گفتوگو با اشکناز اورعی از کمبریج تا مشهد
زن روزهای سخت
از دوران مدرسه در کانادا و آمریکا بودن و درسخواندن در کمبریج تا کارخانهای در مشهد راه طولانی است که اشکناز پشت سر گذاشته است. زنی جوان که به پشتوانه تحصیلات عالی در یکی از بهترین دانشگاههای جهان و خانوادهای کارخانهدار، گزینه عالی برای مهاجرت از ایران بود، اما خودش میگوید «ایران خانه من است».

شرق: از دوران مدرسه در کانادا و آمریکا بودن و درسخواندن در کمبریج تا کارخانهای در مشهد راه طولانی است که اشکناز پشت سر گذاشته است. زنی جوان که به پشتوانه تحصیلات عالی در یکی از بهترین دانشگاههای جهان و خانوادهای کارخانهدار، گزینه عالی برای مهاجرت از ایران بود، اما خودش میگوید «ایران خانه من است». اشکناز اورعی بلافاصله پس از پایان تحصیل در انگلیس، بلیتی به مقصد ایران تهیه کرد و به کارخانه خانوادگی رفت تا آنجا را سروسامان بدهد.
بسیاری به او گفتهاند بهعنوان یک زن نیازی به کارکردن ندارد، بهویژه اینکه او در یک خانواده مرفه متولد شده است، اما اشکناز تصمیم گرفته یک زن مستقل باشد و سخت کار کرده است. حالا او مدیر کارخانهای است که بیشتر کارکنان آن زنان هستند. مدیری که تلاش کرده است احساس قدرت و اعتمادبهنفس را در زنانی که با او کار میکنند، تقویت کند؛ چراکه از نظر او، آنها زنانی مستقل و شایسته تحسین هستند.
کارکردن در ایران اما راحت نیست. این نکته را تمام صاحبان کسبوکار میگویند. اگر زن باشی مشکلات بهمراتب مضاعف میشود. بااینحال، اشکناز زن روزهای سخت است. حالا کارخانه آنها یک دانشبنیان صنعتی است که حدود ۴۰ سال سابقه فعالیت دارد. آنها در حوزه تولید انواع تجهیزات برق صنعتی فعالیت میکنند و امروز محصولاتی را تولید میکنند که قبلا از چین وارد کشور میشد. تاکنون ۱۳ اختراع ثبت کردهاند و صد نیروی متخصص دارند و از وقتی اشکناز مدیر کارخانه شده، میزان فروش هر سال صعودی بوده است.
از کمبریج تا مشهد
اشکناز اورعی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد و بزرگشده تهران است و البته در مقطعی برای ادامه تحصیل به انگلیس مهاجرت کرد. رشته تحصیلی او برق است و فوقلیسانس و دکترای خود را از دانشگاه کالج لندن و دانشگاه کمبریج انگلیس گرفته است.
او توضیح میدهد که بعد از ۲۶سالگی تصمیم به بازگشت به ایران گرفته است. البته این اولین باری نبود که اشکناز دوری از وطن را تجربه میکرد و به دلیل شغل پدر که استاد دانشگاه است، از کودکی تجربه زندگی در کانادا و آمریکا را دارد. اشکناز توضیح میدهد دلیل اصلی بازگشتش به ایران، علاقه به کشورش است و دلی که برای ایران میتپد. اینکه او احساس میکند خانهاش ایران است و دیگر اینکه از نظر حرفهای هم تمایلی به کارمندشدن در انگلیس نداشته است. به گفته اورعی در آنجا، حتی با درآمد و تحصیلات خوب، احتمالا فقط یک مدیر میانی موفق میشوید، اما در ایران فرصتهای بیشتری برای پیشرفت وجود دارد. ضمن اینکه او خود را شخصیتی ریسکپذیر توصیف میکند که میخواهد با چالشها روبهرو شود، اما زندگی در خارج از کشور برای او روزمره و یکنواخت بوده است.
اشکناز شخصیت خود را یک کارآفرین تعریف میکند که اهل چالش و ریسکپذیری است و علاقهمند به تجربه فرصتهای جدید؛ کسی که روحیه مدیریتی دارد و ساماندهی امور جمعی و رهبری گروهی برایش جذاب است.
