همچنان عیبجویی بد است
فکر میکنم همان سالهای اول انقلاب بود که این سخن را از «اولاف پالمه» خواندم که گفته بود «من بهعنوان نخستوزیر سوئد ترجیح میدهم که به جای داشتن یک سازمان نظارتی بسیار قدرتمند که بر کارهای دولت نظارت کند تا فساد ساختار قدرت را شناسایی و معرفی کند، یک حزب مخالف قدرتمند در کشور و در مقابل دولت وجود داشته باشد؛ چون آن حزب برای رسیدن به قدرت، همان کار دستگاه نظارتی را بسیار بهتر و بدون آنکه هزینهای از خزانه کشور برای این کار پرداخت شود، انجام میدهد تا بتواند با برملاکردن فساد ساختار قدرت حاکم، نظر مردم را جلب و به قدرت برسد. بهاینصورت نه به دستگاه عریض و طویل ساخته حکومت؛
فکر میکنم همان سالهای اول انقلاب بود که این سخن را از «اولاف پالمه» خواندم که گفته بود «من بهعنوان نخستوزیر سوئد ترجیح میدهم که به جای داشتن یک سازمان نظارتی بسیار قدرتمند که بر کارهای دولت نظارت کند تا فساد ساختار قدرت را شناسایی و معرفی کند، یک حزب مخالف قدرتمند در کشور و در مقابل دولت وجود داشته باشد؛ چون آن حزب برای رسیدن به قدرت، همان کار دستگاه نظارتی را بسیار بهتر و بدون آنکه هزینهای از خزانه کشور برای این کار پرداخت شود، انجام میدهد تا بتواند با برملاکردن فساد ساختار قدرت حاکم، نظر مردم را جلب و به قدرت برسد. بهاینصورت نه به دستگاه عریض و طویل ساخته حکومت؛ خود میتواند فاسد شود، نیاز است و نه به صَرف هزینه کلان برای اعمال این نظارت؛ و از طرفی، حزب حاکم هم حساب کار خود را میکند تا برای در قدرت ماندن، دست از پا خطا نکند و به این شکل، آنکه نفع میبرد کشور و مردم کشور هستند». به عبارتی سادهتر، اولاف پالمه، «عیبجویی» را اساس کشورداری موفق میداند و عیبجویی را برای سلامت حکومت ضروری میداند. بهواقع از نظر او «عیبجویی» بنیان حاکمیت مدرن است، نه اینکه نهاد نظارتی وجود نداشته باشد؛ بلکه مهمترین نهاد نظارتی آنی است که قصد دارد با برملاکردن عیوب صاحبان قدرت پیش مردم، جای آنها را بگیرد و طبیعتا وقتی به جای حاکمان کنونی نشست، آن که از اریکه قدرت پایین میآید، خود در جایگاه آن نهاد عیبجو قرار میگیرد و این چرخه ادامه پیدا میکند. احتمالا برخی ممکن است به این سخن حضرت رسول (ص) که میفرمایند «خَیرُ إخوانِکُم مَن أهدى إلَیکُم عُیوبَکُم/ بهترین برادرانِ شما، کسى است که عیبهایتان را به شما هدیه دهد» یا این گفته امام جعفر صادق (ع) که «أحَبُّ إخوانی إلَیَ مَن أهدى إلَیَ عُیوبی/ دوستداشتنىترینِ دوستان من، کسى است که عیبهایم را به من هدیه دهد»، اشاره کنند؛ اما حقیقت این است که در عمل، ما عیبجویی را نکوهش میکنیم و آن را عملی غیراخلاقی میدانیم و کلی بر آن «اما و اگر» میبندیم.
مثلا میگوییم «انتقاد خوب است، به شرطی که انتقاد سازنده باشد» یا مثلا «عیبجویی باید ناصحانه و مشفقانه و در خلوت و با مراعات همه جوانب باشد»؛ اما خوب اینکه دیگر عیبجویی نیست. اگر قرار باشد نگران این نباشیم که دیگران عیوب ما را میفهمند، چه جای نگرانی از داشتن عیب؟ برای عیب و ایراد، وقتی که برملا شود یا نگران برملاشدنش باشیم، دو کار میکنیم؛ یا انجامش نمیدهیم یا تلاش میکنیم جلوی آن که قصد برملاکردنش را دارد، به هر روش ممکن بگیریم و این دومی، زمین تا آسمان با آنچه اولاف پالمه میگوید و اساس حکومت مدرن است، فاصله دارد. هفته گذشته و در ادامه اخباری که بالاخره علنی میشود و شد، خبر اختلاس چند میلیارددلاری چای هم منتشر شد. صحبت نیز بر سر نقشداشتن مراجع بالادستی قدرت از وزیر و وکیل در این ماجراست. ابتدا برخی اصرار داشتند که داستان به دولت پیشین برمیگردد و بعد گفته شد که بخش عمده و حدود 80 درصد آن در دولت جدید رخ داده. بعد یکی از عبارت «تخلف» برای این اختلاس استفاده میکند و با توجه به اینکه در مفاهیم حقوقی، کلمات دارای بار معنایی خاصی هستند، احتمالا وقتی به جای «اختلاس» بگوییم «تخلف»، یک چیزهایی تغییر میکند. حالا توجه داشته باشیم که در کشور ما انواع دستگاههای نظارتی ریز و درشت هم وجود دارد و این عدد چند میلیارد دلار، آنقدر کوچک نیست که بشود یک جوری در جیب جایش داد که کسی نبیند. به این هم کاری نداریم که دولت فعلی با کلی شعار فسادزدایی بر سر کار آمده و رئیس دولت کنونی، قبلا رئیس قوه قضائیه بوده و اگر بپذیریم که بخشی از این فساد عظیم در دولت قبل انجام شده و ادامهاش به این دولت رسیده، در هر دو زمان، ایشان در بالاترین سطوح برای جلوگیری از آن قرار داشته است. این را هم نادیده میگیریم که برخی معتقدند این نشانه ساختاریبودن فساد در کشور است و این را هم نادیده میگیریم که داستان «مولدسازی» در همین دولت کلید خورده و نبود نظارت را برای صاحبان قدرت، «قانونی» کرده و کاری به این نداریم که با استقرار این دولت، اول طرح صیانت را ذیل اصل 85 بردند و بعد هر لایحهای را که حساسیتهای عمومی آن زیاد بود، مانند لایحه «حجاب و عفاف»، ذیل همین اصل قرار دادند و باز کاری نداریم که ماجرای آن داستان «خودروهای شاسیبلند» در مجلس، شد مانند «داستان مهریه» که آخرش معلوم نشد «کی داده و کی گرفته» و کاری هم نداریم که بعد، آن نمایندهای که ماجرای این خودروها را برملا کرد، رد صلاحیت شد و آنهایی که خودروها را گرفتند، تأیید صلاحیت شدند. درهرصورت به نظر میرسد تا اطلاع ثانوی، همچنان عیبجویی بد است.