امیر طباطباییان، رئیس هیئتمدیره شرکت تأمین آب اصفهان صفه مطرح کرد
انتقال آب از عمان راه نجات اصفهان از فرونشست
انتقال آب از دریای عمان میتواند راه نجات اصفهان از فرونشست زمین باشد. این موضوعی است که امیر طباطباییان، رئیس هیئتمدیره شرکت تأمین آب صفه اصفهان، به آن اشاره میکند و توضیح میدهد: «مجوزهای زیستمحیطی پروژههای انتقال آب از دریای عمان با هماهنگی سازمان محیط زیست پایتخت و اصفهان پس از مطالعات لازم دریافت شده است و اتفاقا سازمان محیط زیست از ورود آب به حوضه زایندهرود استقبال میکند؛
انتقال آب از دریای عمان میتواند راه نجات اصفهان از فرونشست زمین باشد. این موضوعی است که امیر طباطباییان، رئیس هیئتمدیره شرکت تأمین آب صفه اصفهان، به آن اشاره میکند و توضیح میدهد: «مجوزهای زیستمحیطی پروژههای انتقال آب از دریای عمان با هماهنگی سازمان محیط زیست پایتخت و اصفهان پس از مطالعات لازم دریافت شده است و اتفاقا سازمان محیط زیست از ورود آب به حوضه زایندهرود استقبال میکند؛ چراکه یکی از معضلات اصفهان، فرونشست و خشکسالی است که تنها با ورود آب به زایندهرود مشکلات رفع میشود». او توضیح میدهد: این طرح در فاز نخست با 70 میلیون مترمکعب انتقال آب آغاز میشود، اما خط لوله فعلی امکان انتقال تا ۲۰۰ میلیون مترمکعب در سال را نیز دارد که وابسته به نیاز صنعت و شرب و بقیه بخشهایی متقاضی آب قابل افزایش است و حتی پیشبینیهایی هم شده که اگر استانهای دیگری هم نیاز به آب داشته باشند بتوانند از این پروژه استفاده بکنند».
امیر طباطباییان، رئیس هیئتمدیره شرکت تأمین آب صفه اصفهان گفت: «همانطور که میدانید استان اصفهان در یک منطقه نیمهخشک قرار دارد و وضعیت اقلیمی این منطقه سال به سال وخیمتر شده است؛ طبیعی است که عوامل متعددی در این زمینه نقش داشته است که بارگذاریهای بسیار زیاد در حوضه زایندهرود به دلیل افزایش جمعیت، تعداد صنایع و افزایش سطح کشاورزی را میتوان از آن جمله برشمرد که در کنار عوامل اقلیمی و خشکسالیهای متعدد به توسعه مصارف آب در بخش شرب، صنعت و کشاورزی انجامیده است».
او در ادامه توضیح داد: «وضعیت حاد آبی در منطقه اصفهان به تدریج در دهه 90 با کمبود منابع آبی برای محیط زیست، کشاورزی، خشکشدن رودخانه پدیدار شد که محدودیتهایی برای مصارف صنایع را در پی داشت و بر این اساس صنایع و سایر بخشها نیز به فکر چارهاندیشی برای تأمین آب افتادند که در چندین حوزه تقسیمبندی میشود. اولین اقدام مهم با توجه به سهم یک تا دو درصدی صنعت از مصرف آب رودخانه، به نسبت سهم خود اقداماتی برای کاهش مصرف آب است که در سایر بخشها نیز باید لحاظ شود. اقدام دیگر بازچرخانی آب و استفاده از پسابهای صنعتی خود کارخانهها بود تا با استفاده چندباره از آب از تلفات و هدررفت آن جلوگیری کنند».
رئیس هیئتمدیره شرکت تأمین آب اصفهان صفه تأکید کرد: «در این میان مسیر سوم تأمین آب از منابع دیگر و استفاده از پساب شهری (آبهای نامتعارف) است که صنعت در این حوزه ورود و با جمعآوری فاضلاب شهری و انتقال به نقاط مصرف، تصفیه تکمیلی و استفاده از آن، چند هدف را پیگیری کرده است؛ از یک سو با جلوگیری از انتشار فاضلاب خام در رودخانهها و آبهای زیرزمینی باعث بهبود سطح بهداشت منطقه شده و از سوی دیگر بخشی از نیاز خود را از این محل تأمین کرده است».
