مروری بر سیلابهای مرگبار و پرهزینه ایران که با فنون ساده مهندسی قابل مهار است؛
آوار سیل
در بهار سال ۱۳۹۸ بروز سیل گسترده در بسیاری از استانهای کشور خسارتی نزدیک به ۳۵ هزار میلیارد تومان به بار آورد. با احتساب قیمت دلار در بازار آزاد آن زمان، خسارت سیلاب بهاره به شهرها و روستاهای کشور بالغ بر ۲.۵ میلیارد دلار تمام شد. مهمتر از زیان سنگین مالی، جان انسانهایی است که در این سیلهای ویرانگر گرفته شد. مشابه این رویداد در سال ۱۴۰۱ رخ داد و سیل گسترده در تهران، فارس، یزد، خوزستان، گلستان، اصفهان و... قربانیان زیاد و خسارات سنگینی بر جای گذاشت.

در بهار سال ۱۳۹۸ بروز سیل گسترده در بسیاری از استانهای کشور خسارتی نزدیک به ۳۵ هزار میلیارد تومان به بار آورد. با احتساب قیمت دلار در بازار آزاد آن زمان، خسارت سیلاب بهاره به شهرها و روستاهای کشور بالغ بر ۲.۵ میلیارد دلار تمام شد. مهمتر از زیان سنگین مالی، جان انسانهایی است که در این سیلهای ویرانگر گرفته شد. مشابه این رویداد در سال ۱۴۰۱ رخ داد و سیل گسترده در تهران، فارس، یزد، خوزستان، گلستان، اصفهان و... قربانیان زیاد و خسارات سنگینی بر جای گذاشت.
علی بیتاللهی، مدیر خطرپذیری مرکز تحقیقات راه و شهرسازی گزارشهای کارشناسی متعددی از این سیلابهای ویرانگر تهیه کرده است. او توضیح میدهد که از دهه ۷۰ خورشیدی به بعد میزان وقوع سیلهای مرگبار در کشور افزایش قابل توجهی داشته و فاصله بروز سیلها کوتاهتر شده است. اتفاقی که البته ماحصل تجاوز گسترده به حریم طبیعت است. با این همه این پژوهشگر اعتقاد دارد که با فنون ساده مهندسی میتوان تابآوری شهرها و روستاهای کشور را مقابل سیل افزایش داد.
گلستان در جهنم
صبح روز 27 اسفند 1397 بارندگی شدید در حوضه رود گرگان و قرهسو شروع شد و تا صبح روز جمعه دوم فروردین 1398 ادامه داشت. فقط چهار روز بارش بیوقفه باران، سیلابی مهیب در گلستان رقم زد. خسارت سیل سنگین بود و طبق برآورد استانداری گلستان تا تاریخ 15 فروردین 1398 عددی معادل چهار هزار و 800 میلیارد تومان برآورد شد. میانگین قیمت دلار آزاد در فروردین 1398 حدود 14 هزار تومان بود و به عبارتی رقم خسارت سیل گلستان حدود 340 میلیون دلار بود. در سیل گلستان حدود 35 هزار هکتار مزرعه کشاورزی خسارت دید و ایستگاههای هواشناسی و فرودگاه گرگان زیر آب رفت. نزدیک به هزار کیلومتر راه، 18 هزار واحد مسکونی، 17 مرکز جمعیت شهری و روستایی آسیب دیدند و 27 روستا دچار لغزش زمین شدند.
علی بیتاللهی و همکاران او نگار سودمند، مرتضی مهدوی، معصومه سلیمانی و فاطمه دهقان در گزارشی با عنوان سیل گلستان که برای مرکز تحقیقات راه و شهرسازی آماده کرده بودند، آوردهاند که در مناطق شهری در معرض سیلاب حدود 57 هزار واحد مسکونی قرار دارد که نزدیک به 32 هزار واحد مسکونی و به عبارتی حدود نیمی از خانههای گفتهشده، فاقد سازه پایدار و اسکلت است. همچنین خانههای روستایی در معرض سیل حدود 25 هزار واحد برآورد شده و نزدیک به 84 درصد این واحدها سازه پایدار ندارد و مصالح آنها در مقابل سیلاب، رطوبت و آبگرفتگی مستهلک و تخریب میشود. گذشته از گزارشی که این پژوهشگران درباره ناپایداری سازههای مسکونی میدهند، نکته قابل توجه علت وقوع سیل مهیب گلستان است.
