|

گزارشی از رویارویی طیف‌های مختلف اصولگرایی برای تصاحب کرسی ریاست مجلس

نزاع برای یک صندلی

انتخابات دور دوم مجلس شورای اسلامی در ۲۱ اردیبهشت برگزار می‌شود تا تکلیف ۴۵ کرسی باقی‌مانده مشخص شود. اما آنچه برای اصولگرایان مهم است، نزاعی است که بر سر کرسی ریاست مجلس به راه انداخته‌اند، نه تلاش برای تصاحب صندلی‌های خالی بهارستان؛ نه اینکه تأثیر حضور 45 نماینده باقی‌مانده را جدی نگرفته باشند، اما بخش مهمی از جریان‌های رادیکال اصولگرایی و جریان‌های معروف به سوپر‌انقلابی‌ها چنان در مقابل قالیباف و یارانش صف‌آرایی کرده‌اند که ممکن است اتفاقی غیرمنتظره در ترکیب هیئت‌رئیسه مجلس دوازدهم رقم بخورد.

نزاع برای یک صندلی

انتخابات دور دوم مجلس شورای اسلامی در ۲۱ اردیبهشت برگزار می‌شود تا تکلیف ۴۵ کرسی باقی‌مانده مشخص شود. اما آنچه برای اصولگرایان مهم است، نزاعی است که بر سر کرسی ریاست مجلس به راه انداخته‌اند، نه تلاش برای تصاحب صندلی‌های خالی بهارستان؛ نه اینکه تأثیر حضور 45 نماینده باقی‌مانده را جدی نگرفته باشند، اما بخش مهمی از جریان‌های رادیکال اصولگرایی و جریان‌های معروف به سوپر‌انقلابی‌ها چنان در مقابل قالیباف و یارانش صف‌آرایی کرده‌اند که ممکن است اتفاقی غیرمنتظره در ترکیب هیئت‌رئیسه مجلس دوازدهم رقم بخورد. تکیه چهارساله قالیباف بر مسند ریاست، از او مدعی ریاستی ساخته که از دست دادن این مسند برایش شکست سیاسی خواهد بود؛ آن‌هم به جناح خودی که مدت‌هاست شمشیر را برایش از رو بسته‌اند. از یک سو، دولتی‌ها نگران ریاست او بر مجلس دوازدهم و زمینه‌سازی برای سودای ریاست‌جمهوری آینده ‌هستند و از سوی‌ دیگر، سوپر‌انقلابی‌ها به دنبال تسویه‌حساب دعواهای درون‌جناحی خود تا جایی پیش رفته‌اند که توانسته‌اند با افشاگری‌های دم انتخابات، او را نفر چهارم لیست منتخبان تهران کنند و در بین 14 نماینده راه‌یافته به مجلس، حتی یکی از نزدیکان قالیباف هم جایی نداشته باشد تا او فعلا سرداری تنها‌ در بهارستان دوازدهم باشد. هرچند همچنان لابی‌ها برای «ریاست» بیرون مجلس به‌شدت ادامه دارد و برخی معتقدند «ریاست» بیرون مجلس رقم می‌خورد و در نهایت شانس قالیباف زیاد است، اما در صورت حذف قالیباف در انتخابات هیئت‌رئیسه، او پایین‌نشین‌ شد‌ه و نظاره‌کننده ریاست چهره‌های رقیب بر مجلسی با ترکیب اصولگراهای رادیکال‌ خواهد بود. اینها البته در شرایطی است که قالیباف از حضور در مجلس انصراف ندهد؛ زیرا شایعه شده اگر شانس نشستن بر مسند ریاست را از دست بدهد، بی‌خیال نمایندگی ساده خواهد شد. هرچند این گمانه‌زنی به روحیات قالیباف نزدیک نیست و او ماندن در کورس بازی‌های سیاسی را به حذف ترجیح خواهد داد؛ به‌خصوص زمانی که می‌بیند مخالفانش از تریبون‌های مختلف بر او می‌تازند؛ مانند آنچه رائفی‌پور از سخنان قالیباف در روز معلم نسبت به خود برداشت کرد و بر او تاخت تا این حملات هدفمند چندماهه متوقف نشود و دعواهای درون‌جناحی اصولگرایان بیش از گذشته نمایان شود.

