|

نگاهی به شش ماه عملکرد حراست و کمیته‌ انضباطی دانشگاه علامه با دانشجویان؛

سایه تحکم و تنبیه «پدرانه» بر دانشگاه علامه!

تعلیق از تحصیل، اخراج از خوابگاه، پرونده‌سازی در دادسرای امنیت اوین بخشی از برخوردهای دانشگاه علامه با دانشجویانی‌ است که در تجمعات دانشگاه علامه در شش‌ماه دوم سال ۱۴۰۱ شرکت داشتند.

سایه تحکم و تنبیه «پدرانه» بر دانشگاه علامه!
خبرنگار: زهرا علیپور

 پس از پاییز ۱۴۰۱ فشار به دانشگاه‌های کشور به گفته دانشجویان شکلی عریان‌تر پیدا کرد. به طوری که علاوه بر دانشجویان دانشگاه‌های تهران، تبریز هم شاهد ممنوع‌الورودی یا محرومیت از تحصیل دانشجویان بودیم. یکی از این موارد، دانشگاه علامه است؛ تعلیق از تحصیل، اخراج از خوابگاه، پرونده‌سازی در دادسرای امنیت اوین بخشی از برخوردهای دانشگاه علامه با دانشجویانی‌ است که در تجمعات دانشگاه علامه در شش‌ماه دوم سال ۱۴۰۱ شرکت داشتند. عبدالله معتمدی این برخوردها را «پدرانه» نامیده و تعداد دانشجویان ممنوع‌الورود را ۵ نفر و تعداد دانشجویان در کمیته انضباطی را ۲۰ پرونده عنوان می‌کند. این درحالی‌ست که روایت شاهدان عینی در تجمع روز ۱۳ اسفندماه ۱۴۰۱ از ضرب‌وشتم و تهدید به اخراج خبر می‌دهد، علاوه بر این‌هامجموع دانشجویان ممنوع‌الورود، محروم از تحصیل و محروم از انجام امور فارغ‌التحصیلی به عدد ۱۵ و پرونده‌های کمیته‌انضباطی بیش از ۴۰ نفر هستند که البته پرونده‌های در انتظار حکم نهایی کمیته انضباطی را هم باید به این تعداد اضافه کرد.

یکی از مهمترین نکاتی که در گفت‌وگوی «شبکه شرق» و دانشجویان بیان شده است،‌ علاوه بر صدور احکام غیرقانونی، رعایت‌نکردن حقمطلع‌شدن دانشجویان از محرومیت‌های جدید، در کنارپرونده‌سازی مستقیم حراست دانشگاه علیه سهدانشجو در دادسرای امنیت اوین است. یکی از مطالبات ثابت دانشجویان در چند تجمع اخیر این دانشگاه، پاسخگویی نسبت به رویه‌ی ممنوع‌الورودی دانشجویان بود که در اقدامی سلبی این تجمعات موجب ممنوع‌الورودی‌های جدید دیگری از دانشجویان می‌شددر ادامه ابعاد این ماجرا بررسی می‌شود:

 

رئیس دانشگاه: نگاه ما پدرانه و آموزشی است

«شبکه شرق» با طرح سوال‌هایی مبنی بر چگونگی مواجهه مسئولان دانشگاه در تجمعات دانشجویان کوشید تا گفت‌وگویی با آقای معتمدی تنظیم کند که این مهم اتفاق نیفتاد و نتیجه تلاش‌ها بی‌نتیجه ماند، به همین دلیل تنها به گفته‌های پیشین ایشان در مصاحبه‌ها اشاره می‌شود؛بنا به گزارش روز چهارم اردیبهشت‌ماه امسال از خبرگزاری «ایسنا»، عبدلله معتمدی درباره احکام صادرشده برای دانشجویان گفت: «به طور کلی ما نگاه آموزشی، تربیتی و پدرانه به دانشجویان داشتیم و تلاش شد تا به دانشجویانی که آینده‌سازان کشور هستند کمک شود تا بتوانند با مبانی فکری و ارزشی جامعه بیشتر آشنا شوند. او از تشکیل پرونده انضباطی برای حدود ۲۰ دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی در اتفاقات اخیر خبر داد و افزود: برای تعدادی از دانشجویان که شرایط خاصی داشتند پرونده انضباطی تشکیل شد که برخی از این دانشجویان تذکر کتبی دریافت کردند و برخی نیز تعلیق شدند».