طباطباییان همچنین گفت: «بخش بعدی که برای رفع بحران مورد توجه قرار گرفته است، تأمین آب از سایر قسمتها و ورود و انتقال آب به حوضههای آبی استان است، نکته خیلی مهمی که وجود داد این است که ما هر میزان نزولات آسمانی در منطقه داشته باشیم، فقط ۳۰ درصد آن برای مصارف ما باقی میماند و مابقی تبخیر میشود، بنابراین اگر ما بتوانیم آب به این حوضه وارد کنیم؛ یعنی معادل سه برابر این عدد بارندگی را توانستیم وارد حوضه کنیم. بهطور مثال هر 30 میلیمتر ورود آب به منطقه معادل صد میلیمتر بارندگی است».
او در ادامه تأکید کرد: «باید توجه کنیم که انتقال آب از سایر حوضهها به خاطر چالشها و مشکلاتی که در سالهای اخیر داشته، سرانجام موفقی نداشته است. به این معنا که پروژههای متعدد که تعریف شده یا سرعت اجرا بسیار کند است، منابع دولتی به آن تعلق نمیگیرد یا عوامل اجتماعی و سیاسی اجازه نداده که آن پروژهها اجرائی شود و در نتیجه به اهداف تعیینشده دست نیافته است. درواقع هرچند برداشتها و بارگذاریها در حوضه زایندهرود بیش از توان رودخانه انجام شده، اما منابع جدیدی به حوزه وارد نشده است؛ اینجاست که باید به فکر راهحلهای جدید باشیم».
راه ناگزیر شیرینسازی آب دریا
رئیس هیئتمدیره شرکت تأمین آب صفه اصفهان افزود: «امروزه در کشورهای تقریبا نیمهخشک دنیا و دچار مشکل مشابه کشور ما، بحث انتقال آب از دریا سالهاست مطرح شده است؛ بنابراین ما منبعی به نام آب دریا داریم و فقط مشکل شوربودن این آب است.
امروزه با تکنولوژی روز دنیا، شیرینکردن آب دریا امکانپذیر است و گرچه این امر هزینهبر است، اما ارزش ذاتی آب بیش از هزینه شیرینکردن و انتقالدادن آن است. در این میان، ما تقریبا آخرین کشوری هستیم که به فکر انتقال آب دریا افتادیم؛ چراکه پیش از این از منابع آب داخلی استفاده میکردیم و مشکلی در این زمینه نداشتیم. البته اغلب منابع آب داخلی در کشور ما به دریا منتقل میشود و طبیعی است که از آب شیرین بهره ببریم، اما در شرایط فعلی لازم است با توجه به کمبود آب در کشور، در کنار سایر پروژههای تأمین آب از منابع داخلی، راهکار موازی شیرینکردن آب دریا را نیز پیش ببریم».
طباطباییان تأکید کرد: «باید توجه کنیم که تکنولوژی شیرینکردن آب دریا مربوط به ۴۰ سال پیش است و الان با گذشت سالها توسعه پیدا کرده و هزینههای شیرینسازی نیز نسبت به سالهای ابتدایی کاهش پیدا کرده است. گرچه اکنون نیز برای تصفیه آب، نیاز به برق و انرژی داریم. خوشبختانه امروز بهجای استفاده از منابع فسیلی میتوانیم از منابع تجدیدپذیر انرژی تولید کرده و آب شیرین تهیه کنیم که در پروژه انتقال آب فولاد مبارکه این اتفاق رخ میدهد.
در حقیقت، کشورهایی که در نوار مرکزی کره زمین قرار دارند و بهطور معمول روزهای آفتاب آنها بیش از ۳۰۰ روز در سال است، برای تولید انرژی خورشیدی بسیار مستعد هستند. در این میان یکی از پروژههای بلندپروازانه که در کشوری مانند عربستان تعریف شده است، تولید انرژی خورشیدی و انتقال آن به اروپاست تا در این کشورها با استفاده از تکنولوژی تولید هیدروژن از آب، این ماده را بهعنوان سوخت جایگزین گاز طبیعی استفاده کنند».