او نقش والدین را در تربیت زنان موفق بسیار مهم میداند و خود را محصول یک زن آگاه یعنی مادرش توصیف میکند. اشکناز دغدغههای اجتماعی و فعالیتهای مدنی دارد و در اتاق بازرگانی مشهد مدافع منافع صنفی است.
زندگی یک زن کارآفرین فقط کار نیست؛ او تفریحات و سفر را جزء لاینفک زندگی خود میداند و البته معاشرت با دوستان قدیمی که بخش مهمی از خاطرات شیرین و همراه خاطرات تلخ او هستند؛ دوستیهای عمیق و طولانی که مهاجرت میتوانست آنها را از او بگیرد. تفریح دیگر او آشپزی است و کبابکوبیده و خورشت بادمجان را عالی میپزد.
اقتصاد ایران مردانه است
اشکناز معتقد است زنان ایران همچنان در اقتصاد کشور جایگاه واقعی خود را پیدا نکردهاند. اگرچه مسیر کسبوکار در کشور، پرچالش و پردستانداز است، اما انتخاب مشاوران آگاه میتواند کارآفرینان را از اشتباهات بزرگ مصون نگه دارد.
توصیه اورعی این است که کارآفرینان به سمت تولید محصولات صادراتی بروند؛ چون آینده از آنِ مشاغل جهانی و مشاغلی است که در مرزها محدود نمیشوند.
ضمن اینکه محصولات بومی و خاص میتواند در بازار جهان بهعنوان کالاهای منحصربهفرد یک کشور، فرصت درآمدزایی ویژه ایجاد کند. او لباسهای محلی و سنتی ایران را یک فرصت بزرگ در طراحی لباس و مد جهان میداند و میگوید که لباس اقوام ایرانی، بهویژه عشایر، بسیار زیباست و میتواند ایده طراحی لباسهای قابل عرضه در بازار جهان را بدهد.
چالشهای زندگی شغلی یک زن کارآفرین مضاعف است. اشکناز میگوید بهجز چالشهای عمومی که اغلب کسبوکارهای ایرانی تجربه میکنند، زنان از تبعیضهای جنسیتی و محیطهایی که برای کار مردانه طراحی شدهاند نیز همچنان رنج میبرند. او از محیط کاری خود را که صنعت تولید تجهیزات برقی است، مثال میزند و میگوید: «صنعتی که در آن فعالیت میکنم، ذاتا مردانه است. در بخشهایی مثل ریختهگری یا جابهجایی اجسام سنگین، امکان کار فقط برای کارگران مرد طراحی شده است، اما در خطوط مونتاژ، زنان هم میتوانند کار کنند».
اشکناز میگوید همیشه علاقهمند بوده است در فضایی قرار بگیرد که بتواند به زنان کمک کند تا جایگاه خود را پیدا کنند و وقتی به مشهد آمده است، متوجه شده که بیشتر کارآفرینان و افراد موفق شهر، مرد هستند و زنان کمتر دیده میشوند. این موضوع باعث شد که تصمیم بگیرد در تشکلهای صنفی مربوط به زنان فعال شود و سعی کند به آنها کمک کند تا اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کنند و در جامعه دیده شوند.
اورعی میگوید بهعنوان یک مدیر زن تلاش کرده است با فضای کوچکی که در کارخانه در اختیار دارد، به زنان احساس امنیت و ارزشمندبودن بدهد و اینکه برایش مهم است که زنان مستقل بدانند میتوانند الگو باشند.
یکی از کارهای مهمی که اشکناز انجام داده، آموزش مهارت به زنان و تقویت مهارتهای زنان کارآفرین بوده است.
علاوه بر این، او از اجرای طرح غربالگری سرطانهای زنان شاغل در استان خراسان رضوی میگوید؛ این طرح برای حدود دو هزار زن شاغل در کارخانههای تولیدی انجام شد و هدف آن، تشخیص زودهنگام سرطانهای مربوط به زنان بود. او سعی کرده است با برگزاری جلسات آموزشی و کاهش هزینهها، این خدمات را در دسترس همه زنان قرار دهد.
اورعی میگوید زنان شاغل معمولا زمان کمتری برای رسیدگی به خود دارند و ممکن است سلامت خود را نادیده بگیرند. برای همین تصمیم گرفته است این طرح را برای آنها اجرا کند تا بتواند به سلامت آنها کمک کند تا از این راه از بروز مشکلات جدی برای سلامت این دسته از زنان جلوگیری شود.