 

معاون حقوقی دانشگاه‌ بی‌خبر است!

 آقای رهبرپور، معاون حقوقی دانشگاه در گفت‌وگو با «شبکه شرق» در مقابل سوال برای وضعیت ممنوع‌الورودی دانشجویان چه اقداماتی انجام می‌دهید،‌ گفت: «باید این موارد را از حراست دانشگاه پیگیری کنید، اگر هم چنین اتفاق‌هایی افتاده باشد، من بی‌خبرم ولی تا جایی که می‌دانم دانشگاه علامه همواره جز آرام‌ترین دانشگاه‌های کشور بوده است».

 

دانشجویان ممنوع‌الورود: ادعای «معتمدی» درست نیست

از سویی دیگر دانشجویان ممنوع‌الورود به دانشگاه با انتشار تصویر پیامک‌های ممنوع‌الورودبودن در حساب‌های کاربری‌شان در شبکه‌های اجتماعی از تجربه‌شان نوشتند؛ دانشجویان ممنوع‌الورود بدون اطلاع و تنها با مراجعه حضوری می‌توانستند از روند ممنوع‌الورودبودنشان مطلع شوند. علاوه بر این آنها در بخشی از جوابیه سرگشاده به اظهارات آقای معتمدی در روز۶ اردیبهشت‌ماه امسالنوشته‌اند:«او تعداد دانشجویانی که با حکم شورای انضباطی از تحصیل محروم شده‌اند را کم‌تر از ۴ یا ۵ نفر اذعان داشت، این در حالی است که بیش از ۷ دانشجو از جمله؛ فاطمه حمیدی بهشتی، زینب کیامنفرد، علی اسمعیل فراهانی، ساغر رحیمی شاد، دنیا کاسبی، زهرایاس معینی و علیرضا کاظمی مقدم به مدت یک ترم اجرایی و یک ترم تعلیقی، از تحصیل محروم شدند. وی افزود: «برای کم‌تر از ۲۰ دانشجو پرونده انضباطی تشکیل شده است.»؛ اما این تعداد تا کنون به ۴۷ نفر رسیده است. یکی دیگر از اظهارات او چنین بود که: «هیچ فردی به دلیل فعالیت‌های درون دانشگاهی بازداشت نشد.» در حالی که فعالیت دانشجویی، محور اصلی بازجویی از چندین دانشجو بوده است». البته بنا به گزارش دانشجویان، پس از مصاحبه آقای معتمدی به تعداد ممنوع‌الورودی‌ها و محرومیت از تحصیل هم اضافه شد.

 

قوانین دلبخواهی؛ از تعهدنامه‌های کتبی تا صدور حکم در غیاب دانشجو

ضرورت الزام به قانون و حقوق طبیعی دانشجویان‌ در فعالیت‌های دانشجویی و روزهای تجمعات نکته دیگری بود که طبق گفته دانشجویان اجرایی نمی‌شد و این را بیش از هر چیزی موجب تضییع حق‌شان بیان کردند، یکی از مصاحبه‌شونده‌ها به «شبکه شرق» گفت: «روند تعهد کتبی برای شرط حضور در دانشگاه با یک تعهد با دست‌خط دانشجویان بود اما بعدها با یک تعهد کتبی بود، اینطور که دانشجو مجبور بود زیر یک متن از قبل نوشته شده امضا بزند؛ در این گواهی نوشته شده است که دانشجو خود را اغتشاش‌گر می‌داند و در صورت تکرار تخلف، نهادهای امنیتی می‌توانند با من برخورد کنند».

علاوه بر این‌ها مصاحبه‌شونده‌ها از صدور حکم ممنوع‌الورودی حتی برای دانشجویانی که در تحصن‌ها شرکت نکرده بودند، خبر دادند و به رغم آنکه رئیس دانشگاه علامه طباطبائی در آبان‌ماه ۱۴۰۱  {به نقل از روزنامه همشهری} گفته است: «دانشجویان می‌توانند نسبت به رای کمیته بدوی اعتراض کنند. همچنین پس از صدور حکم تجدید نظر از حق اعتراض برخورد دارند» دانشجویان می‌گویند وقتی احکام غیابی صادر می‌شود، یعنی عملا راهی قانونی برای اعتراض به آن نیز بسته است.