رودخانهای که لایروبی نشد
بیتاللهی و همکاران او در سیل گلستان به افزایش ناگهانی حجم بارش، شیب حوضه آبریز و جنس خاک رس منطقه اشاره کرده و این عوامل را عامل تشدید تخریب سیل دانستند، اما نکته مهم در این گزارش نقش رسوبات سنگین و لایروبینکردن مسیل را در وقوع سیلاب پررنگ دانستهاند. این پژوهشگران توضیح میدهند که چگونه رسوبات سنگین چندساله در بستر رودخانه سبب انحراف سیلاب به بافت جمعیتی شده است.
بر اساس دادههای این گزارش حدود دوهزار و 700 تا دوهزار و 800 کیلومتر رودخانه در گستره استان گلستان امتداد دارند. از این میان هزار و 400 کیلومتر رودخانه در جنگلها و مراتع استان و مابقی در اراضی میانی و دشتها و در مجاورت سکونتگاههای انسانی قرار دارد. برآورد این پژوهشگران حاکی از آن است که حدود 1700 کیلومتر از طول رودخانههای این محدوده نیاز به عملیات لایروبی داشتهاند، اما ظرف حدود 10 سال فقط 180 کیلومتر رودخانه لایروبی شده است.
همچنین 200 کیلومتر از طول این رودخانهها نیاز به دیوارکشی داشتهاند که این دیوارکشی وجود نداشت. بنابراین مشاهدات میدانی در سیلاب گلستان نشان میدهد که یکی از عوامل عمده تشدید و وسعت آبگرفتگی و سیلاب دشتها عدم لایروبی مسیر رودخانه گرگانرود بوده است. در ادامه این گزارش نکات مهم دیگری درباره علل وقوع سیل ذکر شده است. پژوهشگران توضیح میدهند که عملیات آبخیزداری نقش مهمی در کاهش اثرات تخریبی سیل و جلوگیری از نابودی خاک دارد. بر اساس توضیح این پژوهشگران، پروژههای آبخیزداری باعث کاهش سرعت آب شده و با افزایش زمان تمرکز جریان، باعث به تعویق افتادن جریان سیلاب میشود و دبی اوج سیلاب را کاهش میدهد.
همچنین پروژههای سرشاخهگیر که در برخی از نقاط سیلخیز استان انجام شده، مانع از ورود تنه درختان و سرشاخهها و رسوبات به داخل شهر و روستاها شده و میزان خسارات بر اثر سیل را کاهش داده است. علاوه بر این اثرات اجرای اقدامات آبخیزداری در آبخیز حاجیقوشان با مساحتی حدود دوهزار و 200 کیلومترمربع نشان داد که مقدار متوسط دبی روزانه و دبی اوج سیلاب در دوره بعد از عملیات کاهش یافته است. همچنین بر اساس مشخصات آماری دبیهای روزانه و منحنی تداوم جریان، کاهش دبیهای بالا، افزایش تداوم جریان، کاهش سیلاب و کاهش خشکسالی هیدرولوژیکی مشاهده شد، اما عملیات آبخیزداری در گلستان و طرحهای مربوط به آن نادیده گرفته شدهاند و بر اساس گزارش وقت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان، تنها 34 درصد از اعتبارات مربوط به این پروژهها محقق شده است.
