|

درک واقعیت

1- آقای رئیسی در گفت‌وگوی اخیر خود با صداوسیما ضمن اشاره به دیدارها و ملاقات‌های خود با سران کشورهای مختلف در سفر به نیویورک و «رغبت بسیار زیاد» این کشورها برای فعالیت اقتصادی و همکاری و تعامل با ایران، از گزارش خانم پزشک شیرازی مقیم آمریکا سخن گفت که «با تکیه بر آمارهای بانک جهانی، پیشرفت‌های جمهوری اسلامی را با پیشرفت‌های کشورهای اروپایی مقایسه می‌‌کرد که در همه شاخص‌ها حکایت از پیشرفت‌های جمهوری اسلامی ایران می‌‌کرد که علی‌رغم تحریم‌ها به دست آمده است».

1- آقای رئیسی در گفت‌وگوی اخیر خود با صداوسیما ضمن اشاره به دیدارها و ملاقات‌های خود با سران کشورهای مختلف در سفر به نیویورک و «رغبت بسیار زیاد» این کشورها برای فعالیت اقتصادی و همکاری و تعامل با ایران، از گزارش خانم پزشک شیرازی مقیم آمریکا سخن گفت که «با تکیه بر آمارهای بانک جهانی، پیشرفت‌های جمهوری اسلامی را با پیشرفت‌های کشورهای اروپایی مقایسه می‌‌کرد که در همه شاخص‌ها حکایت از پیشرفت‌های جمهوری اسلامی ایران می‌‌کرد که علی‌رغم تحریم‌ها به دست آمده است». ایشان در ادامه گفتار خود نیز بر «فعال‌بودن حوزه‌های تجاری و اقتصادی» تأکید داشت و اینکه «صدها واحد تولیدی نیمه‌فعال و تعطیل به چرخه تولید بازگشتند و همه اینها برای این است که فضای کشور، امروز فضای کار و تلاش و تولید است، دشمن هم این را می‌‌بینید و به همین دلیل فتنه‌گری می‌‌کند تا کشور را دچار اختلال کند که این اتفاق نخواهد افتاد». ضمن اینکه نمی‌توان این ادعاها و تصاویر ارائه‌شده را رد کرد و با منفی‌بافی، منکر واقعیت حرکت اقتصادی و اجتماعی کشور شد، اما تصویری یکسره مثبت و بانشاط نشان‌دادن از وضعیت امروز جامعه ایران نیز صحیح نیست. چنانکه یکی، دو شب قبل از این سخنان آقای رئیسی، در همان صداوسیما، یک کارشناس برجسته جامعه‌شناسی که مدت‌ها با مرکز استراتژیک ریاست‌جمهوری همکاری داشته، تصویری از وضعیت اقتصادی و تأثیرات تحریم‌ها بر مؤلفه‌های اقتصادی و زندگی و کار و کسب مردم آن‌هم به نقل از یک نهاد رسمی حاکمیتی (مرکز پژوهش‌های مجلس) ارائه می‌دهد که بسیار هشداردهنده و متفاوت با تصویر آقای رئیسی است. تصویری که به‌خوبی می‌توان بخشی از علل بروز حوادث اخیر را در آن دید. ازجمله آنکه «ما در طول دهه ۹۰ یک افول اقتصادی وحشتناک را تجربه کردیم. این افول در حدی است که اگر تا سال ۱۴۰۵ سالی هشت درصد رشد اقتصادی داشته باشیم، تازه به جایی می‌رسیم که سال ۹۰ بودیم و این غیرممکن است! این جامعه ۶۰ درصد شاغلانش پوشش بیمه ندارند. این جامعه دچار 18.4 درصد فقر مطلق است، یعنی از هر پنج نفر، یکی در فقر مطلق به سر می‌برد و... همین جامعه در 10 سال گذشته میزان برخورداری ثروتمندترین دهک به فقیرترین دهکش از 11 برابر شده 14 برابر؛ یعنی نابرابری هم گسترش یافته است... در جایی داریم زندگی می‌کنیم که در فاصله سال‌های 80 تا 97، در سال 1380، 80 درصد تجارت ما با 23 کشور بوده است. رسیدیم به جایی که در سال 97، 54 درصد تجارت کشور با سه کشور بوده است (چین، عراق، امارات)... از نظر اقتصادی به مردم فشار آمده است، درحالی‌که جمعیت کشور 10 میلیون افزایش یافته، 40 درصد درآمد سرانه‌اش را از دست داده است. میانگین تورم در جهان در سال 2018، 2.4 درصد بوده و تورم بلندمدت ایران 20 درصد بوده و فقط سه کشور ونزوئلا، زیمبابوه و آرژانتین تورم بیشتری داشته‌اند»‌(محمد فاضلی، برنامه شیوه، 4/7)

