|

دستور احتیاطی ترامپ علیه ایران با ۳ هدف

دونالد ترامپ دو هفته بعد از ورود دوباره به کاخ سفید در اقدامی قابل‌پیش‌بینی دستوری علیه ایران به امضا رساند. دستوری که پیش از این بسیاری انتظار داشتند در همان روزهای ابتدایی شروع‌به‌کار به امضا رساند اما این اقدام با دو هفته تأخیر صورت گرفت.

دستور احتیاطی ترامپ علیه ایران  با ۳ هدف
علیرضا سلطانی کارشناس اقتصادی

علیرضا سلطانی: دونالد ترامپ دو هفته بعد از ورود دوباره به کاخ سفید در اقدامی قابل‌پیش‌بینی دستوری علیه ایران به امضا رساند. دستوری که پیش از این بسیاری انتظار داشتند در همان روزهای ابتدایی شروع‌به‌کار به امضا رساند اما این اقدام با دو هفته تأخیر صورت گرفت.

 

تأخیر ترامپ در امضای دستور علیه ایران با هدف انجام شد، زیرا رئیس‌جمهور جدید آمریکا امیدوار به بازبودن درهای مذاکره و رسیدن به توافق با ایران است و توافق با ایران برای او و پیش‌بردن اهداف سیاسی و اقتصادی آمریکا در خاورمیانه و جهان اهمیت فراوان دارد. بر این اساس رفتار ترامپ در برابر ایران در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری، پس از پیروزی در انتخابات و ورود به کاخ سفید احتیاط‌آمیز و به‌دور از هیجانات سیاسی خاص ترامپ بوده است.

 

این رفتار درباره اعضای تندروی جدید آمریکا نیز محسوس است. دستور اخیر ترامپ علیه ایران را نیز در این چارچوب یعنی رفتار محتاطانه باید تحلیل کرد. این دستور برخلاف دستورات پیش از این ترامپ که ماهیت اجرائی داشت، دستوری احتیاطی و به معنای واقعی هشداری یا دستور برای آمادگی برای اقدام و اجرا علیه ایران است و مستلزم اقدام اجرائی سریع در قالب واکنش حداکثری نیست.

 

این مسئله از اظهارنظر ترامپ در هنگام امضای دستور اجرائی مبنی بر عدم تمایل به امضای این دستور و تحت فشار مشاوران و عناصر خارج از کاخ سفید، مشخص است. اما سؤال این است که چرا ترامپ علی‌رغم به قول خود میل قلبی، این دستور احتیاطی را علیه ایران امضا کرد؟ در پاسخ به این سؤال سه هدف را می‌توان برای کاخ سفید و شخص ترامپ برای امضای این دستورالعمل در نظر گرفت:

 

هدف نخست، اعطای یک هدیه یا امتیاز حداقلی به دولت اسرائیل و شخص نتانیاهو بود. دستور احتیاطی ترامپ علیه ایران قبل از دیدار با نتانیاهو امضا شد و این حاوی یک پیام سیاسی به اسرائیل، منطقه خاورمیانه، جهان و ایران بود که اسرائیل در اولویت برنامه‌های دولت جدید آمریکا قرار دارد و ترامپ بر مبنای شاخص‌ها و استانداردهای جدید کاخ سفید از این کشور حمایت می‌کند (حمایت حساب‌شده و نه بی‌حساب و حداکثر مانند گذشته).

 

درعین‌حال ترامپ با این امضا قصد جذب نتانیاهو و همراه‌ساختن وی در سیاست منطقه‌ای آمریکا در خاورمیانه را دارد و با توجه به حساسیت اسرائیل نسبت به ایران، ترامپ مایل بود امتیازی در حوزه ایران به نتانیاهو بدهد تا نخست‌وزیر اسرائیل با دست پر به کشورش برگردد. امتیاز حداقلی که برای شخص نتانیاهو از اهمیت برخوردار است هرچند به نظر می‌رسد ترامپ در ماه‌های آینده قصد دارد با این امتیاز، امتیازات زیادی از اسرائیل بگیرد که در رأس آن مهار این رژیم در جلوگیری از حمله نظامی به ایران و همچنین پایبندی آن به آتش‌بس با لبنان و حماس است.

