|

«شرق» نگاه وزیر امور خارجه برای احیای روابط با مصر را بررسی می‌کند

دیپلماسی بلاتکلیف؟

تهران - قاهره در امتداد تهران - ریاض؟!

«نخست‌وزیر عراق پیشنهاد داد که با وساطت بغداد گفت‌وگوهای ایران و مصر در سطوح امنیتی و سیاسی آغاز شود». حسین امیرعبداللهیان با اعلام این مطلب اعلام کرد: «در گفت‌وگویی که با آقای السودانی، نخست‌وزیر عراق، در حاشیه برگزاری اجلاس بغداد۲ در اردن داشتیم، وی ایده‌هایی را مطرح کرد که عراق بتواند نقش منطقه‎‌ای خود را برای تقویت همکاری‎‌های منطقه‌ای ایفا کند».

دیپلماسی بلاتکلیف؟

شرق: «نخست‌وزیر عراق پیشنهاد داد که با وساطت بغداد گفت‌وگوهای ایران و مصر در سطوح امنیتی و سیاسی آغاز شود». حسین امیرعبداللهیان با اعلام این مطلب اعلام کرد: «در گفت‌وگویی که با آقای السودانی، نخست‌وزیر عراق، در حاشیه برگزاری اجلاس بغداد۲ در اردن داشتیم، وی ایده‌هایی را مطرح کرد که عراق بتواند نقش منطقه‎‌ای خود را برای تقویت همکاری‎‌های منطقه‌ای ایفا کند». وزیر امور خارجه با بیان اینکه نخست‌وزیر عراق در این نشست تمایل و پیشنهادی مبنی بر اینکه گفت‎‌وگوهای ایران و مصر در سطوح امنیتی و سیاسی آغاز شود و منجر به تقویت روابط تهران و قاهره شود، مطرح کرد، گفت: من از این ایده نخست‌وزیر عراق استقبال کردم. امیرعبداللهیان در مصاحبه با خبرگزاری میزان افزود: «آقای السودانی قرار است که در این رابطه در هفته‌های آینده اقداماتی را انجام دهد». وزیر امور خارجه در بخش دیگری از صحبت‌هایش در این زمینه گفت: «قرار است که این موضوع را در راستای نقش منطقه‎ای عراق برای کمک به تقویت گفت‌وگو و همکاری‎‌ها پیگیری کنیم».

‌ادعایی که محلی از اعراب ندارد

با درنظرگرفتن اقتضائات سیاست خارجی ایران، هم در منطقه و هم در سطح جهان و ادعاهای تقابلی که در مسائل پرونده هسته‌ای، مذاکرات احیای برجام و مسئله پهپادها و ادعاهای حقوق بشری وجود دارد، این دست چشم‌اندازهای امیرعبداللهیان به نظر می‌رسد خیلی امکان ظهور ندارد. اگرچه در ماه‌های اخیر اردن و مصر پالس‌های مثبتی را برای ازسرگیری روابط با ایران ارسال کردند و حضور ایران در نشست امان هم می‌تواند مؤیدی بر این نکته باشد، اما ادعاهایی که در عرصه بین‌المللی طی سه ماه گذشته در تقابل با تهران مطرح می‌شود، صفحه تازه‌ای را در صحنه دیپلماسی کشور گشوده است. در چنین شرایطی و با نگاه به رفتارهای مرسوم دیپلماتیک به نظر می‌رسد که اردن و مصر هم تا تعدیل فضایی که بر علیه ایران ساخته شده، احیانا نه توان و نه تمایلی برای بهبود روابط با تهران دارند. اساسا مناسبات منطقه‌ای ایران به‌خصوص در خاورمیانه عربی به شکل مستقیمی به دیگر موضوعات گره خورده است. در منظر اول هرچند عربستان سعودی، اردن و مصر مخصوصا در دوره عبدالفتاح السیسی وضعیت بغرنجی در زمینه حقوق بشر داشتند و دارند، با‌این‌حال فعلا تمرکز جهانی روی ایران است؛ بنابراین تا زمانی که این تقابل و سنگ‌اندازی در مسیر تهران در مسائل فوق تداوم یابد، بستر اولیه تحرکات میانجیگرایانه از سوی بغداد یا هر بازیگر دیگری برای ترمیم روابط قاهره – تهران احیانا به جواب مورد‌نظر نرسد، کمااینکه لاینحل‌ماندن موضوع جنگ اوکراین و موضوع ارسال پهپاد هم تبعاتی را برای دیپلماسی ایرانی رقم زده است که می‌تواند فضای لازم برای بهبود روابط با کشوری چون مصر را از بین ببرد.

