آموزش حقوق شهروندی-قسمت دوم
اهمیت آموزش حقوق شهروندی
هرچند از آموزش حقوق شهروندی در ایران غافل بودهایم، اما قبل از بررسی این بحث شاید بد نباشد که بدانیم، این روزها در خانههای سلامتی که توسط شهرداری بنا شده، حقوق شهروندی به مردم هر محل بنا بر فراخور آن محل آموزش داده میشود.
هرچند از آموزش حقوق شهروندی در ایران غافل بودهایم، اما قبل از بررسی این بحث شاید بد نباشد که بدانیم، این روزها در خانههای سلامتی که توسط شهرداری بنا شده، حقوق شهروندی به مردم هر محل بنا بر فراخور آن محل آموزش داده میشود. با وجود اینکه عبارت حقوق شهروندی همواره بر سر زبانهاست و صحبتهای زیادی درباره آن میشود، ولی میزان آشنایی مردم با این حقوق و شیوههای درست مطالبه و پیگیری آن بسیار نامحدود است. آموزش شهروندی، نحوه ایجاد انگیزش در میان افراد برای پذیرش نقش شهروند و توجه به منافع جمعی است.
شهروندی در سطوح متنوعی عمل میکند. ابعاد شهروندی را میتوان در بعد و جنبه کلی نشان داد.
شهروندی از یکسو واجد ابعاد سیاسی و ساختاری است و از سوی دیگر، ابعاد عاطفی را در بر میگیرد که با فرهنگ و هویتهای فرد ارتباط دارد. در کمترین سطح آن، شهروندان باید نسبت به مسئولیتها، حقوق و هویتهای متفاوت خود آگاهی و شناخت داشته باشند.
کسب این شناخت آشکارا مستلزم آموزش حقوق انسانی و فراهمشدن محیطی برای یادگیری است که در آن، مجال جستوجو و تقویت احساسات و انتخابهای افراد فراهم باشد. ایده بنیادی تحقق حقوق شهروندی و نیز فعالکردن شهروندان برای کشف معیار و متر تعیینکننده حقوقشان نیازمند آموزش آنهاست و این آموزش باید از طریق رسانههای گروهی به روح جامعه تزریق شود و تا این اتفاق نیفتد، نمیتوان انتظار داشت که شهروندان بر رعایت حقوق شهروندی خود و دیگران مشارکت و اصرار داشته باشند. تازهترین زمینه مشارکت «مشارکت شهروندان در اداره شهرهاست». این نوع مشارکت، یکی از الزامات زندگی شهری است و زمانی تحقق مییابد که شهرنشینان از حالت افرادی که صرفا در مکانی به نام شهر زندگی میکنند، درآیند و به «شهروند» تبدیل شوند. این اتفاق نمیافتد مگر زمانی که شهروندان درباره حق و حقوق شهروندی خود آموزش
دیده باشند.
آموزش شهروندی عملا بهعنوان وسیلهای برای پرورش احساس تعلق به جامعه و داشتن هدفی در زندگی برای اعضا مورداستفاده قرار خواهد گرفت. هدف اصلی برنامههای آموزش شهروندی باید درگیرکردن افراد در فعالیتهای مربوط به حوزه زندگی خود (اجتماع) باشد.
آموزش مؤثر شهروندی از همان آغاز به کودکان اعتمادبهنفس و رفتارهای مسئولانه را از نظر اجتماعی و اخلاقی میآموزد. وجه دیگر این آموزش، درگیرکردن افراد جامعه در مسائل مربوط به شرایط زندگی و دغدغههای اجتماع محل زیست آنهاست.
بالاخره وجه سوم آموزش شهروندی را میتوان انتقال دانش، مهارتها و ارزشها به کودکان دانست که بهواسطه آن، خود را عضو مفیدی از حیات عمومی جامعه تشخیص دهند. بهاینترتیب هدفهای آموزش شهروندی را باید عموما حول سه محور آموزش مسئولیت اجتماعی و اخلاقی، آموزش فعالیتهای اجتماعی و گرایش به چنین فعالیتها و آموزش سواد سیاسی دانست.
اعتقاد بر این است که آموزش شهروندی نباید دربرگیرنده نفع فردی باشد بلکه جستوجو برای عدالت اجتماعی آن را به وجود میآورد. به همین دلیل شهروند کسی است که به مسائل عمومی جامعه آگاهی دارد، واجد فضیلتهای مدنی است و از مهارتهای لازم برای مشارکت در عرصه سیاسی برخوردار است. علاوه بر این، تأکید آموزش شهروندی بر این است که کودکان را بهعنوان شهروندان بهگونهای تربیت کند که در اجتماع و محیط اطراف خود مشارکت کنند، با حقوق خود آشنا شوند و به وظایف خود در قبال جامعه عمل کنند. بهاینترتیب، آموزش شهروندی دربرگیرنده احترام متقابل در میان شهروندانی است که در هویتهای قومی، زبانی، نژادی، فرهنگی، دینی و جنسیتی تفاوت نشان میدهند. از دیگر مهارتهایی که آموزش و یادگیری آنها در پرورش شهروندانی فعال مؤثر است، میتوان به این موارد
اشاره کرد:
الف - تقویت شیوههای همکاری و کار گروهی
ب - تصمیمگیری به شیوه شورایی
ج - توانایی بخشیدن به افراد برای استدلال و نقدکردن
د- تقویت مهارتهای مؤثر ارتباطی
ه - مدیریت مشترک فعالیتها و کارهای محلی
و- درگیرشدن در کارها و فعالیتهای محلی
ز- تقویت گفتوگو و مهارتهای مشارکتی.
درهرحال مفهوم شهروندی بهعنوان نهاد و مبنایی برای ایجاد یک جامعه مدنی، مفهوم مهمی است که باید آن را تابع شرایط سیاسی و اجتماعی و نیز بستر و سنت تاریخی دانست که در آن رشد مییابد.
آموزشهایی از این قبیل زمانی نضج میگیرد که گرایش به تعهدات مدنی، اخلاقی و سیاسی شهروندان مورد تأکید قرار گیرد و بهعنوان یک اصل نهادینه شود.