|

دیپلماسی در ابهام

جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به نامه و دیپلماسی یک بام و دو هوای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، هرگونه مذاکره مستقیم را نپذیرفته است. شاید یکی از دلایل نپذیرفتن مذاکره مستقیم و سری‌بودن آن از طرف جمهوری اسلامی ایران عدم اعتماد به ایالات متحده آمریکاست. البته این سیاست دارای مزایا و معایبی نیز هست که به اختصار در این یادداشت بیان شده است. سیاست مذاکره مستقیم درباره تحریم‌ها و تسلیحات هسته‌ای که قبلا اتفاق افتاد و حاصل آن برجام شد، در دولت گذشته تجربه شده است.

دیپلماسی در ابهام

جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به نامه و دیپلماسی یک بام و دو هوای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، هرگونه مذاکره مستقیم را نپذیرفته است. شاید یکی از دلایل نپذیرفتن مذاکره مستقیم و سری‌بودن آن از طرف جمهوری اسلامی ایران عدم اعتماد به ایالات متحده آمریکاست. البته این سیاست دارای مزایا و معایبی نیز هست که به اختصار در این یادداشت بیان شده است. سیاست مذاکره مستقیم درباره تحریم‌ها و تسلیحات هسته‌ای که قبلا اتفاق افتاد و حاصل آن برجام شد، در دولت گذشته تجربه شده است.

 

آن توافق‌نامه بدون هیچ دلیلی توسط طرف مقابل باطل شد و اکنون منجر به بحران دیپلماتیک بین دو کشور شده است. پس دوباره نشستن رودررو سودی برای ایران ندارد اما حلقه مفقوده این سیاست این است که اگر به ایالات متحده و به شخص ترامپ اعتمادی نیست، چه رودررو و چه غیرمستقیم نباید انتظار معجزه‌ای داشت تا دو کشور در این تنش کم‌سابقه به یک راه‌حل مسالمت‌آمیز دست پیدا کنند و مسائل سال‌ها دشمنی منجر به رفع اختلافات شود، بنابراین مذاکره از اساس زیر سؤال است. از مزایای مذاکره مستقیم این است که آنچه باید گفته یا نگفته شود، روی میز قرار می‌گیرد و بدون لکنت زبان بازگو می‌شود و مانند آن فضایی نیست که چون دو نفر زبان همدیگر را بلد نیستند، از مترجم استفاده می‌کنند که در این بین واژه‌ها کم یا زیاد یا اصلا گم می‌شود.

 

فارغ از تمام این بحث‌ها، مذاکره قبلی خود سندی رسمی است که ما می‌توانیم به آن مراجعه کنیم. برجام حاصل کار تیم خبره‌ای بود که بیش از دو سال طول کشید و دارای نقاط قوت و ضعفی است. اکنون تیم سیاست خارجه و کمکی آن با مراجعه به برجام می‌توانند تجربه کسب کنند و با پایش دقیق، نقاط قوت و ضعف آن را استخراج کنند تا در مذاکره آینده دوباره تکرار اشتباهات نشود. آنچه در نوع برخورد و تبادل اطلاعات آمریکا با ایران مهم است، این است که تا زمان نگارش این یادداشت هنوز دقیقا نمی‌دانیم متن پیام‌ها چه بوده است، هرچند به واسطه محاصره رسانه‌های هوشمند، تحلیل محتوای پیام‌ها تا حد زیادی درز می‌کند اما ممکن است در آخرین لحظات مخابره، پیام‌ها به کلی دگرگون و جایگزین شود. ایران اصل پیام را و پاسخ آن را سری می‌داند اما پاسخ‌های متوالی و مداوم ترامپ به شبکه‌های خبری و رسانه‌های گوناگون ذهن مخاطبان را تا حدودی هوشیار کرده است، بنابراین هنوز فرض را بر این می‌گیریم که پاسخ‌ها به صورت شفاف مشخص نیست.

 

ایران پاسخ را از طریق امارات دریافت کرد، کشور همسایه‌ای که نسبت به تمامیت ارضی ما مدعی است. ایران در اقدامی هوشمندانه از طریق کشور عمان پاسخ را ارسال کرده است، موضعی مبتکرانه که اگر قرار باشد کشورهای همسایه میانجی باشند بهتر است عمان یا قطر باشد، یا ژاپن نیز کشوری مورد اعتماد هر دو طرف است. از طرف دیگر اگر ایران بتواند هندوستان را به این بازی اضافه کند و آن کشور را وارد چرخه رسمی سیاست خارجی خود کند، به نظر بهتر می‌تواند در سیاست خارجی اصل جدیدی تعریف کند. در این شرایط سخت و حساس نباید انتظار داشت روسیه و چین به نفع ایران اقدام کنند، آن دو کشور مشکلات پیچیده‌ای با آمریکا دارند که حل آنان حتی ایران را می‌تواند وجه‌المصالحه قرار دهد.

 

جنگ روسیه با اوکراین و جنگ تجاری آمریکا با چین، اولویت اول این قدرت‌های بزرگ است، پس میدان بازی برای ما تغییر یافته است. جمهوری اسلامی ایران زبان دیپلماسی را پذیرفته است و باید با شگردهای ویژه‌ای توپ را در زمین ایالات متحده بیندازد. این سیاست بیش از اندازه اسرائیل را ضعیف می‌کند، اسرائیل علاقه‌مند است تا با کمک تمام‌قد ایالات متحده نقاط حساسی را درون کشور هدف قرار دهد و اکنون برای تحقق آن روزها لحظه‌شماری می‌کند. تصور نکنیم زدن نیروگاه‌های هسته‌ای و زیرساخت‌های کشور ما عذاب وجدانی است برای آمریکا و اسرائیل و غرب و...، مگر در دو سال گذشته ۵۰ هزار نفر در نوار غزه به طرز فجیعی کشته نشدند و هزاران نفر هم آواره و سرگردان، اکنون جهان به خیزش برخاسته و آرامش ندارد یا تا چه اندازه وجدان جامعه مدنی جهانی توانسته است سیاست‌مداران جنایتکار را از این اعمالشان بازدارد؟

 

پس تبعات جنگ با ایران کاملا محاسبه شده است، سیاست فشار حداکثری که از طرف آمریکا برای به زانو درآوردن اقتصاد ما اتخاذ شده، متأسفانه اثربخش بوده است و اگر همچنان ادامه پیدا کند، کشور را با آسیب مواجه خواهد کرد. اکنون که مشکلات اقتصادی و ناترازی‌های متعدد اجتماعی و محیط‌زیستی، زیست انسانی ما را در خطر قرار داده، زمان برای دیپلماسی پیشگیرانه و فعال فرا رسیده است. به نظر می‌رسد در دقیقه 90 بازی قرار داریم و وقت اضافه‌ای بیش نداریم، بنابراین تا قبل از ایجاد تنش تصمیم لازم را در فرصت کم و باقی‌مانده اتخاذ کنیم.