|

رضا محمدی، مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران از اصلاح رویه‌ها در حوزه نظافت شهر می‌گوید

تهرانـی‌هـــای زبـالـــه‌سـاز

می‌گویند تهران شهری تمیز است. رتبه تمیزی آن را بالاتر از پاریس می‌دانند و معتقدند ‌در چند ماه گذشته وضعیت نظافت شهر بهبود پیدا کرده است. اما آیا چهره تهران برای ساکنان آن به پاکی تصویری است که مدیران شهری دارند؟

تهرانـی‌هـــای زبـالـــه‌سـاز

شرق: می‌گویند تهران شهری تمیز است. رتبه تمیزی آن را بالاتر از پاریس می‌دانند و معتقدند ‌در چند ماه گذشته وضعیت نظافت شهر بهبود پیدا کرده است. اما آیا چهره تهران برای ساکنان آن به پاکی تصویری است که مدیران شهری دارند؟

شاید تصویر تهران تمیز، برای شهروندانی که صبح زود از خانه بیرون می‌آیند، ناآشنا نباشد؛ معابر بی‌زباله است و سطل‌های زباله هم خالی. اما آیا شهروندانی که چند ساعت بعد از خانه بیرون می‌آیند هم همین قاب را می‌بینند؟

تولید زباله از همان ساعت‌های اولیه شروع شده و مخازن برخی از محله‌ها تا ظهر لبریز از زباله است.‌ سطح نظافت محله‌های یک منطقه هم یکسان نیست؛ ممکن است ساکنان یک محله در منطقه‌ای چالش زباله نداشته باشند و اهالی محله دیگری در همان منطقه از زباله، بوی بد و موش گلایه داشته باشند.

اصلاح قرارداد پیمانکارها

رضا محمدی، مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران، در‌این‌باره توضیح می‌دهد: ریشه این‌گونه مسائل در قرارداد‌های قبلی پیمانکاران پسماند است و به همین دلیل بر تجمیع قرار‌داد‌ها تأکید داشتیم و محتوای قرارداد‌ها را هم تغییر دادیم. بنای قراردادی ۲۰ سال پیش گذاشته شده بود و قیمتی برای رفت و روب محله‌ای مشخص شده بود که هر سال هم درصدی به آن رقم اولیه اضافه می‌شد. یعنی بدون توجه به اینکه رقم اولیه قرارداد، رقم درستی بوده یا نه، همان عدد ملاک قرارداد‌های سال‌های بعد بود. برای مثال، برای رفت و روب ناحیه ۶ منطقه ۴ با ۱۵۰ تن زباله در روز، یک‌‌میلیارد‌و ۹۰۰ میلیون به پیمانکار پرداخت می‌کردیم. در ناحیه ۳ منطقه ۲۱، با ۱۵ تن زباله نیز یک‌میلیارد‌و ۸۰۰ میلیون برای رفت و روب پرداخت می‌شد؛ یعنی یک‌دهم ناحیه قبلی زباله جمع‌آوری می‌شد. هرچند سطح رفت و روب این ناحیه از منطقه ۲۱ دو برابر ناحیه 6 منطقه ۴ بود، اما سختی کار در ناحیه ۶ منطقه ۴ به اندازه یک مرکز استان بود.

او ادامه داد: در‌واقع عدد پرداختی با میزان کار تناسبی نداشت و این بی‌عدالتی در پرداخت، بر کیفیت رفت و روب هم تأثیر گذاشته بود. هر فعالیت بدون اصلاح زیرساختی قراردادها، در افزایش کیفیت خدمات تأثیرگذار نبود. یکی از درخواست‌ها و نامه‌هایی که به شهردار تهران ارسال کردم، همین موضوع اصلاح قرارداد‌ها بود.

