اصولگرایان برای رقابت در دور دوم انتخابات آماده میشوند
قالیباف بازنده مشارکت حداقلی
آتش در سیاست بینالملل گرم است؛ آنقدر که حتی حملات ریزپرندهها در اصفهان هم به چشم نمیآید. اما تنور انتخابات داخلی سردتر از همیشه است. بازنده این سردی بار دیگر محمدباقر قالیباف و جریان اصلی اصولگرایان خواهد بود.
آتش در سیاست بینالملل گرم است؛ آنقدر که حتی حملات ریزپرندهها در اصفهان هم به چشم نمیآید. اما تنور انتخابات داخلی سردتر از همیشه است. بازنده این سردی بار دیگر محمدباقر قالیباف و جریان اصلی اصولگرایان خواهد بود. این جریان به خاطر عبور از مشارکت حداکثری بازنده شد و بازنده خواهد ماند. شورای ائتلاف اصولگرایان همانطور که در دور اول نیز بدون توجه به رأیدهندگان تلاش کرد تا در درون جلسات ائتلافی شکل دهد که لیست پیروز باشد، این بار هم با همان دستفرمان در حال حرکت هستند. اما پاجوشها نشان دادند که «دوران حرفگوشکنی» پایان یافته است. وابستگان فکری سعید جلیلی «چنارها» را کنار میزنند تا راه برای قدکشیدن او فراهم شود.
اشتراک صفر
خبرها حاکی از تلاش پاجوشها برای دور دوم انتخابات است. یکی از فعالان جوان نزدیک به پاجوشها که قبلا هم در دفتر سعید جلیلی مشغول به کار بود، در توییتی نوشت: «مسیری که با پیروزی در انتخابات دور اول مجلس شورای اسلامی آغاز شد، ادامه پیدا خواهد کرد. تغییر ریاست و ترکیب هیئترئیسه مجلس و در ادامه آن اصلاح آییننامه داخلی، تا حد زیادی میتواند مسیر تحول را هموار کند. کار بزرگی که شروع شده باید به سرانجام برسد». در عین حال نشانهها حاکی از عقبنشینی شورای ائتلاف (شانا) در مقابل اَمنا (لیست پاجوشها) است. سخنگوی شورای ائتلاف دو ماه بعد از شکست انتخاباتی در مقابل رسانهها حاضر شد و از استراتژی ائتلاف با کاندیداها سخن گفت. آنها نمیتوانند برای دور دوم تهران یک لیست کامل ارائه کنند و مشکل از جایی آغاز میشود که در دور اول استراتژی آنها «اشتراک صفر» با سایر لیستها بود. اما حالا عقبنشینی کردند. در چنین وضعیتی باخت قالیباف و تیم او در انتخابات به نظر حتمی است.
چرا قالیباف بازنده شد؟
برای درک این سؤال بهتر است نگاهی کنیم به اینکه چطور قالیباف بعد از دو دوره حضور در انتخاباتهای سالهای 84 و 92 توانست در انتخابات سال 98 با یکمیلیونو 200 هزار رأی پیروز شود.
روایتهای زیاد و عجیبی از حمایت و بعد دستکشیدن از حمایت او در سال 84 نقل میشود. آن سال ستاره اقبال محمود احمدینژاد ناگهان درخشید. جریان اصلی از او حمایت کردند و قالیباف ناراحت و افسرده به «خلوتی تلخ» پناه برد؛ خلوتی که در نهایت با دادن کلید شهرداری پایتخت به او پایان یافت.
روایت سال 92 اما واضحتر است. در آن سال جریان انقلابی میان محسن رضایی، سعید جلیلی، ولایتی و قالیباف سردرگم ماند. اما بیشترین آرا را به حساب قالیباف و سعید جلیلی ریخت. جریان اصلی در آن سال حاضر نشد سعید جلیلی را به نفع قالیباف کنار بزند تا او به مرادش برسد.
اما در سال 98 اوضاع فرق داشت. روایت حمید رسایی از اینکه چطور در شب آخر جریان اصولگرا به ائتلاف با پایداری رسید، با عنوان «شورای وحدتخوابگی» سالهاست روایت شده است. کسی که ادعا کرده بود پیامی را برای وحدت آورده بعدها گفته بود که «من گفتم در خواب دیدم» (روایت این ماجرا را در روزنامه شرق با عنوان «بررسی نقش یک فرد در فرایند لیستبندی اصولگرایان/ نقش «ح.ف» از ساختمان شماره 51، مورخ7 شهریور 1402 بخوانید).
به عبارت روشنتر، قالیباف به این دلیل توانست در سال 98 پیروز شود که جریان اصلی از او حمایت کرد. اما در سال 1402 بدنه رأی علیه دیگر به حرف آنها گوش نداد. از همین رو رأی قالیباف همان 400 هزاررأیی بود که خودش کسب کرد.
مشارکت حداقلی
در نتیجه این رفتارها قالیباف در اسفند 1402 باخت. او باخت چون به مشارکت حداکثری باور نداشت؛ درست مانند سایر اصولگرایان. آنها سبد رأی را روز به روز خالیتر میخواهند. به انواع مختلف تلاش میکنند تا مردم از صندوق رأی دلزده و افسرده شوند. این بازی البته بیشتر مربوط به تهران است نه شهرستانهای دیگر. فقط در تهران است که آنها میدانند از یک سبد رأی حداقلی
800 هزارتایی برخوردارند. رأیی که البته این انتخابات نشان داد به خاطر پراکندگی و اختلاف در میان آنها و ناکارآمدی دولت، به 600 هزار رأی کاهش یافته و از طرف دیگر آرای باطله را افزایش داده است.
در صورتی که قالیباف (و مجموعه اصولگرایان) برای مشارکت حداکثری تلاش کرده بودند، اینگونه به راحتی حذف نمیشدند. اگر فضای رقابتی شکل گرفته بود، صدای «پاجوشها» مانند همیشه به خاطر اندکبودن نمیتوانست خودنمایی کند. رأی آنها به چشم آمد، چون اکثریت در صحنه حاضر نبودند. بازنده این وضعیت هم همان بانیان اصلی شکلدادن چنین وضعیتی در انتخابات هستند.
در نهایت انتخابات دور دوم تهران در چنین شرایطی سرد و بیرمق برگزار میشود. اصلاحطلبان هیچ گزینهای در انتخابات دور اول نداشتند. حتی روزنهگشاها هم هیچ گزینهای برای این دور از انتخابات ندارند. طبیعتا حاضر نخواهند بود برای راهنیافتن جریان «پاجوشها» به مجلس، برای قالیباف و تیمش کمپین انتخاباتی تشکیل دهند. بدنه اصلی اصولگرا که رأی تکلیفی میداد هم یک بار در اسفند دست به شناسنامه برده و این بار به خاطر بیرمقبودن فضا کمتر پای صندوق رأی حاضر میشود. اما از میان رأیدهندگان متصلب «جریان پاجوش»، اگر نیمی از آنها هم پای صندوق رأی حاضر شوند، بار دیگر پیروزی چشمگیری علیه «چنارها» رقم خواهد خورد. این پیروزی البته مقدمهای است برای رسیدن به کرسیهای اصلی در کمیسیونها و هیئترئیسه مجلس.