درباره یک افسوس تاریخی
ایران میتوانست کره جنوبی باشد، اما نشد... . این افسوس تاریخی سالهای سال است در محافل اقتصادی مطرح میشود؛ بهویژه این روزها که چیزی نزدیک به نصف شهرکهای صنعتی کشور تعطیل یا نیمهتعطیل هستند و کارفرمایان از رویگردانی جویندگان کار از صنایع میگویند؛
![درباره یک افسوس تاریخی](https://cdn.sharghdaily.com/thumbnail/5d9AZqoortY4/f3RIJfgnyU4T0Uu3o7ve-VbT9FKRjpcKI1vgfm4pfv__5FnUbUVuHI1x6a9YMGSvC-4UOxG1c-sX_Np2WV4AG9c54qCsllJjWoO2vfSlzgh7Zk5lGDR61FKfZAWRG6vKVS3gTVLqRpd1zSXdOLsUFQ,,/Kargah-Marzie-moosavi-IRNA.jpg)
ایران میتوانست کره جنوبی باشد، اما نشد... . این افسوس تاریخی سالهای سال است در محافل اقتصادی مطرح میشود؛ بهویژه این روزها که چیزی نزدیک به نصف شهرکهای صنعتی کشور تعطیل یا نیمهتعطیل هستند و کارفرمایان از رویگردانی جویندگان کار از صنایع میگویند؛ کارجویانی که دستمزد پایین و کار سخت و پرمشقت را برنتابیده و گاهی مشاغل کاذب را ترجیح دادهاند و گاهی مهاجرت از سرزمین مادری را. اوضاع کارفرمایان نیز چنگی به دل نمیزند و با گرههای ریز و درشت دستوپنجه نرم میکنند. در این میان، کاسه صبر برخی لبریز شده و عطای وطن را به لقای آن بخشیدهاند؛ آنچنان که موج خروج سرمایه از کشور هر سال بلند و بلندتر شده است. برخی معتقدند ایرانیان گرفتار نفرین نفت شدهاند، اما بعضی میگویند ایران بدون نفت، افغانستان یا پاکستان بود نه کره جنوبی. برخی اعتقاد دارند بیثباتی سیاسی، جنگ هشتساله و البته خاورمیانۀ آبستن حوادث، مانع توسعه صنعتی کشور شدند و بعضی میگویند نقشه راه درستی برای توسعه صنعتی وجود نداشت و صنایع شلخته و پراکنده ایجاد شدند. این افسوس تاریخی ایرانیان، از محافل بحث و گفتوگو به کاغذهای پژوهش و برنامههای اغلب بیثمر هم رسیده است. برنامههایی که در قفسه کتابخانهها یا کشوهای ادارات بایگانی شدهاند و وضعیت را به جایی رساندهاند که رگ آبی حیات بسیاری از کارخانهها بخشکد و چراغ کارخانههای زیادی خاموش شود؛ کارخانههایی که در قلب گنجینه نفت و گاز قد علم کرده و بالیدهاند، اما امروز در کوران سرما، گرفتار جیرهبندی گاز شدهاند. با مرور قصه پرغصه کارخانههای ایران، گویا در بر همان پاشنه میچرخد و جاماندگی تداوم دارد. قصهای که میتواند پایان متفاوتی داشته باشد و روزگاری به افسوس تاریخی ما ایرانیان برای همیشه پایان دهد... .