این مقام مسئول ادامه می‌دهد: در قرارداد‌های جدید مبنای ما‌ عدد‌های قدیم نیست. فهرست نهایی، تنظیم‌ و توسط سازمان برنامه ابلاغ شده و ما هم بر اساس آن عمل می‌کنیم. در این فهرست، «بهای معیار»، میزان حجم زباله، سختی کار، مساحت، محتوای کار، سطح رفت و روب و وزن زباله و... قرار داده شده است. در همین دو ناحیه که مثال زدم، میزان پرداختی تقریبا یکسان بود، اما در قرارداد‌های جدید این‌گونه نیست و عدد پرداختی ما در ناحیه خاک‌سفید، دو برابر عددی است که در ناحیه ۳ منطقه ۲۱ پرداخت می‌کنیم؛ یعنی عدد‌ها واقعی شده است. حال اگر به پیمانکار بر اساس میزان سختی کار پرداخت نکنیم، همان مشکلی که شما می‌گویید، پیش می‌آید و ادامه پیدا می‌کند.

کم‌کاری پیمانکار و تقویت نظارت

مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران می‌گوید: متغیرهای زیادی در قراردادهای جدید دیده شده است. سه ماه شبانه‌روز روی آن کار شد تا همه چیز عادلانه شود. خیابان به خیابان، محله به محله و کوچه به کوچه بررسی شده و قیمت‌ها واقعی شده است. امروز پیمانکاری که در یک محله با حجم کار بالا و سخت کار می‌کند، پول سختی کارش را هم دریافت می‌کند و دیگر حق ندارد بگوید نواقص به دلیل سختی کار است. در محله‌ای که کار سبک‌تری دارد، پول کمتری هم پرداخت می‌شود. تفاوت‌ها میان محله‌های سخت و آسان مشخص شده و پرداختی‌ها هم بر همین اساس است. اگر امروز ما نقطه‌ای را کثیف می‌بینیم، کم‌کاری پیمانکار است که دیگر بهانه‌ای برای این کم‌کاری ندارد. ما هم باید نظارت‌ خود را تقویت کنیم و در صورت مشاهده کم‌کاری، متخلف را جریمه کنیم. البته در برخی از مناطق، زیرساخت عمرانی به‌ گونه‌ای است که هر‌ چقدر این معابر را نظافت کنید، باز هم به‌ طور کامل تمیز نمی‌شود. در محله‌ای مانند دستغیب، هر‌‌قدر هم جوی‌های آب را تمیز کنید، به دلیل اینکه فاضلاب ایجاد نشده است، دوباره جوی‌های آب کثیف می‌شود.

او در این زمینه که گفته می‌شود خیابان‌های اصلی تمیزتر شده اما هنوز در خیابان‌های فرعی زباله می‌بینیم، می‌گوید: اگر امروز خیابان‌های اصلی نسبت به خیابان‌های فرعی تمیزتر است، ضعف در قراردادها نیست بلکه ضعف در نظارت بر پیمانکار است و باید هر نقطه‌ای که ضعف دیدیم، برخورد کنیم.

محمدی در پاسخ به این پرسش که «اثرات اصلاح قراردادها را چه زمانی باید در سطح شهر ببینیم؟» هم توضیح می‌دهد: امروز دیگر باید اثرات خود را نشان دهد. تا پایان خرداد، پنج ماه است که از شروع کار پیمانکاران با قراردادهای جدید می‌گذرد. در سه ماه اول به دلیل جابه‌جایی، جذب نیروی کار، ماشین‌آلات، اشراف به محدوده کاری و... انتظاری برای تغییر ناگهانی نداریم، اما امروز باید این تغییرات قابل مشاهده باشد.

