عیسی کلانتری، دبیر ستاد و مجری طرح احیای دریاچه ارومیه در دولت حسن روحانی در گفتوگو با «شرق»:
وزارت نیرو با دریاچه بازی میکند
دبیر ستاد و مجری طرح احیای دریاچه ارومیه در دولت حسن روحانی گفت: بعد از آقای چیتچیان، وزارت نیرو با دریاچه بازی کرد؛ حتی در زمان آقای روحانی. اثرات خشکی دریاچه را خیلی جدی نگرفتهایم.اثرات خشکی دریاچه را خیلی جدی نگرفتهایم. دریاچه اگر خشک شود، زمستانهای منطقه ۳ تا ۴ درجه سردتر میشود. تابستانها هم تا ۵ درجه گرمتر. یعنی یک اختلاف حرارتی ۷ تا ۸ درجهای به وجود میآید. ما نمیتوانیم با سر گربه بازی کنیم.
عیسی کلانتری، دبیر ستاد و مجری طرح احیای دریاچه ارومیه در دولت حسن روحانی گفت: وضعیت فعلی ما ناشی از ناآگاهی است. ما نمیتوانیم توسعه پایدار را در باورهایمان تلفیق کنیم و بفهمیم و بدانیم که توسعه پایدار حافظ منافع درازمدت مردم این سرزمین است. من زمانی حدود 17، 18 سال پیش گفتم که ادامه این روند یعنی تخلیه کشور از جنوب البرز تا دریاهای جنوب. از شرق زاگرس تا مرزهای شرقی؛ خب آن وقت خیلی ایراد گرفتند و من خیلی زیر فشار بودم. اما کاملا معتقدند که ما با تصمیماتمان عملا مملکت را بدون اینکه از مرزهایمان عقبنشینی کنیم، کوچک کردیم. مملکت ما کوچک شده است.
وضعیت فعلی آب ایران و دریاچه ارومیه متاثر از تصمیمی است که سال ۶۱ گرفته شد. وقتی «قانون توزیع عادلانه» آب تصویب شد و وزارت نیرو هم مسئول تخصیص آب شد هم توزیع آن. یعنی ما همه مسئولیت آب کشور را به یک نفر واگذار کردیم که آن هم وزیر نیرو است. وزیر نیرو هم برای تخصیص آب که اصل سیاستگذاری آب است و هم در مورد توزیع و تقسیم و هم نوع تقسیم و درآمد و هزینه و مسائل اقتصادی آن تصمیم میگیرد. همین یک قانون در سال ۱۳۶۱ محیط زیست ایران را نابود کرد.
با اختیاراتی که «قانون توزیع عادلانه» آب به وزیر میداد دستشان در درآمدزایی از آب باز بود. وزارت نیرو اگر پول لازم داشته باشد دشت ممنوعه را مجاز اعلام میکند. مجوز چاه غیرمجاز صادر میکند. سد میسازد و آبش را میفروشد. الان هم که همه سدها را ساختهاند و دیگر سدی نمانده، برای اینکه پیمانکارانشان بیکار نباشند یک کلمه به اسم ژرفآب ساختهاند. حالا دیگر مافیای آب وارد این بخش شدهاند و شیره جان آب ایران را میکشند. این شد بلایی که در این سالها بر سر بخش منابع آبی در محیط زیست آوردهایم.
وزارت نیرو سالهاست آماری منتشر نمیکند. تا زمانی که آقای چیتچیان در وزارتخانه بود آمارها شفاف منتشر میشد، اما بعد از چیتچیان آمارها سری شده است. طبق همان آمارهایی که آخرین بار سال ۱۳۹۵ وزارت نیروی آقای چیتچیان منتشر کردند ما حدود ۵۰۰ میلیارد مترمکعب آب فسیلی داشتیم. آبی که حاصل صدها هزار سال کار طبیعت در فلات ایران بود. در آن زمان برآورد کرده بودند که حدود ۶۰ درصد این آبها شور و لبشور است. با این توصیف حدود ۲۰۰ میلیارد مترمکعب آب شیرین فسیلی داشتیم. الان دیگر همه چیز را تمام کردهایم؛ یعنی آن آبهای فسیلی ۱۰۰هزارساله را تمام کردیم.
