|

طهماسب زبانش رساتر شده است

عروسک‌های منتقد

ایرج طهماسب نامی است که به کودکی بسیاری از ما گره خورده است. درست بعد از پشت سر گذاشتن سال‌های جنگ، او و عروسک‌های دوست‌داشتنی‌اش رنگ دیگری به کودکی‌مان بخشیدند. حافظه تصویری ما، سال‌هایی که کلاه قرمزی و پسرخاله با آقای مجری محبوب‌شان در سینمای کودک یکه‌تازی می‌کردند را بیشتر به خاطر می‌آورد، آن‌قدر که گاهی فراموش می‌کنیم، طهماسب پیش از این در مقام بازیگر مقابل دوربین بسیاری از کارگردان‌های مطرح کشور نقش‌آفرینی کرده بود. ایرج طهماسب اما از کار برای کودکان دست نکشید.

عروسک‌های منتقد

بهناز شیربانی: ایرج طهماسب نامی است که به کودکی بسیاری از ما گره خورده است. درست بعد از پشت سر گذاشتن سال‌های جنگ، او و عروسک‌های دوست‌داشتنی‌اش رنگ دیگری به کودکی‌مان بخشیدند. حافظه تصویری ما، سال‌هایی که کلاه قرمزی و پسرخاله با آقای مجری محبوب‌شان در سینمای کودک یکه‌تازی می‌کردند را بیشتر به خاطر می‌آورد، آن‌قدر که گاهی فراموش می‌کنیم، طهماسب پیش از این در مقام بازیگر مقابل دوربین بسیاری از کارگردان‌های مطرح کشور نقش‌آفرینی کرده بود. ایرج طهماسب اما از کار برای کودکان دست نکشید. او و یار دیرینه‌اش حمید جبلی با تمام محدودیت‌هایی که سد راهشان بود، برای بچه‌های ایران تلاش و فرهنگ‌سازی کردند. بی‌تردید لحن ساده و صمیمی و دلنشین آقای مجری محبوب ما، فهم سخت‌ترین موضوعات را برایمان آسان می‌کرد. ما با ایرج طهماسب و گروه دوست‌داشتنی‌اش بزرگ شدیم و قد کشیدیم و در تمام این سال‌ها، هر بار از دیدن عروسک‌های تازه‌ای که تبدیل به شخصیت‌های محبوبمان می‌شدند، غافلگیر شدیم. طهماسب در تمام سال‌های اثرگذارش در عرصه کودک، با نگاهی جامعه‌شناسانه موضوعات پیرامونش را رصد کرد و با زبانی قابل فهم به کودکان انتقال داد. هرچند که طی سال‌های حضورش در تلویزیون، اغلب تماشاگران برنامه‌اش را بزرگسالان تشکیل می‌دادند، تماشاگرانش بیشتر ما کودکان گذشته هستیم که هنوز هم دیدن چهره مهربان و لبخند همیشگی‌اش را به روزهای خوب کودکی پیوند می‌دهیم و از دیدن هرباره‌اش شگفت‌زده می‌شویم. طی سال‌های گذشته کلاه قرمزی با فراز و فرودهای بسیاری در تلویزیون روبه‌رو بود، آن‌قدر که همیشه تکلیف ساخت و پخش این برنامه در ایام نوروز، به بحث‌های ادامه‌داری تبدیل می‌شد. با این حال تلویزیون تصمیمش را گرفت و این گروه دوست‌داشتنی را از کنداکتور برنامه‌هایش حذف کرد! ایرج طهماسب اما این روزها با عروسک‌هایی تازه در برنامه هفتگی «مهمونی» به خانه‌ها آمده است. طهماسب در این برنامه با رصدکردن موضوعات پیرامونش و البته خلق شخصیت‌هایی ملموس و باورپذیر، نقد اجتماعی می‌کند و از موضوعات روز صحبت می‌کند، ما را با «بچه»، «پشه»، «کته»، «قیمه خانم» آشنا می‌کند هرچند جای خالی و حذف «کلاه قرمزی» و «پسرخاله» و... ده‌ها عروسک دیگر و دوست قدیمی‌اش «حمید جبلی» ما را نگران ازدست‌رفتن یادگارها و خاطره‌های کودکی‌مان می‌کند. هرچند غیبت «حمید جبلی» که شخصیتی اثرگذار در متن و شخصیت‌پردازی عروسک‌ها که بی‌تردید بخش زیادی از موفقیت کلاه قرمزی مدیون اوست، احساس می‌شود.

