|

چرا تعداد عشق سفرها کم نمی‌شود؟

کت‌وشلوار‌پوش‌های چمدان‌به‌دست

داستان حضور تیم ملی فوتبال ایران در جام ملت‌های آسیا دوگانگی تلخ و شیرینی داشت؛ ایران در دیداری که کمترکسی امید داشت در آن برنده از زمین مسابقه خارج شود، ژاپن را در یک‌چهارم نهایی از گردونه جام کنار راند و در دیداری که کمترکسی فکرش را می‌کرد از برنده‌شدن در آن عاجز نشان دهد، به قطر‌ با ارائه یک بازی بحث‌برانگیز باخت و از رقابت‌ها کنار رفت.

کت‌وشلوار‌پوش‌های چمدان‌به‌دست
سجاد فیروزی دبیر گروه ورزش روزنامه شرق

داستان حضور تیم ملی فوتبال ایران در جام ملت‌های آسیا دوگانگی تلخ و شیرینی داشت؛ ایران در دیداری که کمترکسی امید داشت در آن برنده از زمین مسابقه خارج شود، ژاپن را در یک‌چهارم نهایی از گردونه جام کنار راند و در دیداری که کمترکسی فکرش را می‌کرد از برنده‌شدن در آن عاجز نشان دهد، به قطر‌ با ارائه یک بازی بحث‌برانگیز باخت و از رقابت‌ها کنار رفت. تیم ملی که آخرین بار 48 سال قبل توانسته بود جام قهرمانی را در این تورنمنت بالای سر ببرد، در این دوره هم چندان پرقدرت نشان نداد تا با انجام چند دیدار سینوسی و پرنوسان، تکرار مکررات کرده و مثل دوره قبل فقط توان رفتن تا نیمه‌نهایی را داشته باشد. اگرچه هنوز حذف و ناکامی این تیم نیاز به واکاوی‌های شبانه‌روزی دارد و باید منتقدان دلسوزی شرایط را مورد ارزیابی قرار دهند، تکرار اتفاقی آزاردهنده در همین دوره از رقابت‌های جام ملت‌های آسیا هم زنگ خطر را به صدا درآورده است. این یکی مربوط به زمین فوتبال و تیم ملی نیست، بلکه مربوط به حضور افراد مرتبط با فدراسیون فوتبال، حالا چه آنهایی که سمت بالا دارند و چه تعدادی که سمت چندان بالایی ندارند، در این رقابت‌هاست. در همین دوره از جام ملت‌ها تعداد زیادی از اعضای هیئت‌رئیسه فدراسیون فوتبال در قطر دیده شدند که تعدادی از آنها بیش از دو هفته را در دوحه سپری کردند. این یکی منهای حضور افراد دیگر مرتبط با فدراسیون فوتبال در این جام است که در بازه‌های زمانی مختلف در قطر حضور داشتند. چمدان‌‌به‌دست‌های کت‌وشلوار‌پوش در شرایطی دوباره خودشان را به قطر رسانده بودند که حضور گسترده آنها در جام جهانی‌ یک سال قبل، حسابی خبرساز شده بود. البته در مقایسه با جام جهانی که تقریبا دوسوم اعضای حاضر در ساختمان فدراسیون فوتبال در قطر حضور داشتند، در این دوره این تعداد کمتر شده بود یا اینکه محل سکونت آنها در دوحه عوض شده بود تا حاشیه‌های مشابه به وجود نیاید. بیشترین انتقاد در این بخش متوجه اعضای هیئت‌رئیسه است که به این سادگی‌ها از کنار چنین سفرهایی نمی‌گذرند؛ چه در جام جهانی و چه در همین دوره از جام ملت‌های آسیا آنها حضور پررنگی در دوحه داشتند. هرچند این بار ظاهرا آنها پاداشی دریافت نکردند! در جام جهانی بود که خبر رسید اعضای هیئت‌رئیسه فدراسیون فوتبال ایران با تصویب قانونی عجیب‌و‌غریب برای خودشان بندی گنجانده بودند که به آنها اجازه می‌داد به ازای هر برد تیم ملی در جام جهانی، 20 هزار دلار و به ازای هر تساوی هفت هزار دلار پاداش دریافت کنند. این در حالی بود که آنها با هزینه فدراسیون در‌ مدت زمان جام جهانی