او تأکید کرد: «در شرایطی که دنیا به این سمت حرکت کرده است، جای این سؤال وجود دارد که چرا زمانی که نفت را از خلیج فارس استخراج، کنار دریا تصفیه و به نفت خام شیرین تبدیل میکنیم و به استانهای مختلف مانند تهران، تبریز و اصفهان انتقال میدهیم یا به محصولات متعدد تبدیل میکنیم، برایمان امری عجیب نیست یا حتی وقتی گاز طبیعی را از عسلویه تا انتهای ایران مثلا سرخس میبریم برای ما موضوعی مهم تلقی نمیشود، اما مسئله انتقال آب برای ما عجیب است؟
ما نمیتوانیم فقط یک حوزه را با یک دلیل عمدی یا سهوی نامناسب بدانیم. در همین راستا باید دقت کنیم که انتقال آب برای مصرف شرب، یک نیاز اساسی است و همه استانها در این موضوع حق یکسان و مساوی دارند، اما موضوع استفاده از آب شرب برای مصارف غیرشرب فرق دارد؛ یعنی اینکه صنعت و کشاورزی در یک حوضه خارج از زایندهرود، از آب شرب برای مصارف دیگری بهره ببرد، غیرقانونی است. اکنون در لایحه قانون برنامه هفتم توسعه پیشنهاد شده است، قیمت آب تحویلی به صنایع باید معادل آب نامتعارف باشد. این مطلب به آن معناست که قیمت آبی که وزارت نیرو به شرکتی مانند فولاد مبارکه یا دیگر شرکتهای صنعتی در منطقه اصفهان تحویل میدهد، معادل قیمت آب نامتعارف (آب دریا و آب پساب) خواهد شد».
رئیس هیئتمدیره شرکت تأمین آب صفه اصفهان در ادامه توضیح داد: «دلیل اینکه یک شرکت در استان مجاور ترجیح میدهد از آب زایندهرود استفاده کند، این است که استفاده از این آب با قیمت کم، به سود است. برخی شرکتهای صنعتی در استان کرمان و یزد لولهکشی از دریا دارند و پروژه انتقال آب به آن استانها به پایان رسیده است، اما باید دو تا سه برابر قیمت آب برداشتی از حوضه زایندهرود، این آب را بخرند؛ طبیعی است که تمایل دارند همچنان از آب حوضه زایندهرود استفاده کنند. این رویه باید در سیاستگذاریها اصلاح شود؛ به نوعی که استفاده از آب غیرمتعارف برای این شرکتها جذابتر باشد».
طباطباییان همچنین گفت: «تا اینجا دلیل تعریف پروژه انتقال آب دریا را شرح دادیم. ما تنها همین رویکرد را در فولاد مبارکه نداشتیم، بلکه چندین رویکرد را به شکل همزمان دنبال کردیم که انتقال آب یکی از آنهاست. اما در ارتباط با انتقال آب از دریا باید دقت کنیم که قرار نیست این پروژه به تنهایی مشکل خشکی رودخانه را رفع کند، بلکه یکی از پروژههایی است که در این راستا کمککننده خواهد بود و نیازمند آن است که همه بخشها در این حوزه اقدام کنند؛ چراکه فولاد مبارکه، پالایشگاه یا ذوبآهن نمیتوانند به تنهایی کاری از پیش ببرند؛ وقتی مصرف صنعت از این بخش دو درصد است، باید سایر بخشها مانند کشاورزی و بخش خانگی نیز باید برای صرفهجویی اقدام کنند».
پیشرفت 86 درصدی طرح انتقال آب عمان به اصفهان در فاز 1
او ادامه داد: «در راستای این هدف، شرکت تأمین آب اصفهان صفه سال 1397 با هدف انتقال آب دریا برای صنایع اصفهان با مشارکت صنعت اصفهان افتتاح شد و فولاد مبارکه نیز یکی از صنایعی است که در این طرح سهیم است. بعد از تأسیس شرکت مشاور، مدیران طرح انتخاب شدند و مطالعات لازم و بررسی مسیرهای انتقال با مشارکت صنعت اصفهان در سالهای 97 تا 99 انجام شد؛ یعنی نزدیک دو سال در این پروژه تحقیق، بررسی و مطالعات انجام شد. در این راستا، مسیرهای متعددی بررسی شد تا بهترین راه با کمترین معارض، مصرف انرژی و دارای پتانسیل جریان ثقلی برای انتقال مورد استفاده قرار گیرد. در نهایت، پس از بررسی حدود 70 تا 80 مسیر انتقال آب، مسیر فعلی بنا بر دلایل مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیستمحیطی و... بهترین شمرده شد».