نکته مهم دیگری که در گزارش سیل گلستان وجود دارد، نقش پوشش گیاهی در بهتأخیرانداختن زمان تجمع و جلوگیری از تشکیل روانابهای شدید و ناگهانی با دبی بالاست. چراکه قطع درختان جنگلی و جایگزیننکردن آنها، ازبینبردن پوشش گیاهی در حوضههای آبریز و به ویژه آبراهههای مشرف به مراکز جمعیتی قدرت حمل و سرعت سیلاب و اثر تخریبی آن را بهشدت بالا میبرد. بر اساس این گزارش در حوضه تجمع آب سیلاب گلستان در ارتفاعات جنوبی پوشش جنگلی باریک و کموسعتی باقی مانده است. چیزی نزدیک به 20 درصد مساحت استان گلستان جنگل است، اما بر اساس گزارش نهایی طرح تحقیقاتی خاتمهیافته در سال 1395 مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، نرخ تخریب متوسط سالانه در استان گلستان نسبت به دو استان گیلان و مازندران دارای بیشترین مقدار و معادل 73 درصد است و از سال 1383 تا 1395 حدود 33 هزار هکتار از جنگلهای استان گلستان تخریب شده و در چنین وضعیتی، در دامنههای پرشیب، در اثر بارندگیهای شدید، سیلابهایی که خود باعث تخریب بیشتر اراضی نیز میشوند با شدت و قدرت تخریبی بیشتری به وقوع خواهند پیوست.
سیل انسانساخت شیراز
صبح پنجم فروردین 1398 در بازه زمانی ساعت 11 تا 12.30 ظهر، بارندگی رگباری و سیلآسایی در حوضه مشرف به تنگه اللهاکبر دروازهقرآن رخ داد و در مدت 15 دقیقه شدت آن چنان زیاد شد که سیل ویرانگری به سمت شهر سرازیر شد و بنا به اعلام اداره کل پزشکی قانونی استان فارس، 21 کشته و 164 نفر مصدوم به جای گذاشت. سیلی که به گفته کارشناسان، سیل نبود و یک حادثه انسانساخت بوده و بر اثر تجاوز به حریم رودخانه خشک به وجود آمده بود.
علی بیتاللهی، سیل شیراز را «انسانساخت» توصیف کرده و در گزارش خود برای مرکز تحقیقات راه و شهرسازی توضیح میدهد که چگونه ساختوساز در بستر رودخانه خشک و جایی که محل عبور سیلابهای فصلی بوده، مسبب سیل مهیب در شیراز شد. او در این گزارش توضیح میدهد که «حوضه آبریز تنگه اللهاکبر مشرف به دروازه قرآن، به شکل نامنظم با طول ۶۳۰۰ و عرض ۶۰۰۰ متر در دو مسیر شمالشرق –جنوبغرب و جنوبشرق – شمالغرب در امتداد ارتفاعات «بمو» و عمده مساحت آن در شرق جاده شیراز–مرودشت قرار دارد. انتهاییترین نقطه آن در پاییندست حوضه و در فاصله ۳۰۰ متری عمارت دروازهقرآن به سمت مرودشت است». او در ادامه این گزارش میگوید: «به دلیل توسعه شهری، افزایش بار ترافیک و تعداد جمعیت، تغییراتی در مسیر تنگه اللهاکبر و آبراهه بزرگ آن ایجاد شده است.
