117 سال بعد از انقلاب مشروطه
این را قبلا هم در یادداشتهای دیگری گفتهام که بشخصه کتاب یگانه و پرمایه «تاریخ بیهقی» اثر بیبدیل «ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی» را بیش از هر اثر دیگری در زبان فارسی دوست دارم و بسیار از آن تأثیر گرفتهام.
این را قبلا هم در یادداشتهای دیگری گفتهام که بشخصه کتاب یگانه و پرمایه «تاریخ بیهقی» اثر بیبدیل «ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی» را بیش از هر اثر دیگری در زبان فارسی دوست دارم و بسیار از آن تأثیر گرفتهام. نگارش ساده، سرراست و در عین حال بیغرض آن، همیشه برایم رشکبرانگیز بوده، بهخصوص که بی سخن گزاف و اضافه، شرایط آن دوران را برایمان بازگو کرده و بارها در جای جای کتاب اشاره میکند که هرگاه از مشاوران و وزرا نظر خواسته میشد، علیالاغلب حق را به سیستم میدادند.گرچه این تصویر، تصویری است قدیمی که تمامی تاریخ گذشته ما تا دوره قاجاریه است که با شکست ایران در جنگهای ایران و روس، نشانههایی از لزوم تغییر در این نگاه ظاهر میشود و آرام آرام، این نگاه بسط پیدا میکند تا حاصل این بسطیافتگی در انقلاب مشروطه عیان میشود و به قول میرزا یوسفخان تبریزی (یوسف مستشارالدوله)، در «رساله یک کلمه»، حکومت را تبدیل کنند به حکومت قانون، «قانونی که مکتوب باشد. کامل باشد. در برابر آن شاه و گدا یکسان باشند یعنی استثنا نداشته باشد. و ساری و جاری باشد» . وقتی به این تلاش 117ساله نگاه میکنیم، در طول مسیر، دو انقلاب میبینیم؛ یک نهضت و چندین و چند جنبش و در مقابلش هم البته کوششهایی که مهمترینشان دو کودتای 1299 و 1332 است و جنبشها و اعتراضاتی که سرکوب شدهاند. با انقلاب مشروطیت، مردم تلاش کردند که خواسته خود را توسط نمایندگان خود به قانون تبدیل کنند. در ماجرای پیشنویس قانون عفاف و حجاب که حالا بررسی آن محرمانه شده و قرار نیست مردم از نحوه تصویب آن مطلع شوند، یکی از مسئولان کمیسیون قضائی مجلس گفته است «نیازی نیست حتی همه نمایندگان درباره این قانون نظر دهند... این قانون حاکمیتی است و آنچه به مردم مربوط است این است که به آن عمل کنند». چطور شده که در سالگرد انقلاب مشروطه و بعد از 117 سال از تلاش مردم برای اینکه قوانین بر اساس خواست آنان باشد و این حاکمیت باشد که به خواست مردم عمل کند، حالا یک نماینده مجلس میگوید آنچه به مردم مربوط است عمل به قانون حاکمیت است. آیا این نماینده محترم متوجه هست که این سخن یعنی چه؟ وقتی در این پیشنویس قید «حجاب شرعی» حذف شده، آیا به آن معنا نیست که حتی خواسته شیخ فضلالله نوری که میگفت قانون باید مطابق شرع باشد و بر سر این سخن جان باخت نیز مورد نظر نمایندگان مجلس انقلابی نیست و گویا برخی علاقهمند به بازگشت به پیش از مشروطه و حتی پیش از قاجار هستند. دقت کنیم که وقتی گفته میشود تعداد کسانی که کشف حجاب کردهاند، انگشتشمار است، آنوقت معنیاش این میشود که برای این تعداد انگشتشمار قانونی را پنهانی مینویسیم که حتی مایل نیستیم مردم از نحوه تصویب آن باخبر شوند.
یعنی قانون را برای افرادی به تعداد انگشتان دست مینویسیم؟ برای حداکثر 10 نفر؟ آن هم پنهانی؟ یعنی قانون فعلی که مطابق شرع است، نمیتواند این تعداد انگشتشمار را به رعایت حجاب مجاب کند و باید آن را از قید شرع بیرون بیاوریم تا همان تعداد انگشتشمار رعایتش کنند؟ واقعا متوجه هستیم چه میگوییم و آنچه میگوییم چه معنایی دارد؟