گزارشی از افتتاح مردمی ساختمان جدید انجمن امید زنان حاشیهنشین در زاهدان
زاهدان و معجزه جمعی ز نانه
شادی در فضا گسترده. افق خاکیرنگ شهر در میان رنگارنگی پیراهنهای بلوچی گم شده. پسربچهها جلیقههای مجلسیشان را پوشیدهاند و موهایشان را سشوار کشیدهاند. روی دیواری کسی با اسپری نوشته: «شیرآباد آخر دنیا».
مهدی سلیمانیه: شادی در فضا گسترده. افق خاکیرنگ شهر در میان رنگارنگی پیراهنهای بلوچی گم شده. پسربچهها جلیقههای مجلسیشان را پوشیدهاند و موهایشان را سشوار کشیدهاند. روی دیواری کسی با اسپری نوشته: «شیرآباد آخر دنیا».
اما امروز شیرآباد آخر دنیا نیست؛ شروع یک جشن برای ساختن دنیایی جدید است. این را شور بینهایت نگاه زنانی میگویند که 13 سال است در خانههای هدی قد کشیدهاند، هنرهای دستی و موروثی مادرانشان را به زمانه امروز رساندهاند و پنجرههای تنفس را برای خود و بچههایشان باز کردهاند. زنانی که زندگی را از میان این طرحها و نقشها بیرون کشیدهاند؛ نهفقط در شیرآباد، در دیگر محلات حاشیهنشین زاهدان؛ همتآباد، داییآباد، پشت گاراژها، شهرک گاوداران و... .
حالا ساختمانی سهطبقه و نوساز میان خانههای خاکیرنگ قد کشیده است. ساختمانی که آجر به آجر قد کشیده و بالا رفته. اینجا نه پروژه نهادهای رسمی و دولتی است و نه دیوارهایش با بودجههای خرد و کلان دولتی بالا رفته. این ساختمان را جامعه دست به زانوی خودش گذاشته و برخاسته و ساخته. یک همبستگی جمعی که به همت «بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان» شکل گرفت.
داستان خانه هدی، داستانی طولانی است. خانهای که برای توانمندسازی زنان تبدیل به یک نهاد مردمی شد و مثل اشعههای نور متکثر شد. سازمانهای دولتی و رسمی و مجموعههای وابسته به آنها، قبل از شروع به هر حرکتی، ساختمان میخواهند. دفتر و دستک. پرسنل و میز و وسایل و ردیف بودجه و پست. اول کالبد و تنش را میسازند و تا بعد اگر فرصتی بود و کاغذبازیها و حقوق و مزایا و نامهنگاریها و جلسات گذاشت، روحی در آن هم بدمند.
اینجا اما ماجرا برعکس است؛ اول روحی جمعی آفریده شده؛ زنانی که در خانهای از خانههای خودشان کلاسها و فعالیتهای مختلف و صندوق پسانداز جمعی و دفترچه اقساط و چرخ خیاطی و فعالیتهای کودکانشان را راه انداختهاند، مطالبهگر شدهاند و نیازهای محلهشان را از تمیزی محله تا نیاز به پارک و سند صادرنشده خانههای محله شناسایی کردهاند و دست به کار شدهاند و از رنگکردن دیوارهای خاکی و بیرنگ و جان محله آغاز کردهاند و بعد از شهرداری و استانداری و بقیه خواستهاند که بیایند و به وظایفشان عمل کنند.
آنقدر کار کردهاند که جا برای فعالیتشان تنگ شده، خانه تنگ پیشین جواب نداده، کلاسها و سوزندوزیها و جلسهها روی هم افتاده. با یاری حامیانشان و بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان، خانهای اجاره کردهاند و باز آنقدر کار کردهاند و عضو اضافه کردهاند که بعد چند سال، باید برایشان خانه مستقلی فراهم شود.
حالا، در شیرآباد، بعد از 13سال فعالیت، به تدریج و گام به گام، آنها ساختمانی سهطبقه دارند که باز هم حتما برای فعالیتشان کم خواهد بود؛ طبقهای برای نمایشگاه و فروشگاه آثار هنری سوزندوزیشان، طبقهای برای کلاسها و کارگاههای سوزندوزی و خیاطی و درمانگاه و طبقهای برای کتابخانه بچههای عضو مجموعه که «گروه نگین» صدایشان میکنند و سالهاست نسل به نسل، فعالیت جمعی کرده و مهارت آموخته و برخیهایشان برای خودشان و شهرشان کارآفرین موفقی شدهاند.
در مراسم افتتاحیه ساختمان جدید خانه هدی که ۳۱ خرداد در شیرآباد زاهدان برگزار شد، همه چیز متفاوت بود. مردان همه عقب ایستادهاند، کار دست خود زنهاست، زنان توانمند محلی که ضربان زندگی را به کار میاندازند. خبری از رپرتاژ و آگهی نیست. حامیانی که جزء به جزء این ساختمان با یاری آنان شکل گرفته و آباد شده، حتی تمایلی ندارند چند کلمه سخنرانی کنند.
