|

‌ چالش‌های زیست‌محیطی امنیت ملی

خوانش مکتب کپنهاگ از مقوله امنیت برگرفته از آرا و نظرات باری بوزان به‌عنوان بنیان‌گذار این مکتب توانست چشم‌انداز متفاوتی را در حوزه مطالعات امنیتی پس از جنگ سرد ارائه دهد؛ چرا‌که این مکتب، امنیت را در پنج بُعد نظامی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و زیست‌محیطی گسترش می‌دهد؛ در‌حالی‌که تا پیش از این در یک طرف رئالیست‌ها امنیت را در نبود تهدیدات نظامی تعریف می‌کردند و لیبرال‌ها نیز امنیت را در سایه وجود پارامتری به نام صلح می‌دیدند.

‌
چالش‌های زیست‌محیطی امنیت ملی

‌مهدی بازرگان: خوانش مکتب کپنهاگ از مقوله امنیت برگرفته از آرا و نظرات باری بوزان به‌عنوان بنیان‌گذار این مکتب توانست چشم‌انداز متفاوتی را در حوزه مطالعات امنیتی پس از جنگ سرد ارائه دهد؛ چرا‌که این مکتب، امنیت را در پنج بُعد نظامی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و زیست‌محیطی گسترش می‌دهد؛ در‌حالی‌که تا پیش از این در یک طرف رئالیست‌ها امنیت را در نبود تهدیدات نظامی تعریف می‌کردند و لیبرال‌ها نیز امنیت را در سایه وجود پارامتری به نام صلح می‌دیدند.

در سال‌ها و دهه‌های اخیر، به دلیل تشدید بحران‌های زیست‌محیطی در جهان، عملا امنیت به شکل جدی گروگان اکوسیستم شده است؛ چه امنیت داخلی در کشورها و چه امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی. در سایه چنین رهیافتی، به هر میزان که شاهد تعمیق و گسترش بحران‌های زیست‌محیطی باشیم، به همان اندازه بحران‌های امنیتی به شکل گسترده‌تری بروز و ظهور پیدا خواهند کرد. بنابراین تهدیدات زیست‌محیطی هم می‌توانند در حد سهم و وزن خود، به اندازه تهدیدات نظامی و وقوع جنگ‌ها در ایجاد، تداوم و تشدید بحران امنیتی برای کشورها جدی و نقش‌آفرین باشند.

البته از موضعی کلان‌تر، شرایط تلخ تغییرات آب‌و‌هوایی و مهم‌تر از آن پدیده جدی گرمایش زمین، بدون شک ضریب تهدید امنیتی را دوچندان می‌کند. از این منظر بحران کم‌آبی یا بی‌آبی در ایران به موازات چالش‌هایی مانند خشک‌شدن دریاچه‌ها، تالاب‌ها و رودخانه‌ها که منجر به پدیدار‌شدن توفان‌های شن و سایه سنگین ریزگردها بر بیشتر مناطق شده است، یقینا آثار و عواقب مخربی را بر ابعاد مختلف کشور خواهد داشت که در میان‌مدت و بلند‌مدت می‌تواند امنیت ملی را تحت‌الشعاع قرار دهد.

پیرو نکته یاد‌شده، تهدیدات ناشی از تولیدات فزاینده و رشد چشمگیر و در عین حال سریع صنعت، به نابودی تجدیدناپذیر زیست‌محیطی کشور دامن زده است که این نگاه می‌تواند چالش امنیتی در ایران را تعمیق بخشد؛ چنان‌ که اکنون نگرانی در‌خصوص بحران زیست‌محیطی در تالاب میانکاله می‌تواند مصداقی بر همین مهم باشد. اینها علاوه بر آن است که پررنگ‌شدن مقوله بی‌کاری به دلیل نابودی کشاورزی، دامداری و به تبع آن اوج‌گیری بحران هویت اجتماعی ناشی از مهاجرت معکوس به شهرها و گسترش پدیده شوم حاشیه‌نشینی، موج جدیدی از نگرانی‌ها برای دستیابی به امنیت پایدار را ایجاد کرده است.

توالی اعتراضات سال گذشته با محوریت بحران در حوزه آب که از اعتراضات تابستان ۱۴۰۰ در اهواز، هویزه، آبادان و خرمشهر شروع شد و در ادامه به اعتراضات پاییز در اصفهان و به دنبالش در یزد و کهگیلویه‌و‌بویراحمد انجامید، حکایت از آن دارد که چالش امنیت ملی ناشی از بحران‌های زیست‌محیطی و بحران کم‌آبی بیش از هر زمان دیگری به گوش می‌رسد؛ به‌ویژه آنکه وضعیت بارش‌ها در سال گذشته چندان امیدوار‌کننده نبوده است. به موازات نکات یاد‌شده، یقینا تحت‌الشعاع قرار‌گرفتن بحران سلامت جامعه و کشور در سایه بغرنج‌تر‌شدن معضلاتی مانند ریزگردها و‌... می‌تواند بحران را پررنگ‌تر کند.

در کنار آنچه گفته شد، منازعات منطقه‌ای بر سر منابع مشترک آبی و نیز نقش مخرب برخی همسایگان در نادیده‌گرفتن حقابه ایران، تنور بحران امنیتی ناشی از معضلات اکولوژیک را داغ‌تر خواهد کرد؛ تا جایی که می‌تواند آن را به بحران امنیتی منطقه‌ای و جهانی بدل کند. استفاده ابزاری برخی کشورها نظیر ترکیه و افغانستان از آبراه‌های مشترک با ایران به عنوان اهرم فشاری در جهت منافع این دو بازیگر، سبب شده است امنیت ملی در ایران به شکل جدی تحت تأثیر رفتارهای آنکارا و کابل قرار گیرد.