با ما نجنگ...
ماجرای خانه اندیشمندان علوم انسانی و اقدام شهرداری تهران از منظری دیگر هم قابل تأمل است. اگر شاه عبدالعظیم رفته باشید، احتمالا نام «سیده مَلِک خاتون» را که در آنجا مدفون است شنیدهاید. ملک خاتون که مورخان او را «شیریندخت اسپهبد رستم طبری» میشناسند، از فرمانروایان سلسله آل بویه، حاکم «ری» و همعصر با سلطان محمود غزنوی بود.
ماجرای خانه اندیشمندان علوم انسانی و اقدام شهرداری تهران از منظری دیگر هم قابل تأمل است. اگر شاه عبدالعظیم رفته باشید، احتمالا نام «سیده مَلِک خاتون» را که در آنجا مدفون است شنیدهاید. ملک خاتون که مورخان او را «شیریندخت اسپهبد رستم طبری» میشناسند، از فرمانروایان سلسله آل بویه، حاکم «ری» و همعصر با سلطان محمود غزنوی بود. از او به عنوان اولین بانویی یاد میشود که در یک حکومت شیعه به صدارت رسید و دوران حکمرانیاش با ثبات و آرامش همراه بود. اگرچه نام همسرش «فخرالدوله دیلمی» بیش از او در یادها مانده است، اما شهرت این بانوی فهیم و خردمند ایرانی به مکاتبهای است که در پاسخ به سلطان محمود نوشت. نقل است که محمود غزنوی عزم تسخیر ری داشت و در نامهای از ملک خاتون خواست که در خطبهای حکومت او را بر ری اعلام و سکه به نام محمود غزنوی ضرب کند وگرنه با سپاهیان بسیار به قصد تسخیر ری عزیمت خواهد کرد. عنصرالمعالی آورده که ملک خاتون در پاسخ او نوشت:
«مرا این اندیشه از دل برخاست، گفتم: محمود پادشاهی عاقل است، داند که چون او پادشاهی را به جنگ پیرزنی نباید آمدن! اکنون اگر بیایی، خدای آگاه است که من نخواهم گریخت و جنگ را ایستادهام، از آنچه در دو بیرون نباشد: از دو لشگر یکی شکسته شود؛ اگر من تو را بشکنم، به همه عالم نویسم که سلطان محمود را بشکستم که صد پادشاه را شکسته بود! مرا هم فتحنامه رِسد هم شعرِ فتح! و اگر تو مرا بشکنی چه توانی نوشت؟ گویی پیرزنی را بشکستم!؟ تو را نه فتحنامه رِسد نه شعرِ فتح که شکستن پیرزنی بس فخر نباشد و گویند سلطان محمود پیرزنی را بشکست...».
صرفنظر از ادبیات جنسیتزده این مکاتبه خردمندانه تاریخی، پاسخ حکیمانه ملک خاتون از هزاران لشکر و سپاه مؤثرتر افتاد و جنگ، شروع نشده پایان یافت. اینکه ملک خاتون خردمندانه به محمود غزنوی نوشت که «با من نجنگ» از تدبیر او بود اما در برابر، محمود غزنوی هم از خردمندی بیبهره نبود که منطق او را پذیرفت و تا خاتون زنده بود به ری نتاخت و از تسخیر ری منصرف شد. این واقعه عبرتآموز تاریخی درس بزرگی برای همه ما و سیاستمداران است. ما به آنهایی که میخواهند خانه اندیشمندان علوم انسانی را تسخیر کنند میگوییم که با ما نجنگ، ستیز با اهل قلم -که با هیچ خلقی دشمنی و نزاع ندارند- فتحنامهای برای شما نخواهد داشت. از اینکه اهل اندیشه را با شیرزنی چون ملک خاتون قیاس میکنم، مایه افتخار است، چراکه هماکنون بیش از مردان، بانوان هستند که شجاعانه و اندیشمندانه در دفاع حقوقی از خانه اندیشمندان علوم انسانی در صف مقدم ایستادهاند و چه افتخاری بزرگتر از اینکه اندیشمندان را بدون نگرش جنسیتی، با ملک خاتونِ اندیشمند قیاس کنیم.
آقایان شهرداری تهران، با اندیشمندان و اهل قلم جنگیدن، دستاوردی برای شما نخواهد داشت، فتحنامهای هم نصیب شما نخواهد شد و تا دنیا دنیاست مورد ملامت قرار خواهید گرفت. تاریخ برای عبرتگرفتن است. همین نکات تاریخی را ما در همان خانه اندیشمندان علوم انسانی از یکدیگر میآموزیم. پیشنهاد میکنم بهجای تسخیر این ملک، قدمرنجه فرموده و از خوان گسترده اندیشه در حوزه علوم انسانی و جلساتی که همهروزه اینجا برگزار میشود، بهره ببرید. سلمنا...