|

ناترازی اقلیمی

شاید یکی از مواردی که بحق هم از لحاظ بار معنایی و هم جنبه‌های توصیفی برای آن می‌توان از واژه ناترازی بهره برد، مسئله شرایط آب‌وهوایی ایران حداقل در یک دهه اخیر است. معادله شرایط خشکی و خشک‌سالی در ایران دارای چند مؤلفه است که تنها یکی از مؤلفه‌های آن، ریزش‌های جوی است که البته به‌ دلیل اینکه دیگر مؤلفه‌های آن مانند بارگذاری بیش از حد و ایجاد تقاضای مضاعف، نحوه توزیع و بهره‌برداری نامناسب وجود دارد، اگر هم در صورت مطلوب و مورد انتظار ‌می‌بارید، این حجم نقصان را جوابگو نبود.

ناترازی اقلیمی

سمانه نگاه* نیما فریدمجتهدی**: شاید یکی از مواردی که بحق هم از لحاظ بار معنایی و هم جنبه‌های توصیفی برای آن می‌توان از واژه ناترازی بهره برد، مسئله شرایط آب‌وهوایی ایران حداقل در یک دهه اخیر است. معادله شرایط خشکی و خشک‌سالی در ایران دارای چند مؤلفه است که تنها یکی از مؤلفه‌های آن، ریزش‌های جوی است که البته به‌ دلیل اینکه دیگر مؤلفه‌های آن مانند بارگذاری بیش از حد و ایجاد تقاضای مضاعف، نحوه توزیع و بهره‌برداری نامناسب وجود دارد، اگر هم در صورت مطلوب و مورد انتظار ‌می‌بارید، این حجم نقصان را جوابگو نبود.

 

امان از اینکه همین هم نمی‌بارد، ناتراز شده‌ایم و این ناترازی و ناهنجاری مدت‌ها‌ست‌ گریبان‌مان را گرفته‌ است؛ آن‌قدر که حتی یادمان می‌رود این‌قدر نگوییم‌ خشک‌سالی، بلکه ما دچار خشکی شده‌ایم‌ و سؤال اینجاست که چرا معیارهای بلندمدت خود را برای تعیین خشک‌سالی تغییر نمی‌دهیم؟ اگر در منطقه‌ای بیش از یک دهه است که شرایط ناهنجاری منفی برقرار است، یعنی دیگر با پدیده‌های نوسانی‌ یا اتفاقی مانند خشک‌سالی روبه‌رو نیستیم، بلکه ‌شرایط‌مان تغییر کرده‌ است.

 

بنابراین واژه خشک‌سالی گاهی می‌تواند گول‌زننده باشد. آقای استاندار، آقای وزیر، ما دچار خشک‌سالی هستیم، بنابراین با این گزاره، وعده روزهای خوبی هم برای او کنار می‌گذاریم، اما آیا این ترسالی و شرایط نرمال گذشته خواهد آمد؟ بنابراین‌ اگر منطقه نیمه‌خشک یا خشک بوده، خشک‌تر شده‌ایم، اندازه و میزان آن بماند. بر این اساس، با تغییر اندازه‌‌ معیار بارش بلندمت، دنبال راهکارهای خشکی نباشیم؛ باید برای زندگی در شرایط خشک‌تر خود را سازگار کنیم. بنابراین، نمایش نمودارهای خشک‌سالی برای نشان‌دادن اینکه بارشی که ما زمانی دریافت می‌کردیم‌ این میزان کاسته شده‌ است، الزاما نمایاندن مسئله نیست و شاید باعث گمراهی ما‌ست.

 

توصیف و روایت آب‌وهوای این روزهای ایران شرایط متناقض‌گونه‌ای را فراهم آورده است که برخی را به شک در زمینه نقش تغییر آب‌وهوا و گرمایش جهانی وا‌می‌دارد. بااین‌حال، نکته‌ای اساسی که در مسئله گرمایش و تغییر اقلیم وجود دارد و شاید برخی را تنها به توجه به افزایش گرما و تشدید خشکی انداخته، همین تردید‌ها‌ست. پس اگر بخواهیم از این منظر به داستان نگاه کنیم، به احتمال زیاد بخش مهم و البته اثرگذار آن را نمی‌شناسیم؛

 

یعنی همین افزایش تردید و بی‌توجهی به ثبات آب‌وهوایی که قبل از آن وجود نداشت. در روزهایی که اصطلاحاتی همچون فروپاشی آب‌وهوایی توسط دبیرکل سازمان ملل اعلام شده و بحث تروریسم آب‌و‌هوایی هم به آن افزوده شد، دیگر آمارها نیست که حرف می‌زنند، رفتارهای طبیعت است که چالش‌های خود را به رخ می‌کشند.

 

وضعیت بارشی کشور

 

وضعیت بارشی کشور تا تاریخ 13 بهمن 1403 نشان از کاهش 51‌درصدی بارش از ابتدای سال آبی جاری دارد. وضعیت بارشی کشور نسبت به سال آبی گذشته نیز 10 درصد کاهش را نشان می‌دهد؛ یعنی ما نسبت به سال گذشته‌ کاهش 10درصدی را تاکنون تجربه کرده‌‌ایم. سهم بارش‌های امسال تنها توانسته 22 درصد از میزان تأمین سالی آبی را پوشش دهد؛ از این زاویه هم نگاه کنیم، شرایط چندان خوشایند ‌نیست.