رئیس هیئتمدیره شرکت تأمین آب اصفهان صفه گفت: «سال ۹۹ قرار بود آب از سمت غربی تنگه هرمز یعنی خلیج فارس انتقال داده شود، اما به دلایل مسائل زیستمحیطی و چالشهایی که در تأمین آب از دریا در آن منطقه وجود دارد (امکان بازجایگزین کردن آب شوری که وارد دریا میشود، کمتر است و آلایندههایی از بندرعباس و صنایع محلی نیز در دریا وجود دارد)، در نهایت تصمیم بر آن شد که از شرق تنگه هرمز و از دریای عمان آب برداشت شود. مطالعات زیستمحیطی دریایی و ساحلی این منطقه انجام شده و مجوزها صادر شده است. این پروژه در دو فاز تعریف شده است که فاز اول از سیرجان تا اصفهان، بدون احتساب شاخههای فرعی نزدیک ۵۱۰ کیلومتر خط انتقال آب دارد که از سیرجان تا شمال اصفهان آب را با قطر لوله دو متر انتقال میدهد. کلنگ عملیات اجرائی این بخش از ششم شهریور 1401 زده شد و تمام کارهای مقدماتی و مجوزها پیش از این تاریخ انجام شده است».
طباطباییان افزود: «هدف تعریفشده برای فاز اول، این بوده است که در عرض دو سال، فاز یک از سیرجان تا اصفهان تکمیل شود. اکنون این فاز نزدیک 86 درصد پیشرفت دارد. اجرای این پروژه در این ابعاد و این حجم، در کشور رکورد زده است. کلنگ فاز دوم پروژه یعنی انتقال آب از دریا تا سیرجان، هفتم مهر 1402 توسط رئیسجمهور شهید در سفر به اصفهان زده شد و عملیات اجرائی آن شروع شده است و هماکنون پیمانکار همه قطعات تعیین شده است.
به این ترتیب، در مجموع در کل پروژه دریا تا اصفهان حدود 45 درصد پیشرفت فیزیکی داریم و سرمایهگذاری خوبی توسط سهامداران یعنی فولاد مبارکه، ذوبآهن، پالایشگاه اصفهان، اتاق بازرگانی و مابقی اتفاق افتاده است، اما نیاز به مشوقهای دولتی داریم تا این مگاپروژه به سرانجام برسد؛ چراکه یکی از دلایل رشد و سرعت خوب این پروژه، حمایت دولت سیزدهم و استانداری و ارکان دیگر از وزارت صمت بهعنوان متولی اصلی این پروژه، سرمایهگذاران اصلی و حمایت وزارت نیرو، وزارت اقتصاد و دارایی بوده است و در ادامه نیز نیازمند همین حمایتهای بیشتر در دولت جدید و سایر بخشهای مرتبط هستیم که در این صورت، دو تا سه ماه آینده میتوانیم آب را به اصفهان برسانیم».
او در ادامه تأکید کرد: «در زمینه پروژه انتقال آب از دریای عمان باید بدانیم که همه شرکتهای سهامدار در پروژه انتقال آب از دریای عمان، در بورس حضوری فعال دارند. در این راستا، 42 درصد سهام شرکت آب صفه مربوط به فولاد مبارکه است، 34 درصد شرکت پتروپالایش اصفهان، ۲۰ درصد ذوبآهن اصفهان و مابقی سهام بین اتاق بازرگانی، شهرداری و همیاری شهرداری تقسیم شده است».
رئیس هیئتمدیره شرکت تأمین آب صفه اصفهان افزود: «ما در فاز اول، قرار است آب را از پروژه انتقال آب دریای عمان به یزد و کرمان خریداری کنیم؛ چراکه فاز دوم زمانبر است و کارهای اجرائی طولانیتر میشود. این خرید آب، برای تولید فولاد بهصرفه است. قیمت تمامشده هر مترمکعب آب در این پروژه برای استان اصفهان حدود 200 هزار تومان است که معادل هر لیتر 200 تومان است. ارزش خرید این آب کاملا منطقی است و حتی برای محصولات کشاورزی با هدف صادراتی نیز ارزش افزوده میآفریند و این امر تنها نیازمند تدبیر، فکر و برنامهریزی است. هماکنون در عربستان با آب دریا مزرعه زیتون ایجاد و روغن زیتون آنها به تمام دنیا صادر میشود و ما نیز میتوانیم همین رویه را در گلخانههای اصفهان استفاده کرده و محصولات کمآببر و دارای ارزش افزوده بالا تولید کنیم که در این صورت، خرید این آب دارای ارزش فراوانی است. بهطور کلی، در حوزه کشاورزی باید کارهای اساسی، مهمتر و باارزشتری انجام شود».
