|

سخنی با فعالان و علاقه‌مندان هوش مصنوعی

به چه روایتی از هوش مصنوعی نیاز داریم؟

در ماه‌های اخیر، هوش مصنوعی، هوش از سر سیاست‌گذاران، فعالان حوزه فناوری اطلاعات، کارآفرینان و همه فعالان بخش خصوصی در سراسر جهان برده است.

احمدرضا سازگارنژاد*

در ماه‌های اخیر، هوش مصنوعی، هوش از سر سیاست‌گذاران، فعالان حوزه فناوری اطلاعات، کارآفرینان و همه فعالان بخش خصوصی در سراسر جهان برده است. بخش مهمی از اخبار و تحلیل‌های روزانه به تبعات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی توسعه فناوری هوش مصنوعی و اثرات شگرف، ناپیدا و غیرقابل پیش‌بینی آن در ابعاد مختلف زندگی آحاد مردم جامعه می‌پردازند. در هر نقطه‌ای از جهان، پیرامون هوش مصنوعی قرائتی منحصربه‌فرد بر تحلیل‌ها سایه افکنده و تحلیلگران حوزه هوش مصنوعی با آن عینک چشم به تحولات روزمره پیرامون این فناوری عمومی و چندمنظوره دارند. در کشورهای اروپایی این روزها بحث‌های داغی پیرامون مخاطرات توسعه هوش مصنوعی در جریان است و محافل علمی و دانشگاهی به‌طور قابل توجهی، تمرکز خود را در جهت حکمرانی بر هوش مصنوعی (AI Governance) قرار داده‌اند. اتحادیه اروپا به عنوان مهم‌ترین بازیگر عرصه قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری در اروپا نیز با این دغدغه‌ها همراه بوده و در پی آن است تا این فناوری را تحت سیطره و سلطه حکمرانی خود درآورد. اینکه موفق خواهد شد یا نه و آیا اساسا چنین رویکردی می‌تواند درست باشد یا خیر محل بحث این یادداشت کوتاه نیست. از سوی دیگر، آمریکا هوش مصنوعی را در رقابت با چین تحلیل و تفسیر می‌کند. قرائت رایج در فضای رسانه‌ای و سیاست‌گذاری آمریکا، حفظ برتری آمریکا در این فناوری استراتژیک بوده و محافل علمی و تحقیقاتی در آمریکا بر چگونگی پیشی‌گرفتن یا عقب‌نیفتادن از چین در هوش مصنوعی متمرکزند. همین فضای سیاست‌گذاری حاکم و دغدغه ملی، در فضای رسانه‌ای نیز متبلور شده و طبعا ذهنیت مردم را شکل می‌دهد. در آمریکا بسیاری نیز نگران مخاطرات و ریسک‌های هوش مصنوعی‌اند اما همه اینها پس از مسئله رقابت همه‌جانبه اقتصادی و فناورانه آمریکا با چین محل بحث است. چین از سمت دیگر، هوش مصنوعی را فناوری‌ای راهبردی می‌داند که با کمک آن می‌تواند رشد اقتصادی بلندمدت خود را تضمین کرده و با آن برنده جنگ سرد جدید با آمریکا شود. از نظر چین، برنده رقابت هوش مصنوعی، می‌تواند تفوقی استراتژیک از نظر فناوری بر سایر کشورهای جهان پیدا کند و به همین سبب سال‌هاست که سرمایه‌گذاری‌های عظیم و بلندمدت بر این فناوری را آغاز کرده و با تقسیم کار ملی مناسب، درصدد نوسازی صنایع خود به مدد هوش مصنوعی و افزایش رقابت‌پذیری اقتصادی خود در عرصه بین‌المللی به‌ویژه در حوزه اقتصاد دیجیتال است. در کنار این نگرش، چین توسعه کاربردهای نظامی-امنیتی را نیز برای یافتن قدرت برابر با آمریکا در این حوزه جزء اهداف راهبری خود قرار داده است. دقیقا مشابه همین فضای سیاست‌گذاری را می‌توان در فضای رسانه‌ای و آکادمیک چین نیز مشاهده کرد. تمرکز افکار عمومی در چین و جهت‌دهندگان آن به‌طور قابل توجهی به کاربردهای هوش مصنوعی متمرکز است و محافل علمی مشتاقانه راه‌های برتری‌یافتن فناورانه بر آمریکا در نوآوری هوش مصنوعی را دنبال می‌کنند. اینها مثال‌های شناخته‌شده در سطح بین‌المللی هستند که تقریبا اکثر فعالان حوزه فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی کمابیش از آن اطلاع دارند. نسبت متقابل بین جهت‌گیری رسانه‌ای و فضای افکار عمومی در این کشورها با هدف ملی این کشورها در حوزه سیاست‌گذاری هوش مصنوعی قابل مشاهده است و این دو به‌طور متقابل یکدیگر را اصلاح و تقویت می‌کنند. سایر کشورهای جهان نیز کمابیش با همین روند پیش می‌روند. کشور ما نیز در سال‌های اخیر توجه ویژه‌ای، حداقل در کلام سیاست‌گذاران کلان، به مسئله سیاست‌گذاری هوش مصنوعی نشان داده‌ است. هرچند پس از سال‌ها هنوز هیچ سند ملی هوش مصنوعی که بیانگر نگرش کشور ایران به این فناوری باشد منتشر نشده است، اما فعالان بخش خصوصی تلاش کرده‌اند محصولات خود را در این بازار عرضه کرده و آرام‌آرام راه انتشار و نفوذ فناوری را فراهم کنند. مسئله کمی ‌نگران‌کننده در این میان، فضای رسانه‌ای و افکار عمومی پیرامون هوش مصنوعی است.