 

به‌جز استان مازندران که به شکل خفیفی در موازنه مثبت با رقم 4.4 درصد قرار گرفته‌ است، در تمامی استان‌ها ارقام نشان از شرایط نامطلوب کشور دارد. به هر سوی که می‌نگریم، ارقام تکان‌دهنده است. در شمال‌ غرب کشور استان آذربایجان شرقی با رقم 68 درصد کاهش و در مرکز ایران اصفهان با رقم 61 درصد به‌عنوان نماینده مرکز فلات ایران، کاهش بارش داشته‌ایم.

 

استان قزوین به نمایندگی از استان‌های کرانه جنوبی البرز، با‌ 50 درصد، شرایط بارشی و البته توزیع برف و منابع آبی پیش‌رو را نمایش می‌دهد. در شمال‌ شرقی استان خراسان رضوی با رقم 44 درصد و در جنوب‌ غربی خوزستان با 63 درصد وضعیت بغرنج در آن منطقه را رونمایی می‌کند. در جنوب‌ شرقی سیستان‌و‌بلوچستان با رقم 66 درصد کاهش، در کرانه جنوبی خلیج فارس و دریای عمان‌ با رقم کاهش 69 درصد در بوشهر‌ و در کرانه‌های جنوبی دریای کاسپین، استان گلستان با 34 درصد بیشترین کاهش را داشته‌ است.

 

در غرب کشور هم وضعیت‌ فرقی با دیگر نقاط ‌ندارد؛ همدان با 38 درصد کاهش بیشترین کاهش را دارد. وضعیت بغرنج در استان‌هایی است که منشأ برف‌گیری حوضه‌های آبریز غرب و مرکز و جنوب‌ غربی ایران هستند. نماینده خشکی تا این موقع زمستان، استان لرستان با رقم کاهشی 53 درصد است؛ هرچند زاگرس جنوبی نیز شرایط بدتری را تجربه می‌کند؛ ‌استان فارس 69 درصد کاهش بارش را در این موقع از سال تجربه کرده‌ است.

 

وضعیت آب‌وهوایی حوضه‌های آبریز اصلی کشور هم شرایط نامطلوبی دارد. در تمامی حوضه‌های آبریز اصلی کشور، شرایط به تفکیک بغرنج است. از میان حوضه‌های آبریز اصلی کشور، بیشترین میزان کاهش مربوط به حوضه قره‌قوم (شمال‌ شرقی) و خلیج‌ فارس در مجموع با 70 درصد کاهش است. از دیدگاه مساحت درگیر خشک‌سالی استان‌ها نیز مقایسه، نشان‌دهنده آمارهای درخور توجهی است. میزان مساحت مناطق درگیری خشک‌سالی حوضه آبریز اصلی 49 درصد، حوضه آبریز دریاچه ارومیه 58 درصد، حوضه آبریز خلیج‌ فارس و دریای عمان 80 درصد، فلات مرکزی ایران‌ 91 درصد، حوضه آبریز قره‌قوم 35 درصد و حوضه آبریز مرزی شرق‌ صددرصد.

 

ایران مانده و یک ماه و نیم دیگر، با تردیدهای بی‌شمار؛ تردیدهایی که در این منطقه که به‌ دلیل ناپایدار‌ی شرایط جوی و وابستگی به شرایط آ‌ب‌وهوایی منطقه‌ای، همیشه نگاه به آسمان بوده و بارشی که از سرزمین‌های دیگر بیاید. مردم ایران‌زمین همیشه وابسته به این بارش‌ها بوده‌اند؛ بارش‌هایی که هرچند از لحاظ علمی در گذشته منشأ آن را نمی‌دانستند، اما گواهی بر ریشه دوردست‌شان بوده‌ است.

 

بارش‌هایی با منشأ اطلس شمالی، مدیترانه، دریای سیاه و دریای سرخ. بارش‌هایی که همیشه بوده و ایجاد خشک‌سالی آن، تاریخ سازگاری این مردم را تشکیل داده است. اگرچه این بار با اتفاقات و شرایط تغییر آب‌وهوا، این تردیدها عمیق‌تر شده‌ و آنچه همه چیز را سخت‌تر کرده است، از دست‌دادن بنیادهای دانش بومی در سازگاری با شرایط خشکی و خشک‌سالی است؛ قنات‌های نابود‌شده، سیستم‌های توزیع ‌آب محلی مؤثر و آب‌انبارهایی که دیگر موجود نیستند. چرا؟ به لطف افزایش اتکا بر فناوری که آن هم به شکل نادرستی مورد استفاده قرار گرفت. از پمپ‌های آب گرفته تا سدهای ساخته‌شده و چاه‌های عمیق که اگر همین فناوری هم درست استفاده می‌شد، شاید با هم‌آمیزی با سنت و فناوری قدیم، راه بهتری وجود داشت.

 

هرچه باشد، در تضاد با سنت قدیم و فناوری جدید، هکتارهای کشت‌و‌کار تازه پدید‌آمده در چند دهه اخیر، چشم به آسمان دارند‌ و امید بر بارشی که باید ببارد‌ و امید است این ماه‌های باقی‌مانده، با بارش‌هایی همراه نشود که خیرشان، شری شود در حد سیل‌های چند‌ساله اخیر زاگرس. امید است؛ هرچند در این فضای ناامیدی، می‌توان با اتکا به خرد، با استفاده از فناوری‌های نوین‌تر، این بحران‌ها را کاهش داده و به پایداری زیست این سرزمین یاری رساند.

 

*دکترای هواشناسی **دکترای آب‌وهواشناسی