|

رقص در غبار

روم سیاه داشتم دنبال نام تابلوی نگارگری می‌گشتم که رسیدم به مقاله‌ای درباره کتاب تفریحات ایرانیان: مسکرات و مخدرات از صفویه تا قاجاریه نوشته روالف متی در سایت غبار و مثل بچه‌هایی که کشف جدیدی مسیر حرکتشان را تغییر می‌دهد، شروع کردم به چرخیدن در غبار، برای اینکه شاعرانه‌اش کنید، فرض کنید اصلا سماع در غبار. حتی می‌توانستم بنویسم رقص در غبار نه به من می‌خورد و نه به غبار و نه احتمالا این کلمه از زیردست آقای رحمانیان درمی‌رود.

رقص در غبار

روم سیاه داشتم دنبال نام تابلوی نگارگری می‌گشتم که رسیدم به مقاله‌ای درباره کتاب تفریحات ایرانیان: مسکرات و مخدرات از صفویه تا قاجاریه نوشته روالف متی در سایت غبار و مثل بچه‌هایی که کشف جدیدی مسیر حرکتشان را تغییر می‌دهد، شروع کردم به چرخیدن در غبار، برای اینکه شاعرانه‌اش کنید، فرض کنید اصلا سماع در غبار. حتی می‌توانستم بنویسم رقص در غبار نه به من می‌خورد و نه به غبار و نه احتمالا این کلمه از زیردست آقای رحمانیان درمی‌رود. حالا نوشتم رقص در غبار اما برای اینکه خیلی‌ هم درباره‌ام فکرهای جورواجور نکنید، آنچه دنبالش می‌گشتم درباره قهوه بود. در سفری به خوزستان، ابوعلی پیش از اینکه با دهان روزه از ما با قهوه عربی خوشمزه‌اش پذیرایی کند، درباره آداب پذیرایی قهوه برایمان صحبت کرده بود و من یاد تابلوی نگارگری افتاده بودم که هیچی درباره‌اش یادم نبود که اظهار فضلی درباب قهوه کنم. ممکن است بگویید حالا - استثنائا این یک موضوع را- سخن‌گفتن درباره قهوه را بگذارید برای اهل قهوه. حق با شماست اما درست است که کار و حرفه من مربوط به قهوه نیست اما یکی از کارهایم ربط‌دادن امور نامربوط به هم است. قصدم سخن گفتن درباره‌‌ هنر بود و بازنمایی قهوه در هنر ایرانی دوره صفوی و بعد ارزش و اهمیت قهوه‌خانه‌ها به مثابه فضاهای عمومی مردمی و شکل‌گرفتن ادبیات و هنر قهوه‌خانه‌ای از جمله شعر و نقالی و نقاشی. البته نگران نباشید، این‌قدر متوجه بودم که همه اینها را در یک مجلس و در محضر ابوعلی خرج نکنم. بعد هم که عارضه فراموشی نام و نشان‌ها اصلا نگذاشت لب از لب باز کنم و فقط در ستایش ابوعلی و قهوه معرکه‌اش چند کلمه‌ای حرف زدم که از سخن‌نگفتن نمیرم.

حالا برگردیم به خود غبار. گفتم چرا از میان این‌همه نام غبار؟ دیدم توضیح داده‌اند که غبار نام خطی ظریف و دقیق بوده‌ است در تاریخ کتابت و خوشنویسی ایرانی: خطی با ابعادی کوچک اما استوار و دل‌نواز. این«غبار» هم می‌خواهد گام‌هایی کوچک اما استوار در چهره‌گشایی از تاریخ هنر گذشته ما بردارد.

پس تا اینجا معلوم شد که غبار، هم به هنر ربط دارد و هم تعریف دقیق و ریزی از گردانندگان غبار دارد و هم در ضمن متواضعانه است اما ماجرای غبار چیست؟ اگر علاقه‌مند به هنر دوره اسلامی در ایران هستید، از غبار لذت خواهید برد و چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت.

دوره اسلامی در تاریخ ایران دوره پرفراز‌و‌نشیبی است. درست است که از آغاز ایران محل رفت‌و‌آمد و آمیزش و تبادل اطلاعات اقوام و مردمان متفاوت بوده است‌ اما در دوران اسلامی سرعت این تحولات بسیار زیاد است و قرن‌ها افرادی از بیرون از فلات ایران یکی پس از دیگری به این سرزمین آمده‌اند (آمده‌اند خیلی کلمه ملایمی است درباره‌ نوع آمدنشان. درستش این است که یورش برده‌اند) و در آن جاگیر شده‌اند و احتمالا با خودشان چیزی آورده‌اند و راه برای رفت‌و‌آمد ایرانیان به سرزمین‌های دیگر فراهم شده است و هنر ایرانی در نقاط بسیاری از جهان تأثیر گذاشته است و از آن تأثیر گرفته است. شاید بتوانیم بگوییم هنر ایران در دوره اسلامی هنری گفت‌وگویی است. یعنی در فضای آرامش نسبی میان یورش‌ها هنرمندان این دوره هنری خلق می‌کرده‌اند که حاصل به هم رسیدن این فرهنگ‌ها با هر کیفیتی بوده.

مطالعه هنر این دوره به فهم ماجراها و پیچیدگی‌های این دوره نیز کمک می‌کند. سایت غبار در‌واقع غبارزدایی از این دوره مهم است که به قول گردانندگانش می‌خواهد قدمی باشد در راه کشف و فهم هنر ایران در دوران اسلامی با نگاهی تازه و دوری از کلیشه‌های مرسوم. «غبار» می‌خواهد پیونده‌دهنده پژوهش‌های داخلی با مطالعات آکادمیک باشد و اطلاعات و آثار منتشره جدید و مهم این حوزه را انتقال دهد. «غبار» می‌خواهد عرصه‌ای باشد برای ایده‌پردازی‌ و طرح نگاه‌های نو.

در این راه طولانی و دشوار که عزم پیمودن آن را به قدر توان خویش داریم.

در این ستون کارهای داوطلبانه را معرفی می‌کنیم و اتفاقا غبار هم چنین خصلتی دارد، یعنی گروهی از علاقه‌مندان دور هم جمع شده‌اند و این سایت را راه انداخته‌اند که اگر علاقه‌ای به هنر و به‌ویژه هنر این دوره یا تاریخ این دوره داشته باشید، از چرخیدن در آن لذت خواهید برد، به‌ویژه که سر‌و‌شکل شکیلی دارد و تصویرهایی بسیار زیبا زینت‌بخش مقاله‌ها و گزارش‌ها و یادداشت‌هاست.

امیر مازیار، استاد فلسفه هنر این حلقه را دور هم گرد آورده است و دیگر همکاران غبار را نیز نام برده‌اند:

دبیران مسئول: نسترن نجاتی، نیلوفر لاری

دبیر بخش نسخه‌پژوهی: نگار شریعت‌نیا

دبیر بخش موزه‌پژوهی: سلیمه حسینی

ویراستار: خورشید پارسی

طراح لوگو و هویت بصری سایت: اشکان فروتن

البته سایت نویسندگان میهمانی هم دارد که اغلب چهره‌های شناخته‌شده مطالعات این دوره هستند. در غبار افزون بر مقالات تألیفی و ترجمه‌ای و پژوهش‌ها، نسخه‌های خطی، کتاب‌ها، نمایشگاه‌ها و رویدادهای مرتبط نیز معرفی می‌شود.