|

عوارض جنگ کم‌کم نمایان می‌شود

اوکراین در آستانه خالی‌شدن از جمعیت

اوایل سپتامبر ۲۰۲۳، «ناتالیا نامیز» به یاد می‌آورد که فرزندخوانده‌اش، «دنیلو»، با او تماس گرفت تا از رؤیای عجیبی که تجربه کرده بود، باخبرش کند. دنیلو در حال حاضر در منطقه‌ای در دونباس مستقر بود و حدود ۸۰۰ کیلومتر از خانواده‌اش فاصله داشت. مادرش نیز به تنهایی در خانه‌شان در شهر هورودنیا، واقع در شمال اوکراین زندگی می‌کرد. وضعیت دنیلو در جبهه‌های جنگ اوکراین به‌هیچ‌وجه مطلوب نبود.

اوکراین در آستانه خالی‌شدن از جمعیت

اوایل سپتامبر ۲۰۲۳، «ناتالیا نامیز» به یاد می‌آورد که فرزندخوانده‌اش، «دنیلو»، با او تماس گرفت تا از رؤیای عجیبی که تجربه کرده بود، باخبرش کند. دنیلو در حال حاضر در منطقه‌ای در دونباس مستقر بود و حدود ۸۰۰ کیلومتر از خانواده‌اش فاصله داشت. مادرش نیز به تنهایی در خانه‌شان در شهر هورودنیا، واقع در شمال اوکراین زندگی می‌کرد. وضعیت دنیلو در جبهه‌های جنگ اوکراین به‌هیچ‌وجه مطلوب نبود.

 

ناتالیا به یاد می‌آورد که دنیلو در خواب دیده بود ‌یک مراسم تدفین بزرگ در هورودنیا برگزار می‌شود. او ۴۲ سال دارد و با مشکلاتی نظیر بیماری قلبی و دیابت دست‌و‌پنجه نرم می‌کند و نیاز به تزریق انسولین دارد. برای جابه‌جایی در مسافت‌های طولانی، از یک اسکوتر استفاده می‌کند. دنیلو تصور کرده بود که این خواب به ناتالیا مربوط می‌شود.

 

ناتالیا به دنیلو اطمینان داد و گفت: «من قصد مردن ندارم». او زنی چاق با موهای بلوند است و در کنار رودخانه چیبرز نشسته که از وسط شهر هورودنیا عبور می‌کند. این شهر در منطقه‌ای جنگلی واقع شده و جمعیتی حدود ۱۰ هزار نفر دارد و تنها ۳۰ کیلومتر با مرز مشترک اوکراین، روسیه و بلاروس فاصله دارد. مسیرهای منتهی به شهر پر از دست‌انداز است و برخی از جاده‌ها مسدود شده‌اند؛ به‌طوری که رفت‌و‌آمد به برخی روستاها امکان‌پذیر نیست.

 

امروز یک روز آفتابی پاییزی است و ناتالیا از کار‌کردن فارغ‌ و در حال استراحت است. او به همراه تعدادی دیگر از زنان اوکراینی، به‌طور داوطلبانه مشغول بافتن یک تور استتار برای نیروهای ارتش اوکراین هستند. این فعالیت به ناتالیا این حس‌ را می‌دهد که به‌نوعی در حال کمک به پسرخوانده‌اش دنیلو است.

 

سرنوشت دنیلو: از کودکی تا جنگ

 

مادر بیولوژیک دنیلو زمانی که او تنها دو سال داشت، خانواده‌اش را ترک کرد. پس از آن، ناتالیا با پدر دنیلو ازدواج کرد و از آن زمان به بعد، او و خواهر بزرگ‌ترش را همچون فرزندان خود بزرگ کرد. ناتالیا به یاد می‌آورد که چگونه دنیلو در کودکی فوتبال بازی می‌کرد، گل‌های لاله و رز را در باغچه می‌کاشت و رؤیای پیوستن به ارتش اوکراین را در سر داشت.

 

در ماه آوریل سال ۲۰۲۳، دنیلو ۱۸ساله شد و به‌طور داوطلبانه به ارتش اوکراین پیوست. ناتالیا با نگرانی می‌گوید که تمام تلاش خود را کردند تا او را از این تصمیم منصرف کنند، اما دنیلو به سخنان آنها توجهی نکرد.

 

دوره آموزشی دنیلو در منطقه غربی اوکراین، معروف به «لویو»، شش هفته به طول انجامید و پس از آن به جبهه دونباس فرستاده شد؛ جبهه‌ای که به‌زودی شاهد درگیری‌های شدید و درخور توجهی بود. به‌عنوان یک سرباز در گردان یکم تانک ‌زرهی، او در مناطق باخموت، مارینکا و پوکرووسک جنگید.

 

در مارینکا، دنیلو چندین بار دچار جراحت شد، اما به‌سرعت به جبهه جنگ بازگشت. متأسفانه در هفتم سپتامبر ۲۰۲۳، او به دلیل انفجار یک نارنجک، جان خود را از دست داد. این حادثه یک ماه پس از جشن تولد ۱۹‌سالگی‌اش و تنها دو روز پس از تماس تلفنی‌اش با ناتالیا رخ داد. مراسم تدفین بزرگی در هورودنیا برگزار شد، همان‌طور که دنیلو در خواب دیده بود.