این ایده اما از یک سفر مشهد شروع شد. زمانی که یکی از زنان فعال در این حوزه با او تماس گرفته و دعوت کرده است تا اشکناز در یک نشست انتقال تجربه شرکت کند. او در آن نشست متوجه میشود تشکلهایی وجود دارند که به زنان کارآفرین کمک میکنند و او هم تصمیم میگیرد تا به این تشکلها بپیوندد و سعی کند در فعالیتهای آنها مشارکت کند. هرچند به اعتقاد اورعی، فعالیت در این نوع فضاها آسان نیست؛ چون بیشتر مردمحور هستند و بهعنوان یک زن، پیداکردن جایگاه در این فضاها چالشبرانگیز است.
بااینحال اورعی تأکید میکند که میخواهد طرح غربالگری زنان شاغل را در کل استان خراسان رضوی اجرا کند و به زنان بیشتری کمک کند. او همچنین تصمیم دارد تشکلهای زنان را تقویت کند تا بتوانند در تصمیمگیریهای مهم نقش داشته باشند و زنان بیشتری بهعنوان نماینده در تشکلها و نهادهای مختلف حضور داشته باشند و صدای آنها شنیده شود.
او میگوید کارآفرینی به معنای اختراع نیست، به معنی خلق فرصتهای جدید است. اشکناز نیاز چندانی به درآمد شخصی نداشته، اما تفکر و باور او درباره استقلال مالی و احساس نیاز به ایجاد تغییر، سبب شده است به عرصه کارآفرینی قدم بگذارد. اینکه او تصور میکند که حتی اگر برای ۱۰ نفر شغل ایجاد و به رشد آنها کمک کند، کافی است تا کارآفرینی برای او جذاب شود. اورعی به زنان توصیه میکند «هیچ صنعتی را فقط به خاطر مردانهبودن کنار نگذارند و اینکه کارکردن و درآمدزایی را شروع کنند، حتی اگر کار کوچکی باشد. مقابل سختیها مقاومت کنند و شبکهسازی را فراموش نکنند. گاهی اولین قدم، سختترین است، اما بعد از آن، مسیر پیدا میشود». او باور دارد که ما برای ساختن کشور نیاز به حمایت از یکدیگر داریم؛ حتی اگر آن حمایت کلامی و گفتاری باشد. اورعی اعتقاد دارد برای رفع این مشکلات باید از جایی شروع کرد و نمیشود رها کرد و رفت. به گفته اشکناز، آدمها نسبت به جهانی که در آن زندگی میکنند، مسئولیت دارند و ایران بهعنوان زادگاه برای ایرانیان مسئولیتهای اجتماعی ایجاد میکند.
چالشها و فرصتها
بااینحال، کار در ایران آسان نیست. رانتها و زدوبندها، اقتصادی که حجم غالب آن دولتی است و سهم بخش خصوصی بسیار اندک است، تحریم طولانی اقتصاد کشور، کمبود نقدینگی و روگردانی سرمایهگذاران خارجی، کمبود انرژی، نوسان مدام نرخ ارز و... همه چالشهایی است که گریبان اقتصاد کشور را گرفته است. این فضا کار را برای بسیاری از کارآفرینان دشوار کرده و برای زنان سخت و چالشبرانگیزتر بوده است.
