|

مرتضی محمودوند، نماینده خرم‌آباد در مجلس

از بیانیه جعلی تا امضاهای جعلی

این‌طور که از شواهد و قرائن برمی‌آید، ماجرای بیانیه 227 نماینده مجلس و درخواست «قصاص» برای کسانی که به گفته آنها «محارب» خوانده شده‌اند، سر دراز دارد و قرار نیست به این زودی‌ها به فراموشی سپرده شود؛ چر‌اکه از 15 آبان که این بیانیه در صحن علنی قرائت شد، تا به امروز، روزی نیست که نمایندگان مخالف نسبت به آن موضع نگرفته و از تریبون عمومی درباره آن تذکر شفاهی ندهند.

از بیانیه جعلی تا امضاهای جعلی

‌شرق: این‌طور که از شواهد و قرائن برمی‌آید، ماجرای بیانیه 227 نماینده مجلس و درخواست «قصاص» برای کسانی که به گفته آنها «محارب» خوانده شده‌اند، سر دراز دارد و قرار نیست به این زودی‌ها به فراموشی سپرده شود؛ چر‌اکه از 15 آبان که این بیانیه در صحن علنی قرائت شد، تا به امروز، روزی نیست که نمایندگان مخالف نسبت به آن موضع نگرفته و از تریبون عمومی درباره آن تذکر شفاهی ندهند. البته به جز بیانیه قرائت‌شده در صحن مجلس، بیانیه دیگری با دستکاری اندکی در عبارات و اسامی 227 نفر که البته برخی از آنها دیگر نماینده نیستند، در رسانه‌ها منتشر شد که روابط‌عمومی مجلس، آن بیانیه و لیست منتشره را «جعلی» خواند. حالا تذکردهندگان تأکید دارند اسامی امضاکنندگان واقعی به جای بیانیه «جعلی» از طریق هیئت‌رئیسه رسانه‌ای شود تا با شفاف‌سازی، از کسانی که به دروغ نام‌شان در این لیست «جعلی» منتشر شده است، اعاده حیثیت شود.

در بخشی از بیانیه واقعی که با 227 امضا از تریبون مجلس قرائت شد، آمده بود: «ما نمایندگان این ملت از همه مسئولان کشور از‌جمله قوه قضائیه می‌خواهیم که هرچه سریع‌تر با محاربین که مانند داعش، با اسلحه‌های سرد و گرم به جان و مال مردم تعرض کرده‌اند، برخورد عبرت‌آموز کرده و حکم الهی را نسبت به محاربین در هر لباس و صنفی و نیز دستور حیات‌بخش قصاص را اجرا کنند تا به همگان ثابت شود که جان و مال و امنیت و ناموس مردم عزیز، خط قرمز این نظام بوده و در این امر با هیچ‌کس مماشات نخواهد کرد». با وجودی که تعداد درخور‌توجهی از نمایندگان در روزهای اخیر خواستار شفاف‌سازی از لیست امضاکنندگان شده‌اند و غلامرضا نوری‌قزلجه، نماینده بستان‌آباد در مجلس، هم این اقدام هیئت‌رئیسه را تخلف آیین‌نامه‌ای هیئت‌رئیسه دانسته است؛ اما مرتضی محمودوند، نماینده مردم خرم‌آباد و چگنی در مجلس اصل بیانیه و تعداد امضاها را مخدوش می‌داند و با استدلال خود به «شرق» گفت که این امضاها صد‌و‌چند نفر است، نه 227 امضا! به گفته او چون هیئت‌رئیسه متوجه مخدوش‌بودن تعداد امضا شده، دیگر لیست امضاکنندگان را منتشر نکرده است.

مرتضی محمودوند در ادامه گفت‌وگو با «شرق» درباره لازمه شفافیت در مجلس و اینکه برخی این اقدام هیئت‌رئیسه را تخلف از ماده 114 آیین‌نامه می‌دانند، گفت: «منتشرنکردن اسامی امضاکنندگان بیانیه 227 نفر خلاف آیین‌نامه نبود؛ بلکه من معتقدم اصل این بیانیه و عدد اعلام‌شده امضاها مخدوش بود. عدد 227 نفر واقعی نیست و در خوش‌بینانه‌ترین حالت صد‌وچند نفر این بیانیه را امضا کرده‌اند و این حرف را هم ثابت می‌کنم. اصلا محال است این تعداد نماینده مردم خواستار قصاص یا اعدام معترضان یا به قولی اغتشاشگران و بازداشتی‌ها شده باشند. دلیلم این است که تعدادی از نمایندگان نظرشان مخالف برخورد با بازداشتی‌هاست. طیف اقلیتی هم هستند که مخالف این رویکرد هستند و چنین بیانیه‌ای را اصلا امضا نمی‌کنند. گروهی دیگر هم اهل سنت‌اند و خواستار برخورد با بازداشتی‌ها نیستند. به‌همین‌دلیل معتقدم از ابتدا اعلام عدد 227 نفر صحت نداشته و واقعی نیست.