این آبراهه، آبراهه بزرگی بود که آبهای فصلی و سیلابها را به سمت جنوب تا رودخانه «خشک» هدایت میکرد. تا اواخر دهه ۶۰ ساکنان شیراز در راستای این مسیر درهای به عمق تقریبی ۱۰ متر را میدیدند که مسیر سیلابهای مقطعی و گذر آبراهه قدیمی بود. در امتداد این مسیر، محلهای به نام سیلآباد در شهر شیراز نامگذاری شد. در اواخر دهه ۶۰ دره شرق دروازهقرآن تا بلوار چهلمقام هموار شد و به جای آن لولهای استوانهای به قطر 1.5 متر برای انتقال آبهای باران و رودخانه آبزنگی از تنگه به سمت رودخانه خشک کار گذاشته شد و در ادامه با تعبیه کالورتهایی با سطح مقطع مربع آبراهه عبوری از شمال به جنوب شهر تا مسیر رودخانه خشک نیز پر میشود. بنابراین آبراهه طبیعی که برای خروج آب سیلاب به طور طبیعی درست شده بود، پر شد و با قراردادن لولههایی در زیر و پوشاندن روی آن از مساحت بهوجودآمده استفاده شهری شد». در ادامه این گزارش تأکید میشود که مسدودکردن مسیل یا محل عبور سیلاب و ساختوساز شهری در آن عامل اصلی بروز سیل مهیب در شیراز بود؛
زیرا دو عامل انسانساخت سایز لوله انتقال آب و مسدودبودن لوله انتقال سیلاب سبب شد که روانآبهای جاریشده پس از بارش شدید در شیراز، از بستر طبیعی خود خارج شده و به بافت جمعیتی شهر راه پیدا کند». این پژوهشگر در گزارش خود تأکید میکند که موقعیت دروازهقرآن و حوضه «سعدیه» مستعد ایجاد سیلهای ناگهانی است و در مسیر این حوضه آبریز اماکن مهمی مانند باغ جهاننما، کتابخانه ملی، خیابان حافظ، بیمارستان شهید دستغیب، استادیوم حافظیه، کتابخانه علوم، باغ ملی، مرقد علیابنحمزه و تعداد قابل توجهی ساختمان و منازل مسکونی مردم تا حاشیه رودخانه خشک را در برمیگیرد و درصورتیکه این تجاوز به حریم رودخانه اصلاح نمیشود، سیلابهای بعدی میتواند خطرات بزرگتری به دنبال داشته باشد.
غرش مرگبار سیل در امامزاده داوود تهران
در ششم مرداد سال ۱۴۰۱ ساعت یکونیم نیمهشب سیل خوفناکی در منطقه امامزاده داوود تهران رخ داد. تصاویری تکاندهنده از غرش آب و گلولای در گوشیهای موبایل دست به دست شد و خبر مفقودشدن تعدادی از شهروندان تهرانی منتشر شد. اعدادی که برای تعداد کشتهشدگان سیل امامزاده داوود ذکر شد چندان دقیق نبود، اما روایتهای رسمی حاکی از کشتهشدن بیش از ۲۰ نفر در این سیل مرگبار بود.
علی بیتاللهی درباره گزارشهای کارشناسی از سیل امامزاده داوود توضیح داد: «شهر تهران به واسطه وجود ارتفاعات شمالی و درهرودهایی واقع در ۱۱ حوضه آبریز که وسیعترین آن در شمالغرب و دره کن با ۲۲۰ کیلومتر مربع تا کموسعتترین آن به طول هفت کیلومتر مربع به شکل موازی در شمال شهر تهران مناطق مختلف تهران را در مناطق یک، دو، پنج و ۲۲ به شکل مستقیم در معرض خطر قرار داده است. علاوه بر وجود ۱۱ حوضه آبریز در شمال تهران، آبادیهای متعددی در جوار درهرودهای مشرف به تهران همچون کن، فرحزادی، گلابدره، دارآباد و درههای مشرف به تجریش وجود دارد که وجود این درهرودها، ریسک سیلاب در شهر تهران را بالا برده است و چنانچه بارندگیهای رگباری ناگهانی در همه این حوضههای آبریز منتهی به شهر تهران رخ بدهد، از چند جبهه خطر سیلاب، شهر تهران را درگیر خواهد کرد که مدیریت این سیلابها در زمان رویداد بسیار دشوار است».