در قطر حضور داشتند. ایران در جام جهانی فقط ولز را برد و تعداد زیادی از اعضای هیئت‌رئیسه رقم 20 هزار دلار را دریافت کردند. در آن برهه عنوان شد فقط مهدی تاج از پذیرفتن چنین پاداشی سر باز زده است. بعدها اعضای هیئت‌رئیسه با اشاره به اینکه این پاداش حق آنهاست، سروصدای زیادی به راه انداختند تا اینکه ظاهرا نهادهای نظارتی با ورود به این ماجرا، ماده‌ای را تصویب کردند که از این به بعد هیچ‌یک از اعضای فدراسیون فوتبال به غیر از بازیکنان و کادر فنی حق دریافت پاداش را ندارند. چنین شد که ظاهرا یکی، دو نفر دیگر از اعضای هیئت‌رئیسه که در طول جام جهانی پاداش گرفته بودند، آن را به خزانه برگرداندند. با وجود این ولی چنین قانونی مانع از سفر مجدد آنها به قطر در بازه زمانی تقریبا یک‌هفته‌ای نشد. اینکه چرا این کت‌وشلواری‌ها این‌قدر به سفر علاقه دارند که از کنار آن رد نمی‌شوند، یک بخش از داستان است؛ بخش اصلی این است که حضور آنها در چنین تورنمنت‌هایی چه کمکی به پیشرفت فوتبال می‌کند و چه دستاوردی برای فوتبال ملی دارد؟ کسی حاضر نیست به این پرسش کلیدی پاسخ دهد. همان‌طور که کسی حاضر نیست به این سؤال هم جواب دهد که این افراد با هزینه کدام نهاد به این سفرهای طولانی اعزام می‌شوند و بعضا تا روز آخر هم می‌مانند؟ یا اینکه هزینه سفر آنها شامل تهیه بلیت رفت و برگشت، هتل و تغذیه چقدر می‌شود؟ آیا هزینه‌ای که برای این تعداد از افراد می‌شود، با دستاورد آنها همخوانی دارد یا خیر؟ اینها مواردی است که معمولا اعضای فدراسیون فوتبال با اخم از کنار آن رد می‌شوند و حاضر نیستند پاسخ شفافی بدهند. درباره سفر رئیس یا ملاقات‌های کاری نمی‌شود بهانه یا خرده‌ای گرفت، ولی حضور دوهفته‌ای، آن‌هم فقط برای رفتن به ورزشگاه و تماشای بازی‌ها، در شرایطی که جام جهانی هم همین رویه را داشته، امری توجیه‌ناپذیر است. در کنار این موارد منفعل‌بودن نهادهای نظارتی هم از آن دست موضوعاتی است که توجیهی برای آن پیدا نمی‌شود. با توجه به اینکه تورنمنت‌های فوتبال معمولا با حضور افراد متفرقه زیادی در جمع اعزامی‌ها همراه است، نیاز است تا سخت‌گیری بیشتری در این زمینه شکل بگیرد و از آن مهم‌تر شفاف‌سازی شود. اولین گام همین است که عنوان شود هزینه سفر این افراد، هتل و تغذیه‌شان بر عهده چه کسی است، چقدر شده و چقدر حق مأموریت دریافت کرده‌اند. ناگفته پیداست این موضوع فقط درباره فوتبال صدق نمی‌کند؛ اصولا حضور کاروان‌های ورزشی ایران در تورنمنت‌های مهم دنیا، فرصتی در اختیار این افراد عشق سفر قرار می‌دهد تا با عناوین مختلف خودشان را در تیم اعزامی جا زده و چندصباحی را که تعدادش رفته‌رفته هم در حال افزایش است، در سفر خارجه به سر ببرند. حاصل ولی همچنان بی‌فایده است؛ کمتر‌کسی است که دستاورد این افراد در سفرهای خارجی را بداند چراکه اگر دستاوردی وجود داشت اول اینکه نباید برای محقق‌شدنش نیاز به چندین هفته باشد و دوم اینکه باید خبری از آن به بیرون درز کند. اینها فقط بخشی از ابهاماتی است که ماجرای کت‌وشلوار‌پوش‌های چمدان‌به‌دست در ورزش ایران به بار می‌آورند و متولیان امر هم ضمن آگاهی از این موضوع، چشم را بر آن می‌بندند.