|

مدیر بین‌الملل اتاق بازرگانی و صنایع «اولم» آلمان در گفت‌‌وگو با «شبکه شرق»:

اعراب می‌خواهند علاوه بر نفت، صادرکننده انرژی‌های پاک نیز باشند

مدیربین‌الملل اتاق بازرگانی و صنایع «اولم» آلمان گفت: کشورهای عربستان و امارات و قطر بر آن هستند تا با قراردادهای شراکت انرژی بتوانند در آینده به جای انرژی فسیلی صادر کننده هیدروزن نیز باشند.

اعراب می‌خواهند علاوه بر نفت، صادرکننده انرژی‌های پاک نیز باشند
خبرنگار: آمنه موسوی

امیر علیزاده، مدیربین‌الملل اتاق بازرگانی می‌گوید:« امارات و عربستان و همینطور عمان پروژه های سرمایه‌گذاری خارجی در حوزه تولید هیدروژن به ویژه هیدروژن سبز را از طریق انرژی خورشیدی تعریف کرده اند».

او همچنین با بیان اینکه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای تولید انرژی‌های پاک مذاکراتی را با اتحادیه اروپا به ویژه کشور آلمان انجام داده‌اند، متذکر می‌شود:« کشورهای عربستان و امارات و قطر بر آن هستند تا با قراردادهای شراکت انرژی بتوانند در آینده به جای انرژی فسیلی صادر کننده هیدروزن نیز باشند».

امیر علیزاده، مدیربین‌الملل اتاق بازرگانی و صنایع «اولم» آلمان همچنین در گفت‌وگو با «شبکه شرق» از برنامه های گسترده کشورهای عربی همسایه ایران برای تداوم حضور در بازارهای انرژی می‌گوید. متن این گفت‌وگو بدین شرح است:

 

تهمیداتی که کشورهای اروپایی برای سال 2024 نسبت به عبور از شرایط که تحت عنوان « زمستان سخت» شناخته می‌شود -قطع صادرات گاز از روسیه- اندیشیده‌اند، به چه صورتی است؟ آیااین کشورها برای دومین سال نیز آمادگی مواجه با این شرایط را دارند؟

اتحادیه اروپا از پیش از حمله روسیه به اوکراین هم، برآن بود تا در چارچوب برنامهGreen Deal یا همان «معامله سبز» که به تصویب پارلمان و اعضای اتحادیه اروپایی رسیده است تا سال 2050 کربن خنثی شده و پروسه استفاده از سوخت های فسیلی در این اتحادیه را متوقف کند. اما این امر مستلزم گسترش تولید انرژی های تجدیدپذیر در این اتحادیه است و همانطور که اشاره شد در ابتدای امر ارتباطی به آغاز جنگ اوکراین نداشت. اما اتحادیه اروپا برای دستیابی به هدف خود دوران گذاری را تعریف کرده بود که در ان برای جایگزینی استفاده از سوخت های فسیلی با انرژی های پاک و کربن خنثی از گاز به عنوان پل و انرژی دوران گذار استفاده شود؛ گاز به نسبت سوخت های دیگر آلودگی کمتری دارد و روسیه نقش مهمی در تأمین آن داشت . به ویژه برای کشوری مانند آلمان که بیش از 50 درصد گاز آن توسط روسیه تأمین می‌شد اما با حمله روسیه به اوکراین و تحریم های اتحادیه اروپا این برنامه مختل شد. اما در این مرحله و پس از جنگ روسیه با اوکراین، کاری که کشورهای اروپایی برای استفاده از انرژی های پاک انجام دادند این بود که اولا در برنامه هایشان تسریع ایجاد کردند و بعد هم با سرعت بیشتر اقدام به متنوع سازی منابع تأمین گازمورد نیازشان کردند. یعنی با کشورهای دیگر قرارداد بستند و استفاد از LNG را هم گسترش دادند؛ به دلیل وابستگی آلمان به گاز روسیه این تغییر و تحولات در آلمان به مراتب از کشورهای دیگر بیشتر بود. بعد هم آلمان کشور صنعتی است که سهم صنعت در تولید ناخالص داخلی این کشور بیش از 2 برابر سهم صنعت در تولید ناخالص داخلی کشوری مانند فرانسه است و بیشتر صنایع آن هم انرژی بر هستند. برهمین اساس هم آلمانی‌ها به سرعت ترمینالهای LNG را در شمال این کشور برپا کردند و از استرالیا و به ویژه آمریکا و همینطور قطر اقدام به واردات گاز LNG کردند و توانستند از بحران موردنظر عبور کنند.

