تحریمهای اقتصادی سیاستی ناکارآمد در قبال ایران
جو بایدن در طول مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری خود وعده داده بود ایالات متحده بار دیگر به جمع امضاکنندگان برنامه جامع اقدام مشترک که دونالد ترامپ در ماه می 2018 بهطور یکجانبه تصمیم به ترک آن گرفت، میپیوندد. پس از گذشت دو سال از آغاز ریاستجمهوری او، این ایدئال به نظر دور از دسترس میرسد.
جو بایدن در طول مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری خود وعده داده بود ایالات متحده بار دیگر به جمع امضاکنندگان برنامه جامع اقدام مشترک که دونالد ترامپ در ماه می 2018 بهطور یکجانبه تصمیم به ترک آن گرفت، میپیوندد. پس از گذشت دو سال از آغاز ریاستجمهوری او، این ایدئال به نظر دور از دسترس میرسد. مذاکرات بر سر توافق احتمالی جدید به بنبست خورده است و ایران تا حد زیادی از تعهدات خود برای ازسرگیری غنیسازی اورانیوم کنارهگیری کرده و محافظهکاران به قدرت بازگشتهاند. دستگاه دیپلماسی ایران همچنان به سیاست خود مبنی بر نگاه به شرق ادامه میدهد و چندین شراکت اقتصادی و امنیتی با چین امضا کرده است. این موضعگیری بهویژه به دلیل سیاست شناختهشده آمریکا یعنی اعمال تحریمهاست.
اعمال تحریمهای اقتصادی و سیاسی علیه ایران به امید تأثیرگذاری بر مواضع کشور تنها محدود به کارزار «فشار حداکثری» که توسط دونالد ترامپ راهاندازی شد، نمیشود. تحریمهای اروپا نیز به دنبال برنامه هستهای ایران از سال 2006 با الهام از تحریمهای ایالات متحده در دهههای اخیر از قبیل مسدودکردن داراییهای ایران در خارج از کشور، محدودیت تردد شخصیتهای ایرانی و منع تجارت با شرکتهای ایرانی اعمال شدهاند. با این حال، تاکنون استراتژی انزوا تأثیر مثبتی نداشته؛ زیرا ایران با وجود پیامدهای اقتصادی، هرگز برنامه هستهای خود را رها نکرده است. از سوی دیگر، آثار مشهود آن از قبیل ایجاد موانع برای بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ازدسترفتن اعتماد بین ایران و غرب، تندروی، خروج از انزوای ایران توسط جایگزینهای منطقهای و تقویت مشارکت با همسایگان آسیایی، متعدد است.
با این حال، تأثیر تحریمها متناقض است. دولت ترامپ «فشار حداکثری» را به عنوان راهکاری برای ایجاد تغییر در حکومت ایران از طریق واردکردن فشار به مردم در نظر گرفته بود. سازماندهی واکنش ایران از طریق «اقتصاد مقاومتی» امکان خنثیسازی این اثر را فراهم کرد. با وجود آن، محدودیتهای خاص سیستم بانکی بینالمللی، به سازماندهی مجدد مدارهای تجاری ایران ضرورت بخشید، اما همه اینها نتوانست از کاهش درخور توجه قدرت خرید و رفاه ایرانیان و افزایش تورم جلوگیری کند. فقدان چشمانداز آینده و اعتراضات مکرر اجتماعی سبب ایجاد فضای بیاعتمادی و کاهش شدید و بیسابقه ارزش پول ملی در چهار دهه اخیر شده است. طبق آمار، تقریبا درصد زیادی از ایرانیان زیر خط رفاه نسبی به سر میبرند و این در حالی است که ایران کشوری غنی از منابع طبیعی است و بالاترین میزان تحصیلات در خاورمیانه را دارد.
از نظر رابرت مالی، فرستاده ویژه واشنگتن در امور ایران، «تحریمها پاسخ درستی نیستند». وضعیت رابطه بین غرب و ایران بهطور مؤثر تأکید بر این دارد که آنها به بنبست رسیدهاند. درواقع، برجام در طول سه سالی که مؤثر بود، حداقل تنها مکانیسم مفید برای محدودکردن پیشروی برنامه هستهای ایران بوده است. این تجربهای است که همچنان به عنوان پشتیبان عمل میکند و تمایل غربیها برای زنده نگهداشتن آن را توضیح میدهد. بنبست دیپلماتیک میان واشنگتن و تهران و خروج تدریجی ایران از متن توافق این احتمال را کاهش میدهد. در پایان، حتی ممکن است لغو تحریمها نیز مفید واقع نشود؛ زیرا پیشرفت ایران در مسائل هستهای برجام را منسوخ خواهد کرد. کاهش تحریمهای اقتصادی یا تحریمهای هدفمند نیز نمیتواند کمکی برای مردم ایران که از محرومیت اقتصادی رنج میبرند، به حساب بیاید.
باید از افراط و تفریط و اعمال زور که بدون شک راهحلی نفرتانگیز برای غربیهاست، پرهیز کرد. نه اتحادیه اروپا و نه کاخ سفید هیچ تمایلی به درگیری با ایران که منجر به بیثباتی عظیم در خاورمیانه و جهان میشود، ندارند. بنابراین دیپلماسی بهترین گزینه باقیمانده است که میتوان پس از سالها مذاکره با احیای توافق وین به آن دست یافت.