از  وین تا بغداد

در ضمن اگر به پالس‌های مثبت دیپلماتیک مصر و اردن در کنار عربستان برای احیای روابط با ایران نگاه شود، مشخص است که تلاش ریاض، امان و قاهره به موازات آغاز مذاکرات وین و تقویت احتمال احیای برجام مطرح شد؛ اکنون که شاهد بن‌بست در گفت‌وگوها ‌و احیای توافق هسته‌ای هستیم، نمی‌توان به خروجی و دستاوردی در زمینه مناسبات منطقه‌ای به‌خصوص با کشورهای عربی امید داشت. به‌هر‌حال گزاره محوری آن است که سرنوشت اقدام بغداد برای احیای روابط عربستان به نشست وین و احیای برجام گره خورده است. حال که در وین‌ نشستی در کار نیست، نشست بغداد هم پادرهوا‌ست؛ کمااینکه باوجود اعلام آمادگی چندباره عراق و ایران، دور ششم نشست بغداد که قرار بود در سطح سیاسی برگزار شود، با خرید زمان از سوی عربستان به در بسته خورده است. پیرو این نکته باید اشاره کرد که چون نشست بغداد با هدف احیای روابط ایران و عربستان به دلیل توقف نشست وین برای احیای برجام در فضای مبهمی به سر می‌برد، بدیهی است که تلاش موازی عراق برای احیای روابط ایران و مصر هم تا اطلاع ثانوی به نتیجه مطلوب نرسد، به‌ویژه که برای همه عیان است، هم مصر و هم اردن عملا در مسیر عربستان سعودی گام برمی‌دارند. در نتیجه تا زمانی که ایران نشست وین را به سرانجام نرساند، نشست بغداد و تلاش عراق برای احیای روابط ایران و عربستان را در ادامه بهبود روابط تهران – قاهره و حتی ایران و اردن‌ نمی‌توان مثمرثمر دانست.

سیاست خارجی بلاتکلیف

«شرق» در گزارش‌های پیشین تأکید داشت که با در‌نظرگرفتن شرایط کنونی در منطقه غرب آسیا و نیز اقتضائات داخلی ایران بدون‌ شک عربستان سعودی «یک پروژه چند‌جانبه» را در قبال ایران پی گرفته است؛ مبنی بر اینکه از یک‌سو ذیل تجربه جنگ یمن و تداوم هزینه‌های آن از رودررویی مستقیم با تهران حذر دارد و در سایه آن به دنبال دادن پالس مثبت دیپلماتیک است و در سوی دیگر لفاظی‌های دیپلماتیک و یک بازی سیاسی فرسایشی از جانب عربستان در قبال نشست بغداد با هدف احیای روابط با تهران در دستور کار قرار گرفته است. نکته اینجا‌ست که ریاض با توجه به مسائل مربوط به تعلیق دوباره برجام و همچنین ذهنیتی که برای خود نسبت به مسائل داخلی ایران ساخته است، ظاهرا تمایلی به احیای روابط با تهران ندارد؛ چرا‌که سعودی‌ها گمان می‌برند با توجه به مسائل داخلی و خارجی ایران، تهران در موضع ضعف قرار گرفته است و نباید با احیای روابط فرصت و فضایی را برای تنفس منطقه‌ای تهران ایجاد کرد. بر همین اساس ریاض در خفا با ادامه کمک‌های مالی به شبکه‌های بی‌هویت رسانه‌ای و ضدایرانی و نیز تقویت جریان‌های تجزیه‌طلب و ناسیونالیستی شرایط را به‌صورت کج‌دار‌و‌مریز ادامه می‌دهد. در‌عین‌حال عربستان اجماع‌سازی منطقه‌ای با کمک شورای همکاری خلیح فارس و نیز آماده‌شدن برای ایجاد ائتلاف عربی – اسرائیلی در سایه بازگشت نتانیاهو به قدرت را علیه تهران پی خواهد گرفت. در‌این‌بین تلاش ریاض برای بر‌هم‌زدن توازن دیپلماتیک پکن با سفر شی به عربستان و امضای دو بیانیه ضد ایرانی هم در همین راستا قابل ارزیابی است.