او ادامه داد: «در سیل امامزاده داوود در اثر بارش موضعی شدید که مدت دوام شدیدترین پیک آن ۲۰ دقیقه برآورد شد، بارشی به ارتفاع ۲۷ میلیمتر در حوضه آبریز کن در سمت شمالغربی به سمت امامزاده داوود رخ داد. حوضه آبریزی که مشرف بر امامزاده داوود است یک حوضه فرعی از حوضه کن است. همچنین با توجه به اینکه امامزاده داوود شیب بسیار تندی دارد و با وجود آنکه طولانیترین آبراهه آن حدود سه هزار و ۷۰۰ متر است و مساحت این حوضه حدود پنج هزار و ۵۰۰ هکتار برآورد میشود که حوضه کوچکی است، اما شیب تند و بارش شدید یک میلیمتر در دقیقه منجر به روانآب شدید در این منطقه شد و به دلیل شیب تند قدرت تخریبی سیلاب چندین برابر شد. بررسیهای دقیقتر نشان میدهد عامل اصلی سیل امامزاده داوود مانند تجربه تلخ دروازه قرآن شیراز در سال ۱۳۹۸ بوده و در این مکان هم، مسیر آبراهه با یک کانال بتنی با ابعاد کم تغییر پیدا کرد و ابعاد دره پیرامون امامزاده داوود سطح مقطع کوچکتری به خود گرفت. این کوچکشدن مقطع سبب شد تا سیلاب داخل این کانال تماما وارد نشود و از روی کانال به محدوده ساختمانهای مسکونی و صحن امامزاده وارد شود و اثر تخریبی را چندین برابر کند».
بیتاللهی همچنین تأکید کرد: «در تهران درهرودهای بسیار مرتفع و وسیعتر از دروازه قرآن و تنگه اللهاکبر شیراز هستند که تبدیل به اتوبان شدهاند. شیب تند و فرصت زمانی اندک برای سیلاب احتمالی در تهران بسیار جدی است و این هشدار شامل ساختمانها، راهها و شهرسازی در برخی از مناطق پایتخت است».
نجات با چند فن ساده و ارزان
با این حال علی بیتاللهی، مدیر خطرپذیری مرکز تحقیقات راه و شهرسازی معتقد است که فنون مهندسی سادهای برای پیشبینی و پیشگیری از سیل وجود دارد. به گفته این پژوهشگر وقوع سیلاب در ایران از دهه ۷۰ خورشیدی تاکنون افزایش داشته و یک علت مهم این ماجرا تجاوز گسترده به طبیعت است. قطع درختان و ازبینرفتن پوشش گیاهی یک عامل تبدیلشدن روانآبها به سیلابهای مهیب است، بیآنکه مانعی سر راه این روانآبها وجود داشته باشد.
ساختوساز در مسیلها یا محل عبور سیلاب و حریم رودخانهها عامل دیگری است که این پژوهشگر نام میبرد و توضیح میدهد که لایروبینکردن رودخانهها و ساختوساز در حریم رودخانه سبب انحراف آب به سکونتگاههای انسانی و خسارت سنگین میشود. همچنین نادیدهگرفتن طرحهای آبخیزداری یکی دیگر از عوامل تشدید اثرات تخریبی سیلابهاست؛ چراکه آبخیزداری سبب تقویت خاک و کاهش تأثیر تخربی روانآبها میشود.
بیتاللهی تأکید دارد: «برخلاف زلزله، پیشبینی و جلوگیری از سیل کاملا امکانپذیر است و بسیاری از این کشورها موفق شدهاند با این خطر مقابله کنند. به عنوان نمونه ژاپن که بیش از ۶۰ درصد از وسعت جغرافیایی آن در معرض خطر سیل قرار دارد، توانسته با برنامهریزی مناسب از وقوع این خطر طبیعی جلوگیری کند.
این پژوهشگر توضیح میدهد که تجهیزات هشداردهنده سیل، تجهیزات ساده و ارزانقیمتی هستند که به محض بالارفتن بارشها از میزان طبیعی، اطلاعرسانی کرده و میتوانند باعث کاهش تلفات جانی شوند، اما در ایران چندان این تجهیزات جدی گرفته نشده و مصداق آن سیل سال ۱۳۹۸ شیراز است. به گفته بیتاللهی، تخریب ساختوساز در مسیلها و بستر رودخانهها، لایروبی رودخانهها، تقویت پوشش گیاهی و بافت خاک با فنون کمهزینه آبخیزداری، و ساخت بندهای رسوبگیر، بندهای ذخیره آب و آبراههای متناسب با وضع خاک و موقعیت جغرافیایی هر استان، بهراحتی میتواند مانع وقوع سیل شود یا خسارات سنگین سیلابها را کاهش دهد.