اعلام همبستگی با مهاجران و پناهندگان افغانستانی
بیش از 540 نفر از فعالان مدنی و اجتماعی، روزنامهنگاران، هنرمندان، دانشگاهیان، وکلا و پزشکان با مهاجران و پناهندگان افغانستانی اعلام همبستگی کردهاند. این بیانیه به امضای افراد سرشناس در حوزههای مختلف رسیده است؛ ازجمله رخشان بنیاعتماد، مصطفی معین، الهه کولایی، مقصود فراستخواه، مجتبی میرطهماسب، کیوان صمیمی، شیوا دولتآبادی، آیدا پناهنده، آزاده بیزارگیتی، حمید پورآذری، احترام برومند، بهروز گرانپایه و... .
بیش از 540 نفر از فعالان مدنی و اجتماعی، روزنامهنگاران، هنرمندان، دانشگاهیان، وکلا و پزشکان با مهاجران و پناهندگان افغانستانی اعلام همبستگی کردهاند. این بیانیه به امضای افراد سرشناس در حوزههای مختلف رسیده است؛ ازجمله رخشان بنیاعتماد، مصطفی معین، الهه کولایی، مقصود فراستخواه، مجتبی میرطهماسب، کیوان صمیمی، شیوا دولتآبادی، آیدا پناهنده، آزاده بیزارگیتی، حمید پورآذری، احترام برومند، بهروز گرانپایه و... .
در بخشی از این بیانیه آمده است: «در 40 سال گذشته قدرتهای جهانی و منطقهای یا با اشغال یا با مداخله، نگذاشتند مردم افغانستان رنگ آرامش و پیشرفت را ببینند. چنین شد که در سایه جنگ و خشونت، به ایران پناه آوردند و ایرانیان نیز به گواه تاریخ، به شایستگی آنها را پذیرفتند و وارد تعاملات انسانی، اجتماعی و اقتصادی خویش کردند. اگر بسترسازی حقوقی و قانونی نهادهای متولی دولتی برای ادغام این مهاجران در جامعه ایران و مشارکت سرمایههای اقتصادی و انسانی آنها در همه عرصهها ناکارآمد و بلاتکلیف نبود، امروز بخش اعظم آنها شهروند ایران شده بودند. ما اکنون در ایران با مهاجرانی از افغانستان روبهرو هستیم که 40 سال است در ایران زیست میکنند و دهها سال نیرو و جوانی خود را در خدمت اقتصاد کشور به کار گرفتهاند، اما همچنان از بخش اعظم حقوق قانونی یک شهروند محروماند و در بسیاری مواقع مورد ظلم و بیعدالتی و رفتارهای خلاف اخلاق و قانون قرار میگیرند و امکان تظلمخواهی نیز ندارند». در بخشی دیگر به اتفاقاتی که در چند هفته اخیر افتاده، اشاره شده و مسائل و مشکلاتی را که این مهاجران دارند، برشمرده است: «متأسفانه از روزهای پایانی تابستان بدین سو، شاهد شکلگیری جریانی علیه مهاجران افغانستانی هستیم که با فرافکنی و بزرگنمایی و انتشار مطالب خلاف واقع و نیز گاهی با رفتارها و گفتارهای نژادپرستانه کوشش میکنند مهاجران را عامل مشکلات معیشتی و امنیتی جامعه معرفی کنند و تأثیری منفی بر افکار عمومی بگذارند. فقدان آمار دقیق از تعداد مهاجران در ایران دستاویزی برای ارائه اطلاعات دروغ و خبرهای ساختگی و جوسازیهای غیرمنطقی شده است. آمارهای بیانشده از سوی وزیر کشور، سالنامه مهاجرتی ایران ۱۴۰۱ و کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، نزدیک به شش درصد کل جمعیت ایران است؛ جمعیتی که نمیتواند به تنهایی عامل به وجود آمدن گرانیها، تورم، بیکاری، تشدید مشکلات زیستمحیطی، خطرات امنیتی و بهطور کلی ناکارآمدی دولت در زمینه مهار بحرانهای ملی، اقتصادی، معیشتی و امنیتی جامعه باشد. باید توجه داشته باشیم که مهاجران و پناهندگان در ایران تنها مصرفکننده نیستند؛ آنها در بخشهایی مانند کشاورزی، ساختمانسازی و خدمات شهری، در سختترین شرایط کاری با دستمزدهای پایین، بدون حمایتهای قانونی و بیمه و بازنشستگی، کار میکنند و همواره سهمی از بار فعالیتهایی را به دوش میکشند که در ایران برایش نیروی کار نیست. آنان برای استفاده از خدمات و امکانات جامعه، از آموزش گرفته تا بهداشت و درمان و حملونقل، دریافت ویزا، انواع کارتهای آمایش، سرشماری، کار و تمدید اسناد و مدارک خود و صدور برگه تردد هزینه میپردازند. از سوی دیگر نظام حقوقی ایران از مهمترین مانعها و چالشهای مهاجران برای ادغام آنان در جامعه میزبان است و موجب ازدستدادن فرصتها و امکان تحرک اجتماعی و طبقاتی مهاجران و نهایتا به حاشیه راندهشدن سیستماتیک، افزایش آسیبپذیری و تراکم آنان در حاشیه شهرهای بزرگ شده است.
بهطوریکه امروزه، با گذشت بیش از 40 سال، با مهاجران نسل اول و دومی روبهرو هستیم که هنوز تابعیت ایران را کسب نکردهاند، یا برای کودکانی که از مادر ایرانی و پدر افغانستانی متولد شدهاند، شناسنامه صادر نمیشود و مشکلات بسیار دیگری مانند محدودیتهای قانونی در زمینه مالکیت اموال منقول و غیرمنقول، افتتاح حساب بانکی، خرید سیمکارت و ثبتنام دانشآموزان در مدارس».
امضاکنندگان این بیانیه، بهعنوان بخشی از افکار عمومی جامعه، شکلگیری و هدایت جریانهایی را که برای حل مسئله مهاجران و پناهندگان بر طبل خشونت، نفرتپراکنی و تبعیض میکوبند، یک عقبگرد فاجعهبار برای جامعه ایران و نافی حقوق و ارزشهای بنیادین انسانی و مدنی دانسته و بر رعایت کرامت انسانی و حقوق مهاجران طبق اصول اخلاق ایرانی، ارزشهای معنوی و حقوق بینالمللی تأکید میکنند.
در این بیانیه چند مورد درخواست شده است؛ ازجمله تدوین و تصویب قوانین بهروز و کارآمد و با جلوگیری از انباشت آییننامهها، بخشنامهها و مقررات در نهادهای مرتبط با امور مهاجران، در صدر اولویتها و سیاستهای مهاجرتی قرار گیرد تا تکلیف شمار فراوان مهاجران مشخص شود.
همچنین امضاکنندگان این بیانیه از جامعه جهانی بهویژه سازمان ملل متحد انتظار دارند تا نهادها در مکانیسمهای حمایتی خود بازبینی کرده و ضمن افزایش کمکهای خود به کشورهای مهاجرپذیری مانند ایران، راهحلها و سازوکارهای پایدار و بلندمدتی برای حل مسئله مهاجران و پناهندگان ارائه دهند.
در پایان این بیانیه آمده است: «اجازه نمیدهیم قدرتطلبان و فرصتطلبان که منافعشان در تفرقهافکنی و دیگریهراسی است، میداندار فضای فرهنگی جامعه ما شوند و این جامعه صلحطلب را که از کودکی زمزمه میکند «بنیآدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند»، به بیراهه خشونت و نفرت و نژادپرستی ببرند».