ترکیب میهمانان و میزبانان جالب است؛ 50 نفر از حامیان و پژوهشگران و کنشگران مدنی مرتبط با بنیاد هستند که میهمان خود محله و شهر و استاناند. همه کارها را زنان محلی میچرخانند. قیچی را به دست مرضیه خانم دیزنگیان میدهند تا با دستهایی که حالا از قوت افتاده، روبان افتتاح ساختمان را قیچی کند. حالا سکوت پس کشیده و شادمانی فضا را پر کرده است.
در این مراسم، محمدجواد دردکشان، مدیرعامل بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان، بهعنوان نهاد حامی اصلی این پروژه، اولین سخنران مراسم افتتاحیه ساختمان جدید بود. او به این نکته اشاره کرد که در غالب فعالیتهایی از این دست، نقطه آغاز فعالیت، ساخت ساختمان و بناست؛ درحالیکه در مدلی که بنیاد توسعه کارآفرینی و خانه هدی و همراهانش دنبال میکنند، این ساختمان و فضای فیزیکی و کالبدی، میانه راه است. این مسیر، خیلی پیشتر و با روحی جمعی و مشارکتی و به تدریج و گام به گام آغاز شده و اقتضای ضروری بزرگشدن این روح جمعی، ساختهشدن چنین ساختمانی بوده است.
او مشارکت جمعی ایجادشده در چارچوب خانههای هدی را محصول نگاهی دانست که مشارکت خود اعضای جامعه محلی را شرط موفقیت هر فعالیت جمعی میداند و افزود: «به همین دلیل بنیاد توسعه کارآفرینی بر شکلدادن به این مشارکت جمعی در خلق یک سرنوشت بهتر جمعی متمرکز شد. توجه بنیاد فقط بر مشارکت زنان نبوده است؛ بنیاد و خانه هدی به این نکته توجه داشتهاند که کودکان و نوجوانان ساکن این محلات هم باید عضوی مهم از این فعالیت جمعی باشند. به همین دلیل تمرکز بر رشد جمعی و مهارتافزایی این بخش از جامعه هدف، در قالب «گروه نگین» از مهمترین بخشهای فعالیت این بنیاد و جمع بوده است».
او در صحبتهایش گفت برای ساختن این بنا علقه و علاقه پیش از آجر و سیمان در پاگرفتن این بنا تأثیر داشته و این ساختمان جدید را بستری برای تعمیق، گسترش و تثبیت این مسیر پیمودهشده نامید. تجربهای که با این ویژگیها، نهفقط در این محله، بلکه در سایر محلات حاشیهای شهر زاهدان و محلات حاشیهای سایر شهرهای استان هماکنون تکثیر شده است.
بعد از دردکشان حالا نوبت گروه پنجنفره کودکان اهل شیرآباد است که در کلاسهای موسیقی بنیاد، نواختن ساز و آواز را یاد گرفتهاند، دو قطعه موسیقی را با سازهایشان همخوانی و همنوازی میکنند. در پایان از آرزوی صلح و امید برای کودکان دنیا حتی در شرایط سخت میگویند. جمعیت به وجد میآیند و تشویقهایشان طولانی میشود.
سخنران بعدی مرضیه حسنزهی، مدیرعامل نهاد مردمنهاد خانه هدی است که با رأی بیش از 400 نفر از زنان عضو خانه هدی برگزیده شده. از خوشحالی چشمهایش برق میزند و از تاریخچه این کار میگوید که از سال ۱۳۸۸ با حضور تیم بنیانگذاری خانههای هدی و تشکیل گروههای خودیار مستقل در محلات حاشیهنشین شهر زاهدان با حضور حدود 60 نفر از خانمهای ساکن این محلات آغاز شد. سپس به ادامه این فعالیت از سال ۱۳۹۰ و نقش خانم فیروزه صابر و ندا شمس در تداوم آموزشها و تقویت و گسترش این گروههای خودیار زنان اشاره میکند. به باور او، در این مدت و با همیاری این تیم، آنها کمکم از نیروهای پروژههایی که درکی از هدف اصلی و چیستی آن نداشتند، به متولیان مسیری بدل شدند که از هدف اصلی آن آگاهی داشتند؛ توانمندسازی جمعی زنان و کودکان در محلات حاشیهای. او همچنین با اشاره به گسترش گام به گام فعالیت این گروهها به مرور تاریخچه بیش از 13 سال فعالیت مستمر از درون خانههای خود اعضا تا تهیه خانههای کوچک اجارهای با پسانداز خود خانمها در صندوقهایشان و همینطور با حمایت حامیان بنیاد پرداخت. او از سوزندوزی بهعنوان سرمایه زنان این مناطق یاد کرد که نسل به نسل به آنان به میراث رسیده و آنان تلاش کردهاند آن را برای بهبود شرایط امروز زندگیشان بهروز کنند.