 

روایت دانشجویان از روزهای تجمع

تجمع‌هایی در محکمومیت مسومیت دانش‌آموزان و در دفاع از حق تحصیل

پاییز 1401؛

«ر»، ورودی سال ۹۷: «اولین تجمع‌ها بعد از تعلیق گسترده دانشجویان اتفاق افتاد؛ درواقع در آبان‌ماهسال گذشته تعداد ۱۴۰ دانشجوی دانشگاه علامه از تحصیل محروم شده بودند که با تحصن‌های ما موجب بازگرداندن دوستان‌مان به دانشگاه شد. اما همین تحصن شروع رویه ممنوع‌الورودی دیگر دانشجویان شد.»

 

۱۵ آذرماه؛

حکم‌ها غیابی صادر شد!

این دانشجو در ادامه درباره روند دریافت حکم انضباطی به «شبکه شرق» می‌گوید: «در جریان اعتراض به مسمومیت‌ها خیلی از دانشجوها حکم‌ دریافت کردند. اکثر حکم‌ها هم آشوب، بلوا، عدم رعایت شئون دانشگاه بود. درباره اعتراض به مسمومیت‌ها من و خیلی‌ها از بچه‌ها بطور غیابی حکم گرفتیم. چیزهایی که در برگه تفهیم اتهام می‌نوشتند متفاوت از صحبت‌هایی بود که در جلسه کمیته انضباطی بود؛ جلسه‌ها امنیتی‌تر و در برگه‌ها حقوقی‌تر نوشته می‌شد.

مثلا حکم ارتباط با شبکه‌های معاند جز، اتهام‌هایی بود که بدون هیچ نشانه‌ای به چند نفر از دانشجوها داده بودند. جلسه‌ها غیابی برگزار می‌شد و 12 و 13 نفر از دانشجوها در همان روز 15 آذرماه حکم گرفتند.

جلسه‌های کمیته‌ انضباطی حتی طبق آیین‌نامه جدیدی که وجود دارد هم اجرا نمی‌شد، باید در حضور دانشجو، نمایندگانی از دانشگاه و یک فرد حقوقی حضور داشته باشد که خب وقتی جلسات غیابی تشکیل می شد، طبق همان آیین‌نامه هم روند قانونی عملا وجود نداشت».

 

تجمع 16 اسفند

اوج درگیری‌ با دانشجویان در صحن علنی دانشگاه

طبق گفته‌های «ر» حراست دانشگاه مانع از حضور دانشجویان دیگر دانشکده‌ها  در پردیس مرکزی دانشگاه شده بود. این دانشجو درباره مطالبه حق تحصیل دانشجویان در روز دانشجو و قبل از آن می‌گوید: «ما همچنان پیش از روز دانشجو و روز دانشجو بر حق دفاع از حق تحصیل اصرار داشتیم. نقدمان این بود که شما جلسه بدوی تشکیل ندادید و دانشجویان در روز دانشجو حق دارند که وارد دانشگاه شوند.اما ماحصلش این اتفاق‌ها بود که برخی دیگر از دانشجوها تعلیق شدند ومن هم جز آنها بودم.ممنوع‌الورودی که بیشتر از دو ماه بود و عملا دانشگاه می‌تواند دوره‌های یک‌ماهه تعلیق را یک‌بار تمدید کند، پس تعلیق بیشتر از دو ماه یعنی خلاف قانون».

 این دانشجو وضعیت ۱۶ اسفند دانشگاه را «خشونتی سیستماتیک» توصیف می‌کند و می‌گوید: «تجمع ما بدون خشونت و توهین به کسی بود، طبق اصل 27 قانون اساسی یک تجمع قانونی نیاز به مجوز ندارد اما در همان ابتدای ورودمان به دانشگاه با مقاومت حراست مواجه شدیم، پیش از این هم درگیری‌هایی ساختگی در این تجمع‌ها می‌دیدیم اما آن روز با پاره‌کردن پلاکارت و توهین و... شکل دیگری از خشونت را دیدیم».