جایی که دنیای قشنگ‌تریه

هوتن شکیبا (بچه): آقای مجری/طهماسب دوست‌داشتنی‌مون، مارو وارد دنیایی می‌کنه که بهش احساس نیاز می‌کنی، جایی که یه جور دیگه‌ای باهات رفتار میشه، جایی که مدام دلت براش تنگ می‌شه و ازش خاطره داری و رنگ و بوی کودکیت رو میده؛ یه دنیای متفاوت، شبیه سفر به یک سیاره دیگه، به یک جهان دیگه، به یک‌ کهکشان دیگه. ایرج طهماسب تو این دنیای جدید مسیر رو خیلی خوب بلده؛ درست و دقیق و باظرافت هدایتت می‌کنه. عروسک‌ها رو واست زنده می‌کنه و بهت یاد میده که جور دیگه‌ای با بچه‌ها رفتار کنی. یاد میده که جور دیگه‌ای به چیزها و جهان‌مون نگاه کنیم تا دنیا جای قشنگ‌تری بشه؛ ایرج طهماسب ما رو می‌بره جایی که دنیای قشنگ‌تریه. یه خرده از اون دنیا رو نشونمون میده که یادمون نره چیزهای مهم‌تری هم توی زندگی هست.

هنرمند تمام‌عیار

سهیل مستجابیان (صداپیشه دی‌جی) : بدون شک ایرج طهماسب یک هنرمند تمام‌عیار است؛ این را نمی‌گویم چون شاگردش بوده‌ام. وقتی در طول تمرینات و ضبط برنامه، میزان هوش او در درک طنز و بازیگری و کارگردانی و موقعیت‌ها را دریافتم، فهمیدم ولع کارکردن برای او که سال‌ها در حسرتش بودم بیهوده نبوده است. آقای طهماسب دغدغه‌های فردی و اجتماعی جامعه خودش را به خوبی درک کرده‌ است، که اگر دقت کنید، در تمام شخصیت‌هایی که خلق می‌کند، اشاراتی به این دغدغه‌ها می‌شود؛ از پررنگ‌ترین شخصیت‌ها تا کمرنگ‌ترینشان. او ابراز احساسات و درونیات را به نحو احسن بلد است. «سادگی» را دوست دارد و به زعم من، سادگی را پایه و اساس همه چیز می‌کند و پیچیده‌کردن امور را بیهوده می‌داند. برای مثال، به گفت‌وگوهایی که با مهمانان برنامه پیش می‌برد دقت کنید. به بازی‌هایی که می‌کند؛ بازی با کلمات، با اشیا، با هوش و حافظه، و با احساسات. شاید در کمتر برنامه گفت‌وگومحوری مشاهده شده که از هیاهوهای پوچ و موضوعات حاشیه‌ساز حذر شده باشد و مهمان را با اموری مواجه کند که ممکن است فراموششان کرده باشد؛ بازگشت به اصل و سادگی. قطعا «کلاه قرمزی» برای همه ما برنامه‌ای بی‌رقیب و کم‌نظیر بود. انگار جزئی از زندگی همه‌مان شده بود. در وصفش هرچه بگویم، توضیح واضحات است. اما حالا که به هر دلیلی امکان ادامه آن وجود ندارد، اینکه ایرج طهماسب آب راکد نمی‌شود و بلند می‌شود و این شجاعت را دارد که به رغم پشت سر گذاشتن یک تجربه بسیار موفق و درخشان، دست به خلق مجدد و تربیت نیروها و شخصیت‌ها و عروسک‌های جدید می‌زند و از قضاوت و مقایسه‌شدن با آثار پیشین خودش نمی‌ترسد، بسیار قابل احترام و تحسین است. باید بپذیریم که کار سخت و پُرریسکی‌است که شاید خیلی از ما حاضر به انجامش نباشیم، اما ایرج طهماسب کارش را بلد است. او هنرمند تمام‌عیاری است که کودک درونش را همیشه زنده و شاداب نگه می‌دار‌د، و وقتی بازی و زندگی عروسک‌هایش را می‌بیند، چنان ذوق و عشق و هیجانی در چشمانش عیان می‌شود که گویی پدری به فرزند بامزه‌اش نگاه می‌کند؛ و شاید رمز موفقیت ایرج طهماسب همین است.