 

در حال حاضر، بیلبوردهای زیادی در اقصی نقاط شهر به افتخار دنیلو و دیگر سربازان جان‌باخته نصب شده است. این بیلبوردها تصاویری از مردانی با یونیفرم نظامی را نشان می‌دهند که با چهره‌ای مصمم و اسلحه‌ای در دست، به یاد آنها گرامی داشته می‌شوند. دنیلو تنها یکی از هزاران سربازی است که در جریان جنگ اوکراین جان خود را از دست داده‌اند. برگزاری مراسم تدفین به یک رویداد عادی در اوکراین تبدیل شده است، اما از دست دادن جمعیت جوان برای این کشور یک ضربه بسیار سخت به شمار می‌آید. جنگ اوکراین به‌طور جدی در حال دزدیدن و نابود‌کردن نسل جوان این کشور است.

 

جنگ اوکراین؛ از بحران تا فاجعه

 

حمله روسیه به اوکراین، مشکل جمعیتی این کشور را به یک فاجعه تبدیل کرده است. از زمان آغاز جنگ در چهارم فوریه ۲۰۲۲، تقریبا هفت میلیون نفر، عمدتا زنان و کودکان، به خارج از اوکراین فرار کرده‌اند. حداقل پنج میلیون اوکراینی در مناطق تحت اشغال روسیه زندگی می‌کنند؛ مناطقی که از دیگر بخش‌های اوکراین جدا شده‌اند. در این میان، ده‌ها هزار غیرنظامی جان خود را از دست داده‌اند و تخمین زده می‌شود که تا صد هزار نظامی اوکراینی نیز کشته شده‌اند.

 

در اوایل دهه ۱۹۹۰، زمانی که اوکراین تازه به استقلال رسیده بود، جمعیت این کشور حدود ۵۱.۵ میلیون نفر بود. اکنون، جمعیت اوکراین که تحت حاکمیت دولت مرکزی زندگی می‌کنند، تنها ۲۹میلیون نفر است. نرخ تولد در کشورهای صنعتی زمانی که برای هر زن به زیر ۲.۱ سقوط می‌کند، کاهش می‌یابد. این عدد برای اروپا ۱.۵ است، اما در اوکراین، نرخ تولد به زیر یک سقوط کرده است. این به آن معناست که اوکراین عملا در حال خالی‌شدن از جمعیت است و این وضعیت تهدیدی جدی برای آینده این کشور به شمار می‌آید.

 

سیاست‌مداران اوکراینی به‌خوبی از وخامت اوضاع آگاه هستند. در حال حاضر، تنها مردان ۲۵‌ساله و بالاتر برای خدمت نظامی فراخوانده می‌شوند؛ در‌حالی‌که فرماندهان نظامی به‌شدت به سربازان در میدان‌های نبرد نیاز دارند. پیش از این، محدودیت سنی برای خدمت نظامی حتی تا ۲۷سال نیز بود، اما دولت و پارلمان اوکراین این محدودیت را کاهش داده‌اند. میانگین سن سربازان اوکراینی ۴۰ سال است‌ و به همین دلیل است که در بیلبوردهای مرتبط با کشته‌شدن دنیلو، او را به‌عنوان «بچه» معرفی کرده‌اند. اوکراین امروز به‌شدت از کمبود نیروی انسانی رنج می‌برد.

 

آندری بوهان: تعهد به سرزمین

 

آندری بوهان، شهردار ۵۷‌ساله هورودنیا، روحیه‌ای قوی و متعصب نسبت به سرزمینش دارد. او در ۲۲ سال گذشته به‌عنوان شهردار خدمت کرده و همچنین رئیس اتحادیه‌ای به نام هرومادیا‌ست. در دفتر او، ملاقات‌ها با مردم به‌طور مداوم در حال انجام است و تلفن او بی‌وقفه زنگ می‌خورد. پرونده‌ها روی میزش تلمبار شده و دستیاران و همکارانش همواره در حال کمک به او هستند.

 

بوهان با چهره‌ای خندان و نگاهی تیزبین، معتقد است‌ از زمان استقلال اوکراین در سال ۱۹۹۱، شرایط برای این کشور بهبود یافته است. او به بهبود اخلاق کاری در اوکراین اشاره می‌کند و همچنین دیدگاه مثبتی نسبت به نحوه برخورد با محیط ‌زیست و طبیعت دارد. این نگرش مثبت در میان چالش‌های کنونی، نشان‌دهنده امیدواری او به آینده اوکراین است.

 

آندری بوهان، شهردار هورودنیا، در گفت‌وگو با خبرنگار اشپیگل، به زیبایی‌های طبیعی این منطقه و سخت‌کوشی مردم آن اشاره می‌کند و ظرفیت‌های بالای گردشگری را مورد تأکید قرار می‌دهد. با‌این‌حال، او به مشکلات جدی جمعیتی که این منطقه با آن مواجه است نیز اشاره می‌کند. بوهان به‌خوبی مراحل مختلف بحران جمعیتی در اوکراین را درک کرده و به یاد می‌آورد که در دهه ۱۹۸۰، زمانی که شوروی به پایان خود نزدیک می‌شد، جمعیت هورودنیا حدود ۱۶ هزار نفر بود که حدود شش هزار نفر بیشتر از جمعیت کنونی این شهر است.