 

دومین هدف ترامپ در امضای دستور احتیاطی علیه ایران، تحت فشار قراردادن ایران به آغاز مذاکره است. تیم ترامپ فکر می‌کرد با عدم دستور اجرائی در ابتدای شروع‌به‌کار و روی‌آوردن به برخی سیاست‌های ایجابی مثبت مانند قطع حمایت‌های مالی از گروه‌های سیاسی و رسانه‌ای ضد ایران و هچنین عدم محکومیت ایران در مسائل ضدحقوق بشری می‌تواند ایران را به آغاز مذاکره زودهنگام یا اعلام مواضع صریح برای مذاکره تشویق کند اما با وجود مواضع کلی برخی دولتمردان نسبت به تمایل به مذاکره، اجماع واحد، صریح و مشخصی در حاکمیت ایران برای مذاکره با آمریکا صورت نگرفت و در مقابل حتی مواضع متناقض و تندی نیز در بدنه حاکمیت سیاسی ایران شکل گرفت که این تضاد درمورد دولت پزشکیان نیز خود را نشان داد.

 

مواضع ضد و نقیض معاون راهبردی رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه و همچنین گمانه‌زنی درباره مسئولیت پرونده هسته‌ای در دولت مواردی از این شرایط مبهم و متناقض است که حاوی پیام‌های مشخص و جامعی از ایران برای طرف آمریکایی نیست. صدور این دستور احتیاطی از سوی ترامپ می‌تواند این خاصیت را داشته باشد که به شکل‌گیری اجماع در ایران نسبت به مذاکره یا عدم مذاکره با دولت جدید آمریکا کمک کرده و تکلیف دولت آمریکا را برای مذاکره یا اعمال فشار حداکثری روشن کند. گویا دولت ترامپ نسبت به تعیین تکلیف مسائل خود در سیاست خارجی تعجیل دارد و این تعجیل در موارد دیگر مانند مهاجرت و تعرفه‌های تجاری خیلی سریع آثار خود را نشان داده و درباره جنگ اوکراین و ایران نیز باید تعیین تکلیف شود.

 

هدف سوم، پربودن دست آمریکا برای چانه‌زنی با ایران در صورت آغاز مذاکره است. از نظر دولتمردان و مشاوران ترامپ وجود یک دستور احتیاطی و نه اجرائی، علاوه بر اینکه ایران را مجبور به ورود سریع به مذاکره با آمریکا می‌کند در عین حال قدرت چانه‌زنی آمریکا و تحت فشار قراردادن ایران در مذاکرات احتمالی و مهم‌تر از همه جلوگیری از طولانی‌شدن مذاکره و دادن فرصت به ایران برای خرید زمان و همچنین رسیدن به توافق سریع را بالا می‌برد.

 

بنابراین هدف سوم ترامپ ماهیت تاکتیکی در مذاکره بود. چنان‌که در هدف دوم بیان شد ترامپ تمایل زیادی به تعیین تکلیف چالش‌های خود در عرصه داخلی و خارجی دارد و درباره ایران نیز مایل است سریع به نتیجه برسد. بنابراین در صورت آغاز مذاکره باید انتظار داشت که مذاکره با ایران طولانی نباشد و سریع به نتیجه برسد. نتیجه‌ای که الزاما به نفع کامل آمریکا و زیان کامل ایران نخواهد بود بلکه توافق احتمالی ایران و آمریکا، ماهیتی نسبتا برد- برد خواهد داشت و این برای آمریکا و غرب با توجه به تجربیات تاریخی گذشته و با هدف ماندگاری توافق، قابل فهم است.