وزارت نیرو با دریاچه بازی میکند. بعد از آقای چیتچیان، وزارت نیرو با دریاچه بازی کرد؛ حتی در زمان آقای روحانی. اثرات خشکی دریاچه را خیلی جدی نگرفتهایم.اثرات خشکی دریاچه را خیلی جدی نگرفتهایم. دریاچه اگر خشک شود، زمستانهای منطقه ۳ تا ۴ درجه سردتر میشود. تابستانها هم تا ۵ درجه گرمتر. یعنی یک اختلاف حرارتی ۷ تا ۸ درجهای به وجود میآید. ما نمیتوانیم با سر گربه بازی کنیم.
برای من جالب است که وزیر نیروی ما با مقامات افغانستان بر سر حقابه هامون مذاکره میکند؛ ولی در داخل حقابه تالابهای خودمان را نمیدهد. فرقی ندارد وزیر نیروی فعلی باشد یا اردکانیان. مذاکره با طالبان باشد یا کرزای و غنی. خودشان در داخل کشور حقابه گاوخونی، ارومیه، جازموریان و... را نمیدهند. و اینها در حال خشکشدن هستند. خودشان مدعی حقابه هستند؛ ولی حقابه را نمیدهند. سوزن را اول به خودتان بزنید و جوالدوز را به دیگران! اگر رئیسجمهور بخواهد وزیر نیرو را مکلف بکند که حقابه دریاچه را بدهد، من یقین دارم دریاچه تا سال 1410 احیا میشود.
من یقین داشتم که کار سختافزاری احیای دریاچه تا سال ۱۳۹۹ تمام میشود. اما یک شیطنت وزارت نیرو مانع از این کار شد. ذیحساب ما هم یعنی ذیحساب برنامه احیای دریاچه ارومیه، همان ذیحساب وزارت نیرو بود. ستاد ذیحساب نداشت و پول دولت باید زیر نظر یک ذیحسابی هزینه میشد. ما گفتیم چون عمده کارها از زمان آقای چیتچیان وزیر نیرو بود و زیر نظر این وزارتخانه بود؛ پس ذیحساب وزارت نیرو هم ذیحساب ستاد احیای دریاچه ارومیه باشد. ذیحسابش هم آدم خوبی بود؛ اما در مواردی آنها به بودجه دریاچه ارومیه دستاندازی میکردند؛ چون پول دریاچه ارومیه را آقای نوبخت و آقای روحانی اصرار داشتند که حتما پرداخت کنند. آنها کم میآوردند و از این تیغ میزدند. اگر اردکانیان از اول دولت روحانی وزیر نیرو بود، دریاچه کاملا خشک میشد. چیتچیان ولی خودش هم مسئله را میفهمید. اهل تبریز بود و ماجرا را لمس کرده بود.
به علت سیاستهای ناپایدار و نسنجیده، در کشاورزی منطقه دست بردیم. در آن سالها گفتیم یکی از راهحلهای اساسی برای ایجاد اشتغال کشاورزی و صنایع تبدیلی، کشاورزی است. برای همین هرچه صنایع تبدیلی بود، در حوزه دریاچه ارومیه مستقر کردیم. در آن سالها آب که فراوان بود و زمین هم حاصلخیز و گفتیم کشاورزی را توسعه دهیم. بعد آمدیم و گفتیم که انگور را که کمآببر است، حذف کنیم و به جایش سیب بکاریم. چون نتوانستیم اشتغال ایجاد کنیم، سراغ سادهترین کار را گرفتیم و با توسعه کشاورزی اشتغال ایجاد کردیم که آب دریاچه را میخورد.
آقای رئیسی که رئیسجمهور شد، من تا دو ماه در سازمان محیط زیست بودم. مهرماه گذشته بازنشسته شدم. به او گفتم که شما تا زمانی که روش بهتری برای احیای دریاچه پیدا کنید، همان روش قبلی را ادامه دهید. این ستاد با مسئولیت آقای مخبر کارش را ادامه دهد تا حالا دیگر خودتان رئیس هستید و هر کاری خواستید بکنید. ایشان گفت نه، باید دریاچه احیا شود و اولویت من هم هست. دستور دادند که آقای مخبر جای آقای جهانگیری رئیس ستاد احیا شود. خوب من خوشحال شدم؛ چون قبلا هم آقای مخبر جزء همکاران من در وزارت کشاورزی در سال 77-78 بود. ما با ایشان صحبت کردیم و ایشان یک جلسه در مهرماه سال گذشته تشکیل داد و دیگر هیچ جلسه ستاد احیایی تشکیل نداد.
گفتوگوی کامل را اینجا بخوانید.