شهرداری تهران، الگویی نامناسب برای حفاظت از فضای سبز
یکی از مؤلفههای اصلی اداره شهر از سوی شهرداری و مدیران و کارکنانش، خدمات صادقانه برای بالابردن کیفیت مادی و معنوی مردم و دیگر زیستمندان آن است.
محمد متینیزاده-عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور: یکی از مؤلفههای اصلی اداره شهر از سوی شهرداری و مدیران و کارکنانش، خدمات صادقانه برای بالابردن کیفیت مادی و معنوی مردم و دیگر زیستمندان آن است. برای نظارت و ارزیابی این مقوله، دو رکن مهم وجود دارد: شورای شهر و مردم شهر. که انتخاب و نظارت از سوی شورا انجام میشود و ارزیابی، رصد و نمایش رضایتمندی از فعالیتها، از سوی مردم. وقتی به وظایف قانونی شهرداریها توجه میشود، همه موارد مستقیم یا غیرمستقیم باید به افزایش کیفیت زندگی و فراهمی آرامش آنها منجر شود. اگر قرار باشد برای شهروندان تهرانی این مهم روی دهد، پرداختن به نواقص و نواقض پرتعداد باید در دستور کار قرار بگیرد و در نتیجه برای گشایش انبوهی از مشکلاتی که سالها بلکه دهههاست به دوش میکشد و پارهای از آنها مانند ترافیک، خیابانهای پردستانداز، آلودگی هوا، ساختمانهای ناایمن، ساختوساز روی گسلها، نبود معماری مشخص در جایجای تهران و... بدون حل مانده، اولویتبندی موضوعی اجتنابناپذیر است.
برای چنین شهری با گرههای پیشگفته، فضاهای سبز در قامت پارکها، باغها و درختان در کوچهها و خیابانها و... از ارکان اساسی به شمار میروند که شهرداری وظیفه نگهداری و حفظ آنها را در کنار توسعهشان بر عهده دارد و ثمره این پرداخت، بهیقین روی جسم و روح مردمی خواهد نشست که در لای چرخدندههای توسعه ناپایدار شهری در حال خردشدن هستند. و باید افزود که درک تأثیر و معنای فضای سبز برای مردم تهران سال به سال و نسل به نسل بیشتر و مهمتر شده است.
در سیاستها و برنامههای شهرداری تهران در دوره جدید که از 1400 آغاز شد، نشانههای بسیار جدی بر اهمیتندادن ایشان به فضاهای سبز وجود دارد. و در این زمینه چندین مورد مهم و پرسروصدا در این دوره شهرداری شکل گرفته است که مهمترین آنها باغ گیاهشناسی ملی ایران، قطع درختان در جایجای شهر، شرایط بحرانی برخی پارکهای جنگلی و آخرین آنها هم مسجدسازی در پارک قیطریه است. ابعاد گوناگون و مختلفِ مشکلساز آنها بهسرعت نمایان شد و برای جامعه و قاطبه شهروندان تهران با بازتابهای منفی فراوانی روبهرو شد؛ هرکدام به شکلی.
زندگی باغ گیاهشناسی ملی ایران، با اجازه ساختوسازی که شهردار و مدیران جدید دادند تا در پهنهای که در بیرون مرز شمالی باغ واقع شده، دهها برج چند ده طبقه را به آسمان ببرند، بهشدت به خطر افتاد. این در حالی بود که شورایعالی شهرسازی در 1398، برای کاهش بارگذاری وحشتناک برج و جمعیت در منطقه 22 تهران، مصوبهای برای تعدیل ساختوساز داشت که برای پهنه شمالی باغ، ساختمانهای فقط تا سه طبقه و درست منطبق به شکل و شمایل محله را تصویب کرده بود و بنیاد تعاون ارتش در حال برنامهریزی برای این طرح بود!
شوربختانه بههیچروی توجهی به اهمیت باغ گیاهشناسی ملی ایران که نقشهای متعدد حفاظتی برای ذخایر ژنتیکی و گونههای گیاهی، پژوهشی، آموزشی و گردشگری نکرد و و دو سال تمام، همه درخواستها را برای نجات این پروژه ملی و ارزشمند که در خاورمیانه هم بیمانند است، رد کرد، از رئیسجمهور گرفته تا معاون دادستان و از استادان دانشگاه و متخصصان تا گروههای مردمنهاد و علاقهمندان و دوستداران حتی با وجود کارزار و به مذاکره آمدن شهردار با رئیس باغ گیاهشناسی ملی ایران در نهاد ریاستجمهوری. پیش از پایان سال دکتر صارمی، معاون ایشان، خبر از توافق شهرداری با نهاد مربوطه برای اصلاح پروانه و جابهجایی ساختوساز به محلی دیگر داد و شورای شهر هم بر ساختوساز فقط تا پنج طبقه (مطابق ضوابط حریم مصوب باغ) تأکید کرد. در این دو سال بتاجا تک برج را به طبقات یازدهم رسانده است و یکی دیگر را نیز بهتازگی آغاز کرده است، یک برج هم در اختیار شرکت همراه اول قرار داده که او هم در طبقه چهارم با سطح گسترده مشغول ساخت است. همه اینها هزینههای مادی فراوانی است که به دلیل تصمیم و سیاست اشتباه از سوی شهرداری گرفته و تحمیل شده است و سبب پیدایش دوقطبی سهامداران و اکثریت شهروندان (و هموطنان) خواهد شد. یقین دارم که اگر شورایعالی شهرسازی در سال 98 به ماهیت باغ آگاه بود و نقش تراکم بهوجودآمده در منطقه را برای باغ میدانست، این پهنه را به فضای سبز اختصاص میداد تا به جنگل چیتگر وصل شود؛ بلکه اندکی جبران زیانهای منطقه برای باغ شود.
برای پارک قیطریه هم که اهمیت چالش پیشآمده آن در برابر موضوع باغ گیاهشناسی ملی ایران بسیار کمتر است، تشخیص بین مهم و مهمتر انجام نشده است. تأکید عجیب روی مسجدسازی در شرایط کنونی جامعه در حالی است که تصویر فرد نمازگزار روی سجادهای بر سنگفرش پارک، در نزد عمده مردم بسیار تأثیرگذارتر از مسجد مجللی است که برای نمازخواندن مردم ساخته میشود؛ باز هم ایجاد دوقطبی.
دوقطبیسازی در شهر چه برای پارک قیطریه و چه باغ گیاهشناسی ملی ایران و چه برای هر پروژه منطقهای، شهری و ملی دیگر که متعلق به شهر و اکثریت شهروندانش است و آنها را بیجهت در برابر هم قرار میدهد، نشانه خلل در یکی از چند ده وظیفه شهرداری تهران است، همان که باید همه کوشش، اندیشه و راهبری خود را برای بهبود زیست مردم بگذارد؛ اما متأسفانه در این موارد اینگونه نبوده است.