل را داشتند و در روز حادثه گفتند نخیر ما باید اینجا بمانیم چون جنگمان در اینجاست. درست مثل همان سرنگونی‌طلبانی که در مقابل نامه به گوترش می‌گویند نخیر، دعوای داخلی مهم‌تر است و اگر نامه‌ای هم نوشته بشود باید به داخل نوشته شود. این شباهت اتفاقی نیست. این دقیقا دو تیغه یک قیچی است که با هر ادعایی که می‌کنند، بر گردن این مردم فشار می‌آورند. آنها که مذاکره را ناشی از ترس می‌دانند، چه در خارج باشند و چه در داخل، مشوق شجاعت نیستند، مشوق حماقت‌اند. گیریم که ایرانیان تهور کنند و کشور را باتلاق آمریکاییان کنند و همچون ویتنام، آمریکا را پشیمان از حمله به ایران سازند، ولی در نهایت این ایران است که باتلاق می‌شود و نه آمریکا و خوشبختانه مدیریت ارشد کشور این تهیج و شجاعت‌نمایی کاریکاتوری را خوب می‌شناسد و در همه این سال‌ها جلوی در ورطه شجاعت پوشالی افتادن این «دلاوران رانتی» را گرفته است. 

نمونه روشن و قابل احترامش همان مورد تله جنگ با طالبان بعد از حمله به کنسولگری ایران در مزار شریف و شهادت دیپلمات‌های ایرانی که با اینکه توان رزمی و قدرت ما چندین برابر طالبان بود، اما هوشیاری و درایت سبب شد حتی در جنگی که احتمال پیروزی‌اش بسیار زیاد بود وارد نشویم. عقلانیت یعنی همین. همین که حتی اگر جنگ را بتوانیم با پیروزی به پایان ببریم، از ورود به آن پرهیز کنیم. کافی است آنها که دم از شجاعت می‌زنند، سری هم به آبادان و خرمشهر بزنند تا زخم‌های جنگی که 36 سال پیش پایان یافت را بر تن این دو شهر ببینند که هنوز چرکین است. تازه آن عراق بود و ما ایرانِ بعد از یک انقلاب شکوهمند با حمایت گسترده مردمی. و یادمان باشد که انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته و برگزیدن پزشکیان از سوی مردم، یعنی همین تصمیمی که امروز شنبه در عمان انجامش دادیم و به خواسته مردم احترام گذاشتیم. مردم صلح‌طلب ایران.