در این بین، محمد مهاجری به نامه‌نیوز درباره رقبای اصلی محمدباقر قالیباف برای کسب کرسی ریاست مجلس آینده‌ گفته است: «حمله به آقای قالیباف زیاد است. سه نفر یعنی آقایان ذوالنور، آقاتهرانی و نیکزاد صندلی ریاست آقای قالیباف را تهدید می‌کنند، اما چون مجلس دوازدهم از نظر سیاسی چند‌فراکسیونی خواهد بود که هیچ‌کدام اکثریت مجلس را در اختیار ندارند، ضمن آنکه این فراکسیون‌ها تماما با هم اختلافات شدیدی خواهند داشت، همین مسئله باعث می‌شود رئیس مجلس قادر به جمع‌کردن و مدیریت فضا نباشد‌». او درباره فرق ریاست مجلس با قالیباف و غیر قالیباف نیز معتقد است: «اگر قالیباف رئیس مجلس شود، حتما از جناح پایداری و امنا مورد حمله و نقدهای تند قرار خواهد گرفت. در‌واقع مجلس دوازدهم مجلسی خواهد بود که دائما در آن کشمکش است. حتی اگر این کشمکش‌ها از بیرون مجلس نیز بخواهد کنترل شود، فضا به سمت آرامش نمی‌رود و حتما در مقاطعی این اختلافات خود را نشان خواهد داد‌‌». مهاجری درباره احتمال انصراف از نمایندگی محمدباقر قالیباف در صورت عدم ریاستش بر مجلس دوازدهم نیز گفت: «حتما قالیباف، هاشمی‌رفسنجانی نیست که اگر رئیس نشود، موقعیت‌های دیگری داشته باشد. اگر آقای قالیباف رئیس نشود، از نمایندگی مجلس استعفا نمی‌دهد؛ چون اگر استعفا دهد همان نقشی را نیز که می‌تواند در مجلس ایفا کند، از دست می‌دهد. قالیباف حتی اگر رئیس نشود، می‌تواند فراکسیون ۶۰ تا ۷۰‌نفره‌ای را در مجلس تشکیل دهد و با آن بر معادلات و تصمیم‌گیری‌ها تأثیر بگذارد و برای خود تولید قدرت کند؛ اما اگر از نمایندگی انصراف دهد، عملا تمام خواهد شد. در‌مجموع حتی اگر آقای قالیباف در مجلس آینده رئیس هم بشود، رئیس مؤثر و پرقدرتی نخواهد بود». به‌هرحال آنچه مهم است، این است که در میانه این دعواهای درون‌جناحی که بعضا با بداخلاقی‌هایی نیز همراه بوده، خبری از ارائه ایده برای بهتر‌شدن عملکرد مجلس یا مطرح‌شدن لزوم تنظیم قوانین در مجلس یا سروسامان‌دادن به روند معیوب انتظارات نمایندگان از نمایندگی و عدم تکرار بحران‌هایی مانند رانت شاسی‌بلندها نیست. تنها تمرکز جریان‌های اصولگرایی روی این موضوع‌ است که قالیباف‌‌ رئیس مجلس بماند یا فرد دیگری رئیس مجلس شود. طبعا این خلأ ایده در دور دوم انتخابات هم تغییری نداشته و در همچنان بر همان پاشنه بی‌ایده‌بودن و ادامه دعوا برای تصاحب قدرت می‌چرخد و آنچه مهم نیست، ظاهرا منافع ملی و آنچه مهم است منافع حزبی و جناحی است که مجلس یازدهم را به قهقرا برد.