«گاف» دانشجوی دیگری‌ست که در آن روز در دانشگاه حضور داشت.او ضمن تاکید بر عمده مطالبات دانشجویان در روز ۱۶ اسفند یعنی دفاع از حق آزادی بیان و اعتراض به مسمومیت دانشجویان دختر، به «شبکه شرق» می‌گوید: «بعد از این تجمع حدود 40 نفر از دانشجویان ممنوع الورود شدند. حین این تجمع مسئولان حراست از ما فیلم می‌گرفتند و در تماس‌‎های انگار گزارش کار ما را می‌دادند و وقتی شنبه بعد از تجمع از آنها پیگیری وضعیت دوستانمان را داشتیم به ما گفتند ما از شما شکایت کردیم و به دادسرا مراجعه کنید!»

«ح» دانشجوی دیگری‌ست که درباره تجمع روز 16 اسفند می‌گوید: «زمانی که تعدادی از دانشجویان محروم از حق تحصیل یا دیگر دانشکده‌ها وارد دانشگاه شدند، از همان ابتدا با الفاظ تند تهدید به منحل کردن انجمن آزاداندیش شدیم.

 ما در آن روز عملا در دانشگاه محاصره شده بودیم. تعدادی لباس‌شخصی وارد جمعیت دانشجویان شده بودند و حتی یکی از دانشجویان را به اجبار از دانشگاه‌ کشان‌کشان می‌بردند.

در میان آن درگیری‌ها، حراست و معاون حراست دانشگاه با طرح شکایتی از سه دانشجوی دانشگاه علامه بیان کردند که دانشجوها به مامورهای حراست حمله کردند». از سویی هم مطلع شدیم که با نامه بسیج دانشگاه به وزارت علوم، درخواست برخورد قضایی برای سه نفر از دانشجویان را می‌دهند».

 

۴ اردیبهشت

تشکیل پرونده قضایی در دادسرای امنیت برای دانشجویان معترض

ضیا نبوی، دانشجوی دانشگاه علامه نیز با پستی در توییتر درباره احضار خودش، فرشته طوسی و هستی امیری دانشجویان دانشگاه علامه خبر داد و نوشت: «امروز و در شعبه دوم بازپرسی پرونده‌ای برایمان باز شد. اتهام‌مان تبلیغ علیه نظام بود و بهانه‌اش تجمع ۱۶ اسفند دانشجویان علامه و در اعتراض به مسمومیت‌های سریالی دانش‌آموزان. اتهامات را نپذیرفتیم و تاکید کردیم که شکایتی اگر هست از جانب ماست و نسبت به خشونت بی‌سابقه عوامل حراست». در همین باره کانال «دانشجویان متحد» که رسانه تشکل‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های کشور است در توییتی دیگر در این باره نوشت: «در پی پرونده‌سازی حراست و بسیج دانشگاه علامه طباطبایی سه دانشجوی این دانشگاه به دادسرای امنیت احضار و تفهیم اتهام شدند.... ».

 

 

مسئله یکسان‌سازی دانشجویان با استاندارهاست!

یک فعال دانشجویی و جامعه‌شناس در گفت‌وگو با «شبکه شرق» درباره وضعیت این روزهای دانشگاه علامه می‌گوید: به نظرم باید از یک سطح پیشینی‌تری وارد بحث شد، آن هم اینکه در سطح کلی دانشگاه‌ها، چگونه سیستم مراقبت و نظارتی در حال کار کردن است. در واقع ما برای تحلیل وضعیت اکنون، به پرسش‌هایی در نسبت با گذشته باید پاسخ بدهیم و به آیین نامه‌ها و نهادهای بالادستی نگاه کنیم. آیین‌نامه‌های انضباطی در این ده سال، روند تاسف باری را دارند طی می‌کنند.

آیین نامه‌هایی که هر چه بیشتر نهاد دانشگاه را تبدیل به نهاد بسته و مقتدری می کنند که هر چه بیشتر از آن مفهوم آرمانی استقلال دانشگاه دور و دورتر می‌شود. زمانی بعد از دوم خرداد، کسانی این آرزو و خیال را تنها داشتند که شاید بشود بعد از ضربه‌ی انقلاب فرهنگی، حالا به این سمت حرکت کرد که روسای دانشگاه‌ها، به صورت دموکراتیک انتخاب شوند و دانشجویان از حق‌های قانونی و بدیهی خود مثل حق تشکل‌یابی استفاده کنند، امری که هیچ گاه محقق نشد و با گذشت زمان وضعیت نهاد دانشگاه، از چند سو، بد و بدتر شد.