اشکناز اورعی میگوید: چارهای جز اصلاح این وضعیت نیست و برای اصلاح این شرایط باید کسانی باشند که قدمهایی بردارند. او باور دارد که دوامآوردن کارآفرینان با رانت و زدوبند ممکن نیست و سودآوری کوتاهمدت است. در نتیجه اورعی تلاش دارد جایگاه خود را بر اساس توانمندی و اعتماد بسازد، نه رانت و زدوبند. به گفته این کارآفرین زن، اقتصاد منطقه و جهان هم درگیر چالشهای متعددی است. رکود اقتصادی، تورم، بیکاری و وابستگی برخی کشورهای منطقه به منابع طبیعی مانند نفت و گاز، باعث شکنندگی اقتصاد منطقه شده است. همچنین بحرانهای جهانی فشار زیادی بر اقتصاد کشورها وارد کرده است. ضمن اینکه افزایش مهاجرت، تغییرات جمعیتی و تحولات فرهنگی ناشی از جهانیشدن، باعث شده جوامع جهانی با چالشهای جدیدی مواجه شوند. تضاد میان سنت و مدرنیته هم در برخی کشورها موجب ناآرامیهای اجتماعی شده و البته بحران جهانی تغییرات اقلیمی نگرانیهای زیادی برای اقتصاد و محیط زیست کشورها ایجاد کرده است. کاهش منابع آبی، افزایش دمای هوا و بیابانزایی از دیگر چالشهای مهمی است که بسیاری از کشورهای جهان را تحت تأثیر قرار داده و امنیت غذایی و زیستمحیطی را به خطر انداخته است. بنابراین بسیاری از انسانهای توانمند جهان تلاش میکنند که این چالشها و نگرانیها را رفع کنند و اورعی بهعنوان یک ایرانی، میخواهد سهمی در حل چالشهای اقتصادی کشور خود داشته باشد.
اشکناز معتقد است در طول تاریخ جهان، چالشها همیشه فرصتهایی برای خلق ایجاد کردهاند و میتوان از آنها برای توسعه و بهبود وضعیت استفاده کرد. به گفته او هماکنون بسیاری از کشورهای منطقه در حال سرمایهگذاری در حوزه فناوری، استارتاپها و اقتصاد دیجیتال هستند. این روند میتواند به ایجاد فرصتهای شغلی جدید و توسعه اقتصادی کمک کند. افزایش تعاملات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میان کشورهای منطقه میتواند به تقویت ثبات و رفاه عمومی کمک کند. توافقات تجاری و سرمایهگذاری مشترک ازجمله راهکارهایی هستند که میتوانند به رشد اقتصادی منطقه کمک کنند. با توجه به بحران انرژی و تغییرات اقلیمی، بسیاری از کشورها به دنبال سرمایهگذاری در منابع انرژی پایدار مانند انرژی خورشیدی و بادی هستند. این رویکرد میتواند به کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و افزایش پایداری اقتصادی منجر شود. یکی از مهمترین عوامل پیشرفت هر منطقه، سرمایهگذاری در آموزش و پرورش است. ایجاد زیرساختهای آموزشی بهتر، حمایت از تحقیقات علمی و تقویت مهارتهای نیروی کار میتواند باعث پیشرفت پایدار شود.
امیدوار به آینده
این کارآفرین جوان تأکید دارد که شرکتها باید به دانش بومی مجهز شوند. اورعی از یک تجربه شخصی میگوید و توضیح میدهد که آنها از یک مهندس بازنشسته دعوت کردند که به کارخانه بیاید و فرایند تولید محصول را به کارگران آموزش دهد تا برای تولید به دیگران وابسته نباشند. این روال آموزش تولید به قطعات مهمتر سرایت کرد و سبب شد که کارخانه آنها صاحب دانش اختصاصی تولید محصول شود و در زمانهایی که ریسک کار بالا میرفت و مثلا قیمت قطعات گران میشد یا واردات سخت میشد، شرکت آنها توانسته خود را با شرایط تطبیق دهد و محصول باکیفیت تولید کند. به همین دلیل آنها توانستهاند نسبت به کارخانههایی که بیشتر به واردات وابسته بودهاند، شرایط باثباتتری داشته باشند و در بازار صاحب جایگاه اختصاصی شوند.
اورعی درباره استراتژیهای فروش شرکت نیز توضیح میدهد که شخصا به سراغ ۶۰ تا ۷۰ درصد مشتریهای کارخانه رفته و با مدیران آنها گفتوگو کرده است. خود را بهعنوان مدیرعامل معرفی کرده و محصول را شخصا ارائه داده است. این کار سبب شده است نهتنها اعتماد مشتریان را جلب کند، بلکه بداند دقیقا آنها چه نیازی دارند و چگونه میتوانند به توسعه محصول مشتریان خود کمک کنند. به عقیده اورعی، این ارتباط مستقیم و دوستانه سبب شد فروش شرکت هر سال تقریبا دو برابر شود. این کارآفرین زن به آینده امیدوار است. امیدواری او از آنجا میآید که یاد گرفته است خود را با شرایط سازگار کرده و دانش و تکنولوژی مورد نیاز شغل خود را کسب کند. در کنار آن، تابآوری کارخانه را تا جایی بالا برده که مقابل ریسکهای بزرگ اقتصاد در ایران، دوام آورده است. هرچند شرایط برای او راحت نبوده، اما اشکناز زن روزهای سخت است.