 

این تغییر با تبعات اقتصادی هم همراه بود؟

بله این موضوع دارای آثاری بر اقتصاد آلمان مانند افزایش تورم و همینطور رکود( به جهت افزایش قیمت انرژی) بود. در میان کشورهای گروه 7 آلمان تنها کشوری است که براساس پیش بینی های صندوق بین‌المللی پول، در سال جاری رشد اقتصادی ندارد اما با این حال بحرانی که همه نگران وقوع آن بودند در آلمان اتفاق نیفتاد.آلمانی‌ها توانستند امسال هم با سرعت بسیار زیاد از انرژی های تجدیدپذیر استفاده کنند. این روند در حال گسترش بوده و 50 درصد از سبد انرژی این کشور را شامل می‌شود. برای نخستین بار امسال میزان نیروگاه های انرژی خورشیدی که در شبکه برق آلمان نصب و به بهره برداری رسیده است بیشتر از نیروگاه های فسیلی بود. این روند هم همچنان ادامه خواهد داشت و اگر این برنامه را امسال هم با یک رکود اقتصادی خفیف ادامه دهند- از تورم عبور کرده اند- در سالهای آینده مشکلی باقی نمی‌ماند.

 

 سال گذشته کشورهای اروپایی برای عبور از این شرایط ( نبود گاز) مجبور شدند تا مجددا به استفاده از سوخت های فسیلی روی بیاورند و حتی در پاره‌ای از موارد میزان استفاده خود را نیز افزایش دادند. به جز فرانسه که بیشتر به سمت استفاده از انرژی هسته‌ای حرکت کرد باقی کشورهای اروپایی از نفت و زغال سنگ استفاد کردند. در سال جاری هم مقامات جهانی با هشدار نسبت به استفاده از انرژی های فسیلی گفته‌اند در این دهه استفاده از نفت و زغال سنگ افزایش پیدا کرده است و این روند تا سال 2030 نیز به قوت خود باقی است. زمانی که حرف از تغییرات اقلیمی می‌شود بیشتر کشورها بر این موضوع تاکید می‌کنند که باید در مصرف سوخت های فسیلی صرفه جویی شود اما به نظر می‌آید چرخه معیوبی وجود دارد که برخی از کشورها مجبور به استفاده از سوختهایی نظیر نفت و زغال سنگ هستند اما زمانیکه از این سوخت‌ها استفاده می‌کنند زمین گرمتر می‌شود بعد که می‌خواهند مصرف آن را کاهش دهند به دلیل نیازی که برای تأمین انرژی و یا همان مقوله امنیت انرژی دارند در بیشتر موارد این کار برایشان امکانپذیر نیست.