 در نبود یک گفتمان ملی درباره چگونگی نگاه به فناوری هوش مصنوعی و بعضا انتظارات نابجا از قابلیت‌های این فناوری و حتی توصیه به کاربردهای غیراخلاقی (شناسایی افراد بدون حجاب از طریق فناوری‌های تشخیص چهره) از این فناوری که گاهی از زبان مسئولان دولتی یا نمایندگان مجلس نیز بیرون می‌آید، فعالان رسانه‌ای را سرگردان کرده است و باعث شده ایشان بیش از پیش مصرف‌کننده گفتمان‌های بین‌المللی پیرامون هوش مصنوعی با محوریت اتحادیه اروپا و آمریکا باشند. بدیهی است که اخبار رسانه‌های اروپایی و آمریکایی در ایران بیشتر دنبال شده و طرفداران پرتعدادی دارد اما این موضوع در زمینه هوش مصنوعی باعث ایجاد یک سوگیری ذهنی (بایاس) شدید نسبت به هوش مصنوعی شده است که این پیش‌داوری‌ها خود را در مقالات این فعالان نشان می‌دهد. در هفته‌های اخیر، تعداد قابل توجهی از مقالات، یادداشت‌های تلگرامی، توییت‌ها و... درباره مخاطرات و ریسک‌های هوش مصنوعی به رشته نگارش درآمده که تناسب اندکی با وضعیت فعلی هوش مصنوعی در کشور دارد. اظهارات نادرست برخی از مسئولان، فعالان حوزه رسانه را که همواره دغدغه‌های اجتماعی و سیاسی والایی داشته‌اند، به کاربردهای گسترده این فناوری به‌شدت حساس کرده و این موضوع در کنار سوگیری‌های ذهنی نسبت به محتواهای مطالعه‌شده در رسانه‌های خارجی سبب شده است که محتواهای تولیدشده در داخل به سمت تمرکز بر مخاطراتِ گسترش و توسعه کاربردهای هوش مصنوعی جهت‌دهی شوند.