او در کارخانه خانوادگی، تجهیزات برق صنعتی تولید میکند و مشتریان اصلی آنها شامل سازندگان تابلوهای برق، تولیدکنندگان کلیدهای قطع و وصل، شرکتهای توزیع برق، صنایع فولاد، نفت، پتروشیمی و سایر صنایع بزرگ هستند. آنها بهتازگی وارد بازار لوازم خانگی شده و موفق به تولید ترانسفورماتورهای مورد استفاده در مایکروویوهای خانگی شدهاند. این محصول قبلا از چین وارد میشد، اما حالا به صورت داخلی تولید میشود.
اورعی تأکید میکند که اقتصاد ایران باید به سمت تولید محصولات فناورانه برود و ارزشافزوده ایجاد کند. او معتقد است در دنیای امروز، نهتنها خامفروشی و صادرات منابع زیرزمینی نمیتواند گرهی از اقتصاد کشور باز کند، بلکه برعکس میتواند عوارضی مانند چالشهای محیطزیستی را تشدید کند.
به سفارشهای سخت مشتریان نه نمیگوییم
اشکناز توضیح میدهد: «یکی از ویژگیهای شرکت ما این است که هیچگاه به سفارشهای سخت «نه» نمیگوییم. بسیاری از مشتریان میگویند که دیگر شرکتها از انجام برخی سفارشها سخت شانه خالی میکنند، اما ما همیشه پذیرای این چالشها بودهایم. این رویکرد نهتنها باعث شده اعتماد مشتریان جلب شود، بلکه تواناییهای فنی و مهندسی شرکت را نیز بهطور چشمگیری ارتقا داده است. ما ساختاری ایجاد کردهایم که میتواند با هر نوع سفارشی سازگار شود و این یکی از دلایل موفقیت ما در بازار رقابتی است».
او در ادامه بیان میکند: «من همیشه به چالشها بهعنوان فرصت نگاه میکنم و تفکر مثبت و مسئولیتپذیری از ویژگیهای اصلی من است. هر تصمیمی که میگیرم، چه خوب و چه بد، مسئولیت آن را میپذیرم و سعی میکنم پیامدهای آن را مدیریت کنم. بهعنوان یک مدیر، ترجیح میدهم یک تصمیم بد بگیرم تا اینکه در بیتصمیمی بمانم. این رویکرد به من کمک کرده تا در مواجهه با مشکلات، همیشه راهحلی پیدا کرده و شرکت را به جلو هدایت کنم».
این کارآفرین زن توضیح میدهد: «متأسفانه بخش خصوصی در ایران با چالشهای زیادی روبهرو است. یکی از بزرگترین مشکلات، نبود حمایتهای لازم از سوی دولت و نهادهای مرتبط است. با وجود شعارهایی که درباره حمایت از بخش خصوصی داده میشود، در عمل این حمایتها بهطور کامل محقق نمیشود. علاوه بر این، وجود سلاطین اقتصادی و رانتخواری باعث میشود که شرکتهای دانشبنیان و نوآور نتوانند بهراحتی رشد کنند. ما بهعنوان بخش خصوصی، نیازمند فضای رقابتی عادلانهتر و حمایتهای واقعیتر هستیم. ما در شرکت خودمان ثابت کردهایم که با تلاش، نوآوری و پذیرش چالشها، میتوان به موفقیتهای بزرگ دست یافت. امیدوارم در آینده شاهد حمایتهای بیشتر از بخش خصوصی و شرکتهای دانشبنیان باشیم تا بتوانیم در سطح جهانی نیز بدرخشیم».
آرزوی اشکناز
اشکناز اورعی آرزو دارد روزی در ایران شاهد رئیسجمهور زن باشد. او میگوید میداند دستیابی به این آرزو راحت نیست، اما حداقل دوست دارد در آیندهای نزدیک، حتی در سطح اتاقهای بازرگانی، زنان بیشتری در رأس امور قرار بگیرند؛ چراکه ما متأسفانه حتی در همین سطح هم با مشکلاتی مواجه هستیم و فضای بزرگتر نیازمند تغییرات اساسی است.