اغلب کشورهای جهان معاهده پاریس را پذیرفته‌اند و براساس آن قرار است تا سال 2050 درجه حرارات کره زمین ۱.۵ درجه کاهش پیدا کند. البته این هدف بلندپروازانه‌ای است که بدون حمایت همه کشورها میسر نمی‌شود اما در مورد این بخش از سؤالتان که گفتید استفاده از نیروگاه های زغال سنگی در اروپا با جنگ اوکراین افزایش پیدا کرد باید گفت کشورهای اروپایی برای تأمین امنیت انرژی از این نیروگاه‌ها استفاده کردند اما همانطور که گفتم براساس برنامه‌ای که اتحادیه اروپا برای استفاده از منابع فسیلی ترتیب داده است استفاده از این نیروگاه‌ها نیز در یک بازه زمانی معین کاهش پیدا خواهد کرد. بسیاری از کشورها با سرعت زیاد در حال گسترش استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر و هم تکنولوژی‌های جدید هستند به ویژه در صنعت حمل‌ونقل یا صنعت فولاد که به سرعت در حال توسعه زیرساخت‌های استفاده از هیدروژن سبز  هستند. به عنوان نمونه شرکت تیسن‌کروپ با همکاری ایرلیکویید قرار است به زودی با استفاده از هیدروژن سبز در دویسبورگ 《فولاد سبز》(کربن خنثی) تولید کند. در رابطه با انرژی هسته‌ای نیز هم اکنون کشورهای اسکاندیناوری، فرانسه و لهستان در حال استفاده از آن هستند. در آلمان به واسطه سابقه تاریخی و نفوذ سبزها، فعالیت سه راکتور باقی مانده نیز متوقف شد و دیگر قرار نیست که به مدار بازگردند. یعنی با وجود تمامی نیازهایی که در رابطه با کمبود انرژی و افزایش قیمت آن وجود دارد استفاده از انرژی هسته‌ای در کشور آلمان به صفر رسیده است. در مورد این بخش که گفتید چرخه استفاده از انرژی های فسیلی سیکل معیوبی در پروسه راه‌های برون رفت از گرمایش زمین است معتقدم که اینطور نیست. ببنید مثلا در مورد همین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، این کشورها به موازات اینکه در حال متنوع سازی منابع درآمدیشان برای دوران بعد از انرژی های فسیلی با سرمایه‌گذاری در انرژی های پاک هستند به همان نسبت نیز مشتری هایشان سوخت های فسیلی شان را متنوع می‌کنند و در این رابطه بیشتر نگاهشان به شرق و کشورهای چین و هند است که به هر حال با توجه به رشد اقتصادی شان پروسه کربن خنثی شدن چین و هند تا سال 2055 یا 2060 به درازا می‌انجامد؛ این کشورها با رشد 5 یا 8 درصدی اقتصادشان و جمعیت های یک و نیم میلیارد نفری که دارند نیازمند برخورداری از سوخت های فسیلی هستند. می‌خواهم بگویم کشورهای عربی در غرب برای تولید انرژی های پاک سرمایه‌گذاری انجام می‌دهند تا در آینده از مواهب آن استفاده کنند و سوخت های فسیلی شان را هم روانه بازار شرق می‌کنند.

 

در رابطه با استفاده از هیدروژن سبز که به ان اشاره کردید می‌توانم سؤال کنم که استفاده از آن به چه صورتی است؟ در رابطه با راهکار کشورهای عربی برای کاهش وابستگی به صادرات نفت و جایگزینی صادرات سوخت های فسیلی با انرژی های نو نیز چه سیاستی در دستور کار این کشورها قرار دارد؟