2- سوی دیگر مسئله، نوع نگاه جامعه به مسائل و مشکلات امروز کشور است. متأسفانه در جریان اعتراضات اخیر چنین تصور می‌شود که می‌توان با یک حرکت اعتراضی، تغییرات ساختاری را در عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سامان داد. چنین فرضی اشتباه است و جز به هرچه بحرانی‌ترشدن وضعیت فعلی نمی‌انجامد. این نه ناشی از حب و بغض و منافع خاص گویندگان این واقعیت بلکه بر مبنای تجارب تاریخی این سرزمین و نیز تجارب سایر کشورها و تحقیقات و پژوهش‌های برجسته علمی است. یکی از مهم‌ترین این پژوهش‌های قابل دسترس برای عموم کتاب «در سایه خشونت» نوشته داگلاس نورث و تعدادی دیگر از اقتصاددانان صاحب‌نام است. این اثر در یک چارچوب نظری مشخص مبتنی بر تأثیر نحوه توزیع رانت بر توسعه جوامع مختلف، به بررسی تحولات در 9 کشور (بنگلادش، کنگو، هند، کره جنوبی، شیلی، مکزیک، فیلیپین، زامبیا و موزامبیک) می‌پردازد و نشان می‌دهد این کشورها در روند تحولات خود با چه عارضه‌هایی مواجه بودند و درنهایت امروز در چه وضعیتی به‌سر می‌برند. نویسندگان کتاب در جمع‌بندی و با توجه به اعتراضات «بهار عربی» که در زمان انتشار کتاب در جریان بود، چنین نتیجه می‌گیرند که «تمرکز بر گذار از یک نظام دسترسی محدود به یک نظام دسترسی باز (بدون درنظرگرفتن گام‌های ضروری دیگر) بیشتر می‌تواند به شکست منجر شود... و بعید است برون‌داد یک درگیری انقلابی، دموکراسی مدرن و توسعه اقتصادی باشد... داشتن نگاهی متنوع‌تر و واقع‌بینانه‌تر نسبت به مسئله اول توسعه یعنی افزایش عملکرد یک جامعه شاید پیش‌شرطی برای انتظارات واقع‌بینانه و سازنده درباره تغییرات ممکن باشد و فرایند توسعه را به پیش ببرد». بر این اساس به نظر می‌رسد به‌جای کتمان واقعیت از سوی مقامات دولتی و ارائه تصویری نادرست از وضعیت امروز کشور یا نگاه اتوپیایی به آینده از سوی معترضان، باید حرکت شتابنده به‌ سوی اصلاحات واقعی اقتصادی و سیاسی را در چارچوب یک برنامه مشخص علمی آغاز کرد. نه با نفی دیگری و عادی و رو به جلو نشان‌دادن کشور نه با دم دست دانستن آرمان‌های آزادی و پیشرفت، کار ملک و میهن سامان نمی‌گیرد بلکه فقط کار، خراب‌تر و تحول توسعه ایران عزیز دور و دورتر می‌شود.