در این زمینه با آقای قالیباف، رئیس مجلس، هم صحبت کردم. از آنجایی که اصل موضوع مخدوش بود، شخص آقای قالیباف و هیئت‌رئیسه جلوی ماجرا را گرفتند. بیانیه هم که به صحن آمد، وقتی با همکاران صحبت کردم، اکثریت آنها گفتند اصلا چنین متنی را امضا نکرده‌اند. به همین دلیل بود که اسامی امضاکنندگان به صورت رسمی از طریق مجلس ثبت و اعلام نشد. از همه نمایندگان هم سؤال کنید، تأکید می‌کنند آن متن منتشره را اصلا نخوانده و امضا نکرده‌اند و احتمالا تغییراتی صورت گرفته است.

به نظر من کسانی که این بیانیه را آماده کرده بودند، آن را در رسانه‌ها هم منتشر کردند. متأسفانه این بیانیه دروغین و امضاهای جعلی همه دنیا را گرفت و این وسط آن که بیشترین آسیب را دید، جمهوری اسلامی بود. هرچند این افراد مدعی دفاع از جمهوری اسلامی هستند؛ اما این رفتار تندروها با گفتارشان تناقض دارد. به‌همین‌دلیل از آنها با عنوان «سوپرانقلابی‌نما» استفاده می‌کنم.

این سوپرانقلابی‌نماها هستند که با رفتارهای تند خود خواستار برخورد با دانش‌آموزان هستند. من از آنها سؤال می‌کنم چه کسی به شما مجوز داده که با دانش‌آموزان برخورد کنید؟ درباره درخواست برای برخورد با معترضان هم باید بگویم مگر قوه قضائیه در انجام وظایف خود کوتاهی کرده است که نمایندگان مجلس حق تذکر و مداخله به خود می‌دهند و برای قوه قضائیه نسخه می‌پیچند که با دانش‌آموزان و معترضان برخورد کند؟

بنابراین اگر دلسوز این ملت و کشوریم، نباید عافیت‌طلب باشیم. در‌صورتی‌که از گوشه‌ای به کشور هجمه‌ای وارد شد، باید سریع وارد عمل شویم. من با خدای خودم عهد کردم که کمک کند هر آنچه را نیاز است، در نطق و تذکرم به زبان آورم؛ چرا‌که هر آنچه از دل برآید، بر دل نشیند. مردم باید بدانند ما خدمتگزار آنها و خاک پای‌شان هستیم. من همان رزمنده‌ای هستم که در دفاع مقدس در هیچ عملیاتی برای حفظ کیان این مملکت و بزرگی و عظمت همین مردم و همان دانش‌آموزانی که سوپرانقلابی‌نما تأکید می‌کند قوه قضائیه با آنها برخورد کند، حتی یک قدم هم پایم را پس نکشیدم. خطاب به آن تندروها می‌گویم شما حق ندارید با دانش‌آموز این سرزمین برخورد کنید یا حتی چنین توصیه‌ای به کسی داشته باشید.

تأکید تندروها برخورد با همه معترضان است

می‌گویند «معترض»! معترضان چه کسانی هستند؟ در این مجلس همه معترض‌اند. نمایندگان معترض‌اند. مثلا می‌خواهید با نمایندگان مجلس برخورد قهری کنند؟ با این اوصاف آیا سنگ روی سنگ بند می‌شود؟ قطعا نه. قبول دارید که برخی اظهارنظرات در این شرایط کشور، ریختن بنزین روی آتش است و به جای آرام‌کردن فضا به متشنج‌کردن فضا دامن می‌زند؟

دقیقا همین‌طور است. هیچ کسی نمی‌تواند جمهوری اسلامی را شکست دهد، مگر خود ما. اینکه عافیت‌طلبی پیشه کنیم و اجازه دهیم فرصت‌طلبان به جای آل سعود، با تندروی‌ها و موضع‌گیری‌های نابجا جمهوری اسلامی را نابود کنند. چه با عافیت‌طلبی آب به آسیاب دشمن بریزیم و بنزین به خشم جامعه، چه با ترس و بزدلی، درواقع فرقی ندارد. اینجا نیاز است با ضد‌انقلاب و تجزیه‌طلب برخورد کنیم. کسی که بخواهد ایران نباشد، باید با او برخورد کنیم. با آن کسی هم که بگوید باید دانش‌آموز و معترض را بازداشت و تنبیه کنیم، باید برخورد کنیم.  البته برخی تأکید دارند که با دانشجوی معترض هم باید برخورد شود و البته برخورد هم شده است.

اینکه من تأکید دارم با دانش‌آموز برخورد قهری نشود، به این معنا نیست که با دانشجوی معترض برخورد شود؛ اما بحثم روی یک طفل معصوم است که قدرت تشخیص ندارد و نباید با او برخورد شود. دانشجو بزرگ شده است و ایده و نظر دارد؛ اما اینکه به مدرسه بروی و با دانش‌آموز برخورد کنی، اقدام خطرناک و وحشتناک و توجیه‌ناپذیری است. ضمن اینکه دانشجویی هم که تخلفی نکرده است، اگر با او برخورد شود، خیانت به کشور است؛ چرا‌که سرمایه ما همین دانش‌آموزان و دانشجویان هستند و باید با آنها مدارا کنیم.