استفاده از هیدروژن در کشورهای اروپایی و آمریکا به عنوان حامل انرژی در حال افزایش است. البته بسیاری استفاده از هیدروژن را برای مبارزه با مشکلات ناشی از تغییرات اقلیمی مطرح می‌کنند هرچند که در رابطه با استفاده از این سوخت نیز یک مشکل اساسی وجود دارد و آن هم این است که هیدروژن به صورت خالص یافت نمی‌شود. یعنی به همراه اکسیژن در مولکولهای آب وجود دارد و باید آب الکترولیز شود. برای الکترولیز کردن آب هم ما نیاز به مصرف برق فراوانی داریم. برهمین اساس هم در رابطه با اینکه از چه روشی برای الکترولیز آب استفاده کنیم هیدروژن را رده بندی کرده‌اند. در حال حاضر ما دارای هیدروژن ابی، هیدروژن قهوه‌ای، هیدروژن خالکستری و هیدروژن سبز هستیم. آنچه کشورهای جهان به دنبال دستیابی به آن هستند هیدروزن سبز است. یعنی ما بتوانیم با استفاده از انرژی های پاک مانند انرژی های بادی و خورشیدی، برق لازم برای الکترولیز آب را تأمین و هیدروژن سبز تولید کنیم. به این سیکل تولید هیدروژن که به صورت کربن خنثی صورت می‌گیرد و در روند آن هیچ گاز گلخانه‌ای تولید نمی‌شود هیدروژن سبز گفته می‌شود. اگر از سوخت های فسیلی مانند نفت و گاز و زغال سنگ برای الکترولیز آب استفاده شود نتیجه هیدروژن قهوه‌ای خواهد بود که هدف مورد نظر را تأمین نمی‌کند چرا که از سوخت های فسیلی استفاده و گازهای گلخانه‌ای تولید می‌شده است. راه دیگر نیز تولید هیدروژن آبی است که امارات به دنبال تولید ان است که از گاز برای تولید هیدروژن استفاده می‌کنند اما دی اکسید کربن تولید شده نیز با استفاده از تکنولوژی CCS (به فرایند به دام انداختن و ذخیره‌سازی کربن (CCS) می‌گویند. این فرایند با حذف دی‌اکسید کربن (CDR) تفاوت دارد که هدفش حذف CO₂ موجود در جو و در نتیجه کاهش یا معکوس‌کردن تغییرات آب‌وهوایی است.) به دست می‌آید که در کشورهای اروپایی و از جمله نروژ این تکنولوژی مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما در مورد بخش دوم سؤالتان که به برنامه کشورهای حاشیه خلیج فارس برای کربن خنثی شدن پرداختید هم کشورهای این منطقه یعنی امارات و عربستان و قطر و حتی عمان برنامه های بلندمدتی را در دستور کار دارند تا بتوانند در دوران پس از انرژیهای فسیلی از انها استفاده کنند. همه این کشورها در حال حاضر وابستگی زیادی به صادرات نفت دارند و در واقع از این آخرین پنجره گشوده شده سود می‌جویند تا از روند کربن خنثی شدن کشورهای صنعتی که می‌خواهند خودشان انرژی موردنیاز خودشان را تأمین کنند استفاده‌ای کرده باشند؛ در حال حاضر به واسطه جنگ اوکراین قیمت نفت افزایش پیدا کرده است و این کشورها به دنبال آن هستند تا به صورت هدفمند درآمد ناشی از فروش سوخت های فسیلی شان را سرمایه‌گذاری کنند و این استراتژی شامل آن می‌شود که منابع درآمدیشان را هم متنوع کنند و تنها وابسته به درآمد های نفتی شان نباشند. امارات و عربستان و همینطور عمان پروژه های سرمایه‌گذاری خارجی در حوزه تولید هیدروژن به ویژه هیدروژن سبز را از طریق انرژی خورشیدی تعریف کرده‌اند و در همین رابطه مذاکراتی با اتحادیه اروپا به ویژه کشور آلمان انجام داده‌اند تا با قراردادهای شراکت انرژی بتوانند در آینده به جای انرژی فسیلی صادر کننده هیدروزن نیز باشند. این استراترژی متنوع سازی منابع انرژی عربستان را به طور مثال در سیاست‌گذاری 2030 این کشور مشاهده می‌کنید یا در امارات با نام استراتژی انرژی 2050 تعریف شده است که در همین رابطه امارات یک هدف بلندپروزانه‌ای نیز تعریف کرده است و قرار است تا سال 2050 به صورت کلی کربن خنثی شود. پروسه کربن خنثی شدن در قطر هم با نام natural vision شناخته می‌شود. یعنی در تمامی این کشورها پروژه‌هایی تعریف شده است و کشورهای مذکور برای برخورداری از تکنولوژی های مورد نیاز نیز به صورت هدفمند سرمایه‌گذاری های خارجی انجام داده‌اند.