در این بین مطرح‌شدن دیدار هیئت عربستانی با ایران در نشست بغداد‌2 در امان از زبان وزیر امور خارجه هم مؤیدی بر این مسئله مهم است که سیاست خارجی ایران با چالش «دوگانگی» مواجه است. یعنی هم‌زمان با تلاش حسین امیرعبداللهیان برای دیدار با هیئت عربستان سعودی، زمینه‌سازی برای کاهش تنش و احیای روابط، در داخل کشور برخی چهره‌های سیاسی با ناسزاگفتن به عربستان، عملا تمام این تلاش‌ها را بر باد می‌دهند. همین دوگانگی به‌وضوح حکایت از آن دارد که منابع متعدد، متنوع و گاه متضاد روی مسیر دیپلماسی کشور تأثیر می‌گذارند که سبب شده مناسبات سیاست خارجی، به‌خصوص روابط منطقه‌ای عربی با سردرگمی مواجه شود. در این شرایط بدیهی است که کشورهای منطقه از عربستان گرفته تا مصر و... هم بر این دیپلماسی بلاتکلیف تهران واقف و آگاه‌اند و به همین واسطه تمایلی برای احیای روابط تا زمان اصلاح این نگاه وجود ندارد. ذکر این نکته مهم است که باید تلاش عراق برای احیای روابط ایران – عربستان‌ یا ایران – مصر را نه به‌صورت مجزا و مستقل‌ بلکه در قالب یک بسته مناسبات عربی بررسی کرد. از این منظر آن‌گونه که مشخص است مجموعه کشورهای عربی ذیل منازعات پیشین هنوز به دیالکتیک سیاسی با تهران دست پیدا نکرده‌اند. زمانی که حساسیت این کشورها درخصوص پرده فعالیت‌های هسته‌ای کماکان ادامه دارد و با ترک میز مذاکره، نگرانی‌ها پررنگ‌تر از قبل شده است، کشورهای عربی به‌صورت موردی و مجزا از روند نگاه عربی در مسیر تعامل با تهران حرکت نخواهند کرد.

تقابل نرم، هم‌زمان با نمایش تعامل با تهران

مجموعه نکات یادشده این سؤال را بیشتر به ذهن متبادر می‌کند که اگر شرایط برای بهبود روابط با ایران مهیا نیست، اساسا ادعا و تلاش ریاض، امان، قاهره، کویت‌ یا اقدام ابوظبی برای بازگرداندن سفیر خود به تهران چه معنایی می‌دهد؟‌ آیا در این میان تناقض تحلیلی وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت که هیچ تناقضی مطرح نیست. این بازیگران عربی به این هوشمندی سیاسی رسیده‌اند که از تقابل مستقیم با تهران تنها به یک روند هزینه‌زا و فرسایشی می‌رسند که نه‌تنها امنیت دو طرف‌ بلکه امنیت کل منطقه غرب آسیا تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد. بنابراین اکنون «موازنه‌سازی دیپلماتیک» به صدر و اولویت سیاست خارجی عربی بدل شده است. این کشورها ضمن دادن پالس مثبت به تهران و به راه انداختن بازی سیاسی سعی دارند مناسبات خود با اسرائیل را هم تقویت کنند تا از اهرم تهران برای مدیریت تل‌آویو و از برگه اسرائیل برای موازنه با ایران نهایت استفاده را ببرند. همچنان که امارات متحده عربی در این مسیر گام عملی خود را برداشت و با امضای پیمان ابراهیم به‌تدریج روابط با ایران را هم تا حدی بهبود بخشید که سفیرش را به تهران بازگرداند. این موازنه‌سازی در دستور کار کشوری مانند قطر هم قرار دارد.

‌اما نمونه مهم‌تر این موازنه‌سازی به عربستان سعودی بازمی‌گردد که نشان می‌دهد بن‌سلمان دیگر تمام تخم‌مرغ‌های سیاست خارجی را در سبد آمریکا نخواهد ریخت. پاسخ مثبت پنج اکتبر/ 13 مهر ولیعهد سعودی به درخواست پوتین برای کاهش دو‌میلیون بشکه‌ای نفت در اوپک‌پلاس و سفر «شی» به عربستان حکایت از آن دارد که ریاض با درک تحولات جهانی بعد از جنگ اوکراین بهترین راه‌حل برای تحقق منافع ملی را در پیشبرد «موازنه‌سازی سیاست خارجی» می‌بیند تا از پتانسیل و فرصت ارتقای روابط با همه کشورها و همه طرف‌ها نهایت استفاده را ببرد. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که تنها در یک مورد مشخص همسویی بن‌سلمان با کرملین در اوپک‌پلاس اگرچه در ظاهر باعث واکنش منفی دولت بایدن شد‌ اما در عمل شاهد بودیم که کاخ سفید 17 نوامبر/ 26 آبان رأی به مصونیت قضائی ولیعهد سعودی در قتل جمال خاشقجی داد تا جایی که جان بیتس، قاضی فدرال در واشنگتن شکایت خدیجه چنگیز، نامزد جمال خاشقجی علیه محمد بن‌سلمان را با استناد به اعطای مصونیت بایدن، رئیس‌جمهور این کشور رد کرد. این نشان می‌دهد که عربستان به‌راحتی با اهرم فشار روسیه و چین می‌تواند غرب را کنترل کند، کمااینکه عکس آن هم صادق است. این موازنه‌سازی در مناسبات منطقه‌ای کشورهای عربی و به‌ویژه در قبال ایران، ذیل نوعی از «تقابل نرم، هم‌زمان با نمایش تعامل با تهران» وجود دارد؛ خاصه آنکه در نکته پیش‌گفته ایران با نوعی دیپلماسی بلاتکلیف در منطقه با تمرکز بر مناسبات عربی دست‌به‌گریبان است.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها