وداع سایه با «ارغوان»
سرانجام «سایه» به وطن بازگشت. 17 روز از مرگ هوشنگ ابتهاج میگذرد، 19 مرداد بود که قلب ابتهاج دور از وطنش در آلمان از تپش بازایستاد و از همان روز بحثها درباره خاکسپاری او درگرفت. بههرترتیب، پیکر «سایه» روز جمعه چهارم شهریور از مقابل تالار وحدت تهران در میان جماعتی از دوستداران او و اهالی فرهنگ بدرقه شد تا امروز صبح در باغ محتشم زادگاهش، رشت در خاک آرام گیرد.
شرق: سرانجام «سایه» به وطن بازگشت. 17 روز از مرگ هوشنگ ابتهاج میگذرد، 19 مرداد بود که قلب ابتهاج دور از وطنش در آلمان از تپش بازایستاد و از همان روز بحثها درباره خاکسپاری او درگرفت. بههرترتیب، پیکر «سایه» روز جمعه چهارم شهریور از مقابل تالار وحدت تهران در میان جماعتی از دوستداران او و اهالی فرهنگ بدرقه شد تا امروز صبح در باغ محتشم زادگاهش، رشت در خاک آرام گیرد.
در مراسمِ وداع با سایه در تهران، یلدا ابتهاج دخترش سخنرانی کرد و احمد جلالی، سفیر سابق ایران در یونسکو نیز درباره هوشنگ ابتهاج سخن گفت و این در حالی بود که انتظار میرفت بنا بر رسم مألوف در چنین مراسمی، سخنرانانی از اهالی فرهنگ و معاصران شاعر در قدر و جایگاه او سخن بگویند. البته چهرههایی مانند دکتر محمدرضا شفیعیکدکنی، دوست دیرینه ابتهاج در این مراسم حضور داشتند و احمد جلالی با اشاره به حضور ایشان در مراسم گفت «آقای کدکنی به خاطر تعلقات روحی قادر نبودند در مراسم سخنرانی کنند اما حضورش مایه امید است، اینکه شاعری هموزن سایه در بزرگداشت و مراسم بدرقه او حضور داشته باشد، خود برکتی است». یلدا ابتهاج نیز با سخنان خود را با اشاره به روزهای سختی که برای انتقال پیکر پدرش به ایران از سر گذراند، چنین گفت: «سایه بالاخره به سرزمین خود بازگشت. خوشحالم که با همکاری وزارت ارشاد، سفارت ایران و همکاری مردم، این اتفاق رخ داد و من با برادرانم کیوان و کاوه توانستیم این مسئله را فراهم کنیم که امروز به وطن برگردد و با مشایعت شما راهی زادگاهش شود» و ادامه داد: «من این روز را هرگز تصور نداشتم و نمیدانستم این روز چطور پیش خواهد آمد ولی امروز اینجا ایستادهایم و همه ما در یک غم هستیم. من از جانب خودم به همه شما تسلیت میگویم و امیدوارم این امانت را از ما بپذیرید و در این خاک حفظش کنید. سایه امروز دیگر با جسمش اینجا نیست ولی از فردا که در رشت به خاک سپرده شود، با شعرش در این سرزمین ماندگار است. پدر من انسان شریفی بود و تا لحظه آخری که در اتاق خودش و در بیمارستان صحبت میکرد، تمام فکرش مردم ایران بود و غم و شادی مردم ایران را تا همیشه با خود داشت. پیامش را با اشاراتی که در اشعارش داشت به مردم منتقل کرد و هیچ حرف اضافهای جز پیامش در شعرهایش نگفت. در تمام این شعرها ردپا و نشانه مهرش به مردم ایران سرزمین ما به شعر و ادبیات و فرهنگ ایران و همه آنچه حرمت و هویت ما است، حفظ کرد و امروز ما وارث این اشعار هستیم». احمد جلالی نیز با اشاره به آخرین دیدارش با هوشنگ ابتهاج در روزهای پایانی عمر این شاعر در بیمارستان، گفت: «در حالت بیماری که به رفتنش انجامید، تنها چیزی که باعث شد تا سایه را سرحال کنیم و برق در چشمانش بیاوریم، شعر بود و من این حیله را میدانستم که اگر برای او شعر بخوانی، جان میگیرد و من همیشه برایش شعر میخواندم». او «سایه» را «یکی از دانهدرشتهای شعر ایران» خواند و گفت: «شعر سایه در جهان زبان فارسی و فارغ از مرزبندیهای جغرافیایی و سیاسی خوانده میشود». این مراسم با همخوانی طرفداران پرشمار سایه در مقابل تالار وحدت که دو شعر معروف او «ایران ای سرای امید» و شعر «ارغوان» را خواندند، همراه بود. همچنین از چهرههای سرشناسِ حاضر در مراسم وداع با سایه میتوان از محمدرضا شفیعیکدکنی، بهمن فرمانآرا، ابراهیم اسماعیلیاراضی، سیدمحمدعلی ابطحی، محمدعلی مؤدب، سهیل محمودی، اسماعیل آذر و علی دهباشی نام برد. شاعر «ارغوان» پیش از مراسم بدرقه از تالار وحدت راهی «خانه ارغوان» شد تا با درخت ارغوان نیز وداع کند. محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد، نیز در مراسم اقامه نماز توسط آیتالله محققداماد بر پیکر مرحوم هوشنگ ابتهاج در خانه ارغوان شرکت کرد و در گفتوگو با دختر شاعر فقید، یلدا ابتهاج، فقدان این استاد برجسته ادبیات کشور را غم بزرگی برای اهالی شعر و ادب فارسی دانست و بر اهتمام مجموعه وزارت فرهنگ در برپایی باشکوه مراسم وداع در تالار وحدت و مراسم خاکسپاری در گیلان تأکید کرد.