 

در کدام کشورها سرمایه‌گذاری کرده اند؟

به جهت پرطرفدار بودن بازی فوتبال، صندوق توسعه سرمایه‌گذاری عربستان در فوتبال اروپا سرمایه‌گذاری‌هایی انجام داده است که با سر و صدای فراوانی همراه است. کشورهای امارات و قطرهم همینطور. اما اعدادی که در فوتبال سرمایه‌گذاری می‌کنند در مقایسه با سرمایه‌گذاری انجام شده در فناوری‌های سبز یا Green Teck که برای دگردیسی انرژی و حرکت به سمت انرژی‌های پاک تعریف می‌شود، قابل مقایسه نیست؛ این سرمایه‌گذاری‌ها به صورت هدفمند در اروپا و آمریکا در حال انجام است. به عنوان نمونه در کشور آلمان، عربستان در شرکت تولید سلول‌های خورشیدی (گرین سلز) و شرکت انرژی بادی (اسکای بورن) سرمایه‌گذاری کرده و سهام آنها را خریداری کرده‌است.  شرکت ملی نفت ابوظبی« ادنوک» در حال طی کردن مراحل پایانی خرید شرکت کووِسترو آ گ (Covestro AG ) است که شرکتی آلمانی و زیر مجموعه شرکت شیمیایی بایر است؛ تخصص اصلی این شرکت در تولید ترکیبات پلیمری چون پلی‌کربنات، پلی‌یورتان، چسب‌ها، سیلرها و پوشش‌های سطحی است. این شرکت از جمله بزرگترین شرکت های دنیا در صنایع شیمیایی خاص است که تولیدات آن در پروسه دگردیسی انرژی و تولید انرژی پاک بسیار مهم است. تنها بدانید که همین سه کشور قطر، امارات و عربستان در 4 سال گذشته سرمایه‌گذاری های هنگفتی در اروپا و آمریکا انجام داده‌اند. یعنی از رقم 11 میلیارد دلار در سال 2018 به رقم 53 میلیارد دلار در سال 2022 رسیده است و سهم این سرمایه‌گذاری خارجی در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی از 7 درصد به 34 درصد رسیده است. یعنی 34 درصد سرمایه‌گذاری خارجی تنها در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی بوده است. خوب است بدانید که بخش بسیار بزرگ این سرمایه‌گذاری در فناوری های سبز انجام شده است. هدف این کشورها این است که منابع درآمدی شان را متنوع کرده و از دوران پسا انرژی های فسیلی به سلامت عبور کنند. برآوردهای انجام شده نشان می‌دهد که در حال حاضر 5 کشور می‌توانند هیدروژن سبز را با صرفه اقتصادی تولید کنند؛ تولید این انرژی سخت و هزینه بر است و صرفه اقتصادی چندانی ندارد. یکی از آن 5 کشور در کنار برزیل و استرالیا و کانادا، عربستان است . صدراعظم آلمان سال گذشته در سفر به عربستان و دیدار با محمد بن سلمان در رابطه با پروسه تولید هیدروزن سبز با مقامات این کشور به توافق رسید. همین وضعیت در رابطه با عمان و امارات نیز وجود دارد.

 

می توانید در رابطه با این پروژه‌ها بیشتر توصیح دهید؟

در کشور امارات، امارات نشین دبی پارک خورشیدی محمد بن رشد آل مکتوم را قدم به قدم تولید می‌کند و در حال حاضر 2000 مگاوات از تولیدات آن وارد شبکه برق شده است و تا 2030 هم به 5 هزار مگاوات خواهد رسید. ابوظبی نیز استفاده از انرژی خورشیدی را با سرعت بالا گسترش می‌دهد و نخستین پروژه انرژی خورشیدی که در این امارات وارد مدار شد نیروگاه خورشیدی «شمس 1 » بود که با 100 مگاوات کار خود را آغا کرد. نیروگاه خورشدی «نور» نیز در سال 2019 در این امارت به بهره برداری رسید. البته پروژه های نیروگاه های خورشدیدی امارات تنها محدود به این 2 امارت نمی‌شوند و 5 امارت دیگر امارات هم برنامه های گسترده‌ای برای استفاده از این انرژی دارند. افتتاح نیروگاه 500 مگاواتی در ام القوین نیز جزو برنامه امارات برای استفاده از انرژی های سبز است. کشورعمان نیز در این رابطه برنامه‌هایی دارد. این کشور برای تولید هیدروژن سرمایه‌گذاری‌های زیادی انجام داده است و در این رابطه  پروژه‌هایی را با شرکت لینده و یونیپر آلمان تعریف کرده است؛ عمان تا سال 2030 قرار است 30 تا 35 میلیارد دلار تنها در بخش تولید هیدروژن سبز سرمایه‌گذاری کند. این اعداد کوچکی نیستند و اگر شما نگاهی به آمار سرمایه‌گذاری خارجی در ایران بیاندازید میبینید که 30 میلیارد دلار برای کشور کوچکی مانند عمان انهم فقط در پروژه های تولید هیدروژن سبز چه معنایی دارد. این موارد استراتژی کشورهای اطراف ما است که از فرصت افزایش قیمت نفت برای پیشبرد اهداف و برنامه های تولید انرژی پاک استفاده می‌کنند.

 

برخی استراتژی کشورهای عربی برای سرمایه‌گذاری گسترده در غرب را با چین مقایسه می‌کنند .آیا این تقلیدی از کار چینی‌ها است؟

داستان این است که هنوز سرمایه‌گذاری خارجی گسترده کشورهای عربی در غرب منجر به ایجاد اشتغال در بخشهای غیر نفتی کشورهایشان نشده است. گفته می‌شود استراتژی این کشورها با استراتژی کشور چین که در ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته اقدام به سرمایه‌گذاری در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی کرده و با کپی کاری از صنعت این کشورها دیگر توانستند طی سالهای بعد خود به یکی از نوآوران بازارهای مختلف تبدیل شوند،شبیه هم است که البته معتقد هستم هدف این کشورها با چین اندکی تفاوت دارد. این کشورها علاوه براینکه می‌خواهند آینده شان تأمین شود به دنبال ایجاد اشتغال نیز هستند. یعنی با سرمایه‌گذاری به دنبال ان هستند که مالک شرکت های غربی شوند تا پس از ان شرکت های موردنظر به ساخت کارخانه و سایت در کشورهای آنها ترغیب شوند. مانند شرکت لوسید موتورز (Lucid Motors) که یکی از شرکت‌های تازه تأسیس صنعت خودروسازی در ایالات متحده امریکا است و به ساخت خودروهای الکتریکی خودروان و لوکس مشغول است. این شرکت رقیب شرکت خودروسازی تسلا محسوب می‌شود و مالک آن صندوق سرمایه‌گذاری عربستان است. این سرمایه‌گذار سعودی به دنبال آن است که کارخانه‌ای هم از محصولات برند موردنظر در عربستان افتتاح شود تا عربستان نیز در زمره کشورهای تولیدکننده خودرو برقی معرفی شود. همین اقدام در راستای ایجاد اشتغال در عربستان هم تعبیر می‌شود.

 

آیا می‌توان امیدوار به پیاده سازی این دَست از سیاست‌ها در ایران نیز باشیم؟

ایران سیاست صنعتی‌سازی و متنوع کردن اقتصاد را خیلی زودتر از دهه ۴۰ شمسی آغاز کرد. در سال‌های گذشته نیز به خاطر تحریم‌ها بالاجبار در زنجیره‌های تامین بیشتر عمق پیدا کردیم و در کل وابستگی ما به صادرات نفت کمتر است و اگر ایران از این وضعیت (تحریمی) خارج شود، می‌تواند از این فرصت استفاده کند. اما باید بدانیم که این فرصت‌ها به سرعت در حال از دست رفتن هستند و تا ۲۰-۳۰ سال دیگر کشورها از سوخت‌های فسیلی بی‌نیاز می‌شوند و اگر ایران همین‌طور بیشتر تحریم بماند و منزوی‌تر شود شاید نتواند خود را برلی عصر پسانفت آماده کند.