طباطباییان همچنین بیان کرد: «شیرینسازی آب دریا و استفاده شرب از آن، در تمامی کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند امارات، قطر، بحرین، کویت، عربستان، دریای عمان و حتی داخل کشور خودمان مانند بندرعباس، بوشهر انجام میشود. اکنون عربستان، امارات و قطر بزرگترین برداشتکننده آب دریا هستند و ما در منطقه بسیار از آنها عقب هستیم. در کشور ما نیز تأمین آب دریا برای صنایع در کرمان و یزد در حال اجراست. ما چالشها و مشکلات را از این پروژه دریافت و از تجارب آنها استفاده کردیم، اما تنها چالش مهم فعلی ما تأمین منابع مالی و حمایت دولت است. رهبر انقلاب بارها در سخنرانیهای خود بیان کردند که مشکل آب اصفهان باید حل شود؛ ما نیز این مسئله را باید حتما دنبال کنیم که زودتر به نتیجه برسد و این موضع نیازمند حمایت جدی دولت چهاردهم است».
انتقال آب، ناجی فرونشست اصفهان
او اضافه کرد: «مجوزهای زیستمحیطی پروژههای انتقال آب از دریای عمان با هماهنگی سازمان محیط زیست پایتخت و اصفهان پس از مطالعات لازم دریافت شده است. اتفاقا سازمان محیط زیست از ورود آب به حوضه زایندهرود استقبال میکند؛ چراکه یکی از معضلات اصفهان، فرونشست و خشکسالی است که تنها با ورود آب به زایندهرود مشکلات رفع میشود. همچنین تأمین انرژی این پروژه بسته به میزان آب انتقالی دارد. در فاز نخست با 70 میلیون مترمکعب انتقال آب آغاز میشود، اما خط لوله فعلی امکان انتقال تا ۲۰۰ میلیون مترمکعب در سال را نیز دارد که بسته به نیاز صنعت و شرب و بقیه بخشهای متقاضی آب، قابل افزایش است و حتی پیشبینیهایی هم شده که اگر استانهای دیگر هم نیاز به آب داشته باشند، بتوانند از این پروژه استفاده کنند».
رئیس هیئتمدیره شرکت تأمین آب اصفهان صفه اشاره کرد: «انرژی این حوزه از دو بخش تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر تأمین میشود و برنامهریزی شده است تا در پمپخانههای مسیر این پروژه، از انرژی خورشیدی استفاده شود. این منطقه مستعد تأسیس نیروگاه خورشیدی است و در این راستا تقریبا ۲۰۰ مگاوات انرژی خورشیدی از نیروگاه و پنل خورشیدی تأمین و مابقی انرژی مورد نیاز از نیروگاههای شبکه تأمین میشود. در آینده، رویکرد استفاده از انرژی تجدیدپذیر برای این طرح پیشرفت خواهد کرد و امکان تولید برق از خودِ انرژی آب نیز وجود خواهد داشت؛ به نوعی که حدود ۳۰ تا ۴۰ مگاوات انرژی الکتریکی میتوان از جریان ثقلی آب دریافت کرد. در این راستا، پیشبینی شده است که در آینده با احداث توربینهای تولید برق در مسیر آب، برق تولید شود. مطالعات و پیشبینیها در این زمینه انجام و مکانها تعیین شده است که حدود 10 تا 20 درصد انرژی موردنیاز را شامل میشود و تنها نیازمند تأمین سرمایه است».