 

آیین‌‌نامه جدید شیوه‌نامه انضباطی دانشجویان

در همین چند ماه گذشته آیین نامه‌ی انضباطی جدیدی مصوب شده است که هر چه بیشتر، نهاد دانشگاه را از هر محتوایی خالی می کند و تنها بیش از از پیش آن را مبدل به یک آموزشگاه بزرگ می‌کند. آیین نامه هایی که حتی به قانون اساسی کشور هم پایبند نیست .

 این آموزشگاه که بر اساس مصوباتی از پیش تعیین شده یعنی مصوبه های شورای عالی انقلاب فرهنگی، عمل می کند و به دنبال یکسان سازی دانشجویان است. به دنبال مطیع کردن آن است.دانشجویی که بخواهد واقعا در «دانشگاه» تحصیل کند، یا باید خودش را همسان این ساختار کند و یا اگر بخواهد همچنان «دانشجو» به معنای واقعی آن بماند، مدام باید با این ساختار کلنجار برود تا بتواند از حق طبیعی خودش دفاع کند. آکادمی در همین راستا مضمحل شده است. خصوصی سازی و بومی‌گزینی و پولی شدن دانشگاه هم آن را تبدیل به یک نهادی کرده که هر چه بیشتر قشرهای بیشتری از آن، کنار گذاشته می شوند.

 

دانشگاه به‌ مثابه اردوگاه

حالا تمامی این عناصر بالا در دانشگاه علامه هم به گونه‌ای شدید‌تر و عریان متبلور شده است.در تمامی این سالها که من در دانشگاه علامه بودم، یک همدستی آشکار وجود داشته برای محدود کردن دانشجو، یه روح کلی بر این فضا حاکم است که دانشگاه علامه را شبیه اردوگاه کرده است. سیاست تنبیهی مداوم و سیستم اقتدارگرایانه داخلی بر آن حاکم است. دانشجویانش را هم می‌خواهد تحت همین نگاه منضبط کند، حالا این منضبط سازی از منظر آنان به هر طریقی می تواند ممکن شود. اینجا هیچ حد و مرز ی انگار وجود ندارد و دانشجو دائم از طریق ابزارهای مختلف، محدود می‌شود. در واقع اگر ما به صورت مشخص به آیین نامه‌ی انضباطی موجود هم نقد داریم، وضعیت تاسف بار این است که حتی این روند بر اساس همین آیین‌نامه هاهم نیست. در واقع تمامی حقوق اولیه برای هر نوع اعتراضی، به سادگی انکار می شود. دانشجو حق هیچ گونه کنشی را ندارد. این کنش هایی که در حال حاضر وجود دارد هم به خاطر این است که دانشجویان نمی خواهند به وضعیت موجود، تن دهند، اما در واقعیت، هر گونه کنشی در دانشگاه علامه تخطی محسوب می شود و دانشجوی خوب، کسی است که حتی به حق خود هم واقف نباشد. در این چند ماه این وضعیت به صورت مضاعفی تشدید شده است. این هم قابل ذکر است که من در دورانی وارد دانشگاه علامه شدم که آقای صدرالدین شریعتی در این دانشگاه ریاست می کردند (سال ۱۳۸۸) و فضایی وجود داشت که هیچ گونه ابراز مخالفتی، برتابیده نمی شد. به نظر می رسد همان الگو در پیش گرفته شده است، چگونه از دانشجو هر چه بیشتر دانشجو زدایی کنیم تا بتوانیم سلطه خود را در دانشگاه هر چه بیشتر نشان دهیم. دانشجویی که نتواند بنویسد، نتواند تشکلی که می خواهد را داشته باشد، نتواند از تبعیض و نابرابری در دانشگاه بگوید و از حق دختران و زنان در خود دانشگاه و مدارس دفاع کند، در واقع دانشجو نیست و تنها صورتی دفرمه از آن باقی مانده است. به همین خاطر هم همچنان باید مطالبه ی یک دانشجو این باشد که دانشگاه استقلال داشته باشد، حالا هر چه قدر هم دور و دست نیافتنی.