این موضوع خطری مهم و راهبردی برای توسعه فناوری هوش مصنوعی در ایران است. نفوذ چنین نگرشی در میان آحاد جامعه می‌تواند باعث بدبینی به فناوری شود و مانع انتشار و نفوذ نوآوری‌های مبتنی بر آن در داخل کشور شود. فناوری هوش مصنوعی ظرفیت‌های فراوانی برای ارتقای توانمندی‌های اقتصادی کشور دارد و در صورت سیاست‌گذاری درست می‎‌تواند مواهب قابل‌توجهی را برای رفاه عمومی مردم به ارمغان آورده و به ما برای مبارزه با برخی از ابرچالش‌های پیش‌روی، کمک‌های اساسی کند. بنابراین در این یادداشت کوتاه سه توصیه سیاستی به سه ذی‌نفع مهم در این حوزه دارم که در ادامه به آنها اشاره می‌کنم:

اول؛ از مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس انتظار می‌رود که به‌شدت از بیان انتظارات نابجا، ناصحیح و ناروا از هوش مصنوعی بپرهیزند. هر مسئول دولتی در‌حال‌حاضر نیازمند یافتن درکی عمیق از ظرفیت‌های هوش مصنوعی است و بیان انتظارت به دور از واقع به‌طور‌جدی در فرایند سیاست‌گذاری درباره هوش مصنوعی مانع ایجاد کرده و عرصه را بر فعالان بخش خصوصی این حوزه به‌شدت تنگ می‌کند که پیامدهای تخریب‌کننده‌ آن در بلندمدت آشکار خواهد شد.

دوم؛ از مسئولان سیاست‌گذاری هوش مصنوعی در کشور انتظار می‌رود تا هرچه‌زودتر نگرش ملی به هوش مصنوعی را تعریف کرده (این موضوع فراتر از انتشار سند ملی هوش مصنوعی است) و مسیر دست‌یافتن به مزایای آن را برای کشور ترسیم کنند. تاکنون سندهای آرزومدار فراوانی در کشور نوشته شده است که نتایج آنها پیش‌روی ماست. باید با درکی واقعی از موقعیت و شرایط کشور، سیاست‌گذاری لازم صورت بگیرد و از بیان آرزوهای دست‌نیافتنی به شدت خودداری شود. اعلام این نگرش، در صورت عقلانی و منطقی بودن، ضمن بازکردن باب گفت‌وگوهای علمی و تحقیقاتی دراین‌باره، افکار عمومی را نیز حساس می‌کند و مطالبه از سمت فعالان این حوزه را کلید خواهد زد که به نوبه خود باعث ایجاد یک چرخه بازخورد مثبت می‌شود و به توسعه هوش مصنوعی در کشور کمک شایانی خواهد کرد.

سوم و مهم‌ترین نکته؛ از فعالان رسانه‌ای اعم از روزنامه‌نگاران، تحلیلگران فناوری، کسانی که مصاحبه‌های پرتعداد می‌کنند و... درخواست می‌شود تا ضمن درنظرگرفتن مخاطرات توسعه هوش مصنوعی به‌ویژه در بسترهای پرچالش کشورمان، به توسعه هوش مصنوعی و مطالبه از سیاست‌گذار برای بهره‌برداری از کاربردهای مفید آن کمک کنند. بسیاری از دغدغه‌ها و خطرات هوش مصنوعی متناسب شرایط فعلی ما نیست و به‌کارگیری این فناوری تا سال‌ها برای ما چالش‌های بنیادی ایجاد نخواهد کرد، البته باید مخاطرات محدود و متناسب با شرایط فعلی را شناخت و ضمن درنظرداشتن این نکته، به توسعه کاربردهای هوش مصنوعی نیز پرداخت. فناوری هوش مصنوعی کاربردهای فراوانی دارد که می‌تواند در ابعاد گوناگون زندگی روزمره مردم و همچنین بخش کسب‌وکار در کشور تغییرات مثبت پردامنه‌ای ایجاد کند. معرفی این کاربردها و شناساندن آنها به عموم جامعه و آگاه‌کردن سیاست‌گذاران و فعالان اقتصادی به طور جدی بر فرایند صحیح سیاست‌گذاری هوش مصنوعی اثرگذار است و این وظیفه مهم امروز به دوش اصحاب رسانه‌ است.

امید است که توجه به این توصیه‌ها، فتح بابی برای گفت‌وگوی بیشتر درباره وضعیت هوش مصنوعی در کشور شده و شرایط را برای بهره‌داری از این فناوری نوظهور فراهم کند.

* پژوهشگر سیاست‌گذاری علم، فناوری و نوآوری