طباطباییان در ادامه توضیح داد: «خطوط انتقال آب در این پروژه از سیرجان تا اصفهان 510 کیلومتر و از دریا تا سیرجان 420 کیلومتر و شامل ۹ ایستگاه پمپاژ است که از این تعداد در فاز اول، یک ایستگاه است؛ چراکه پس از این ایستگاه، یعنی حدود 400 کیلومتر از مسیر آب به شکل ثقلی انتقال خواهد یافت. در فاز نخست، مصرف انرژی چندانی نداریم و تنها یک پمپخانه داریم. عمده مصرف انرژی در فاز دوم است و همانطور که بیان شد، پیشبینی شده است با احداث نیروگاه تجدیدپذیر و تولید برق از توربینها و پروژه و نیروگاه، بخشی از انرژی لازم را تأمین کنیم».
صرفهجویی در مصرف آب در فولاد مبارکه
او گفت: «لازم به ذکر است که فولاد مبارکه پروژههای کاهش مصرف آب در فرایند تولید را از سال 92 آغاز کرده است. فولاد مبارکه حدود یکونیم میلیارد یورو سرمایهگذاری کرده و بودجه برای این امر اختصاص داده است. برخی پروژهها اجرائی شده و برخی در دست اجراست تا در فرایند تولید، مصرف آب را کاهش دهیم. اکنون در فولاد مبارکه به ازای یک تن فولاد، دوونیم مترمکعب آب مصرف میشود. بر این اساس، میتوان گفت صنعت فولاد در برابر محصولات کشاورزی آببر نیست؛ بهطور مثال یک کیلو هندوانه ۴۰۰ لیتر آب میبرد و یک کیلو فولاد به دوونیم لیر آب نیاز دارد».
رئیس هیئتمدیره شرکت تأمین آب اصفهان صفه همچنین گفت: «از سوی دیگر، مصرف آب به شکل کاهشی، جزء پیشفرضها و سیاستهای ماست؛ چراکه هم ارزش آب را به خوبی میدانیم و هم انتقال آب از دریا روش ارزانی نیست. گرچه ارزش ذاتی آب در اصفهان بیش از اینها تلقی میشود. البته باید برای حفظ آب حتما برنامه داشته باشیم و در این راستا هم این سیاستگذاریهای کاهش مصرف آب از سالهای قبل در فولاد مبارکه انجام شده است.
نکته دیگری که باید به آن دقت کرد، این است که نگرانیای که بابت گسترش صنعت در اصفهان با انتقال آب وجود داد، بیهوده است. ممکن است توسعه کیفی یا تکنولوژی وجود داشته باشد، اما ما اصلا ظرفیت ایجاد کارخانههای جدید را نداریم. البته با این رویکرد توسعه کیفی، ما میتوانیم با همان منابع، تولید بیشتر یا محصول بیشتری تولید کنیم که خود یک مزیت در دنیای امروز است؛ چراکه توسعههای کیفی نیز در دنیا کاملا بدیهی است و اگر با تکنولوژی روز دنیا تطبیق پیدا نکنیم، صنعت فولاد از میان میرود».
طباطباییان در ادامه تأکید کرد: «باید به این موضوع اشاره کنیم که متأسفانه حادثه شهادت رئیسجمهور و تغییرات دولتی، مشکلاتی را برای ما ایجاد کرد و از برنامه تعیینشده عقب افتادیم که امیدواریم با ورود دولت جدید و حمایتهای اعلامی از سوی دولت به شکل مستقیم و غیرمستقیم، پروژه را به سرانجام برسانیم و فاز دوم و بخش شیرینکردن مستقیم آب دریا را نهایی کنیم. پروژه انتقال آب در کنار سایر پروژههایی که در منطقه اصفهان و زایندهرود در حال انجام است، به احیای زایندهرود کمک میکند».
او همچنین گفت: «باید توجه کنیم که نیاز صنعت اصفهان از مجموع آبی که در حوضه زایندهرود رها میشود (زمانهای خشکسالی 900 میلیون مترمکعب و در شرایط پرآبی یکمیلیاردو 400 میلیون مترمکعب)، 60 تا 70 میلیون مترمکعب آب در سال است؛ بنابراین با اجرای پروژه انتقال آب از دریا و تأمین این 70 میلیون مترمکعب آب، تنها سه تا چهار درصد آب به حوضه زایندهرود اضافه میشود. بنابراین لازم است سایر بخشها مانند بخش کشاورزی بهعنوان بزرگترین مصرفکننده آب، اقداماتی در این بخش انجام دهند تا شاهد احیای زایندهرود باشیم».