 

بوهان در دوران شوروی در یک کارخانه تولید تلویزیون‌های رنگی در هورودنیا کار می‌کرد، اما پس از سقوط شوروی، این کارخانه در سال ۱۹۹۷ تعطیل ‌و باعث بی‌کاری دوهزارو ‌۴۰۰ نفر شد. یک سال بعد، پایگاه نظامی هوایی نیز در این منطقه بسته شد که این پایگاه نیز یکی از منابع اشتغال برای مردم بود و تعطیلی آن موجب بی‌کاری حدود ۷۰۰ نفر شد. این تحولات به‌طور ناگهانی باعث افزایش نرخ بی‌کاری در هورودنیا شد و این منطقه بالاترین نرخ بی‌کاری را در کل اوکراین تجربه کرد.

 

بوهان می‌گوید‌ بسیاری از ساکنان هورودنیا مهاجرت کرده‌اند و در کشورهایی مانند لهستان و ایتالیا مشغول به کار هستند. مردان معمولا به‌عنوان کارگران فصلی و زنان به‌عنوان پرستار فعالیت می‌کنند. روند مهاجرت از این منطقه ادامه داشته و با حمله روسیه به اوکراین شدت بیشتری پیدا کرده است. هورودنیا در مسیر بزرگراهی قرار دارد که روسیه را‌ مستقیم به کی‌یف متصل می‌کند. در روز آغاز جنگ، تنها چند ساعت طول کشید تا نظامیان روسی به هورودنیا برسند و نخستین دسته از تانک‌های روسی تا ساعت هشت صبح به حومه شهر رسیدند.

 

این وضعیت موجب تشدید بحران‌های اقتصادی و اجتماعی در هورودنیا شده و چالش‌های بیشتری برای ساکنان این منطقه به وجود آورده است.

 

هورودنیا ۳۷ روز را تحت اشغال نیروهای روسی گذرانده است. در این مدت، بوهان می‌گوید مردم به‌طور مشترک گردهم می‌آمدند تا نان بپزند و سوخت تهیه کنند. شاهدان عینی تأکید می‌کنند که درگیری‌ها در هر نقطه‌ای از شهر قابل مشاهده بود. با‌این‌حال، تأثیر جنگ بر هورودنیا متفاوت بوده است. باز‌شدن مرزهای بلاروس فرصتی برای ساکنان محلی فراهم کرد تا بتوانند به کشورهای دیگر اتحادیه اروپا مهاجرت کنند. بوهان اشاره می‌کند که در آن دوره، افرادی که آشنایانی در خارج از اوکراین داشتند، از این منطقه خارج شدند.

 

به گفته شهردار هورودنیا، حتی پس از پایان اشغال این منطقه توسط روس‌ها در آوریل ۲۰۲۲، مردم به خروج از هورودنیا ادامه می‌دادند. برخی از ساکنان نیز به صورت داوطلبانه، مانند دنیلو، به ارتش پیوستند. تاکنون ۷۵ شهروند هورودنیا در نتیجه جنگ کشته شده‌اند و ۵۰ نفر نیز مفقود هستند. بوهان تخمین می‌زند که حدود ۱۰ درصد از جمعیت این شهر به دلیل آغاز جنگ اوکراین از هورودنیا خارج شده‌اند.

 

تأثیر جنگ بر اقتصاد هورودنیا نیز چشمگیر بوده است. بوهان می‌گوید: «مردم هورودنیا در زمره مولدترین مردم اوکراین بودند. ما به آنها در مزارع، جنگل‌ها و به‌ویژه در صنعت چوب خود نیاز داریم».‌ این بیان نشان‌دهنده اهمیت نیروی کار محلی در حفظ و توسعه اقتصاد منطقه است.

 

برخی کارشناسان معتقدند‌ چالش جمعیتی اوکراین تا حدی طبیعی است و ناشی از کاهش نرخ زاد و ولد است که در کشورهای دیگر نیز مشاهده می‌شود. با‌این‌حال، برخی دیگر بر این باورند که اوکراین می‌تواند از طریق جذب شهروندان جدید و بازگرداندن اوکراینی‌ها به کشور، این مشکل را حل کند. بهبود استانداردهای زندگی در اوکراین نیز می‌تواند جذابیت بیشتری برای بازگشت مهاجران ایجاد کند.

 

تحلیلگران بر این باورند که اوکراین پس از پایان جنگ نیاز به یک تضمین امنیتی جدی دارد. مردم به کشوری که با تهدیدات دائمی از سوی روسیه مواجه است، باز نخواهند گشت. در این راستا، عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا می‌تواند به بهبود اقتصادی و مدرنیزه‌شدن این کشور کمک کند‌ و این امر می‌تواند به بازگشت مردم و افزایش جمعیت منجر شود.