باید سامانه 137 را درست تحلیل کنیم

او در پاسخ به این پرسش که چرا هنوز در بخش‌هایی از شهر این تغییرات مشاهده نمی‌شود؟ ‌به آمارهای کاهشی فوریت‌های 137 در حوزه نظافت اشاره می‌کند و در این مورد که «با وجود کاهشی‌بودن آمار سامانه 137 برای فوریت‌ها و خدمات شهری، چند درصد شهروندان تهرانی برای تأخیر در مجوز صدور پروانه ساختمانی یا سایر مشکلات حوزه شهرسازی با این سامانه تماس می‌گیرند» گفت: همه شهروندان تهرانی با موضوع نظافت درگیرند، اما درصدی حداقلی با موضوع ساخت‌وساز در ارتباط هستند، پس مأموریت اصلی این سامانه رسیدگی به فوریت‌های حوزه خدمات شهری است. وقتی می‌گویید بیشترین تماس‌ها با سامانه 137 مربوط به حوزه نظافت است، انگار گفته‌اید که چرا بیشتر تماس‌ها با سامانه 125 درخصوص آتش‌سوزی است.

با این اوصاف، وقتی در تابستان تعداد پیام‌هایی که از بوی بد مخازن گلایه دارند، بیشتر می‌شود، شاید به آن معنی باشد که این مشکل در شهر افزایش داشته و می‌توان از پیام‌های این سامانه، این برداشت را هم کرد که این حوزه دچار چالش‌ است. محمدی در این زمینه می‌گوید: سامانه‌ها یکی از بهترین رابط‌ها و مسیرها بین شهروندان و مدیریت شهری هستند. سامانه 137، مشارکت شهروندان را در نظارت بر امور شهری به دنبال دارد و به‌سرعت هم هر مشکلی در این سامانه خود را نشان می‌دهد.‌ برای مثال، پس از هر بارندگی، آمار تماس‌های مربوط به آب‌گرفتگی افزایش پیدا می‌کند و من به‌عنوان یک مدیر باید از این پیام‌ها استقبال کنم، زیرا پیام و صدای مردم است. وقتی پیام‌ها درخصوص حیوانات موذی زیاد می‌شود، پیگیری می‌کنیم که چرا طعمه‌گذاری انجام نشده و می‌بینیم که طعمه‌گذاری صورت گرفته اما موش‌ها نسبت به طعمه مقاوم شده‌اند یا نسبت به آن شناخت پیدا کرده‌اند و دیگر از آن استفاده نمی‌کنند، پس باید نوع طعمه‌ها عوض شود. به راحتی مردم به ما گزارش می‌دهند و ما متوجه می‌شویم که این نظارت میدانی نیاز است تا مدل مبارزه با حیوانات موذی تغییر کند و ما هم در قراردادهای‌ خود نوع سمومی را که استفاده می‌کردیم، تغییر دادیم.

او متذکر می‌شود: ما باید سامانه را درست تحلیل کنیم. دلیل بالابودن پیام‌های حوزه خدمات شهری این است که این سامانه مربوط به چنین پیام‌هایی است و ما از موضوع تماس‌ها و پیگیری آنها می‌توانیم به ارتقای کیفیت خدمات شهری کمک کنیم.

نظارت هوشمند در نظافت شهر

مدیرعامل سازمان پسماند درخصوص اینکه آیا امکان نظارت هوشمند برای نظافت شهر وجود دارد؟ می‌گوید: در زمان ورود من به سازمان پسماند، سامانه کنترلی صورت‌وضعیت الکترونیکی را داشتیم، اما عملکرد آن به‌گونه‌ای بود که هدف رصد هوشمند اتفاق نمی‌افتاد. اما این سامانه تغییرات اساسی کرده‌؛ مرکز رصدی ایجاد شد و قراردادهایی هم با دانشگاه تهران و فاوا بسته شده است. در حال حاضر تمام تجهیزات و ماشین‌آلاتی که در سطح شهر تردد می‌کنند، مجهز به GPS هستند و مشخص است که خودرو چه زمانی حرکت می‌کند، چه مسیری را طی می‌کند و به کدام نقاط می‌رود و مشخص است که چه حجم زباله را بار می‌زند و چند کیلومتر را رفت و روب می‌کند. امروز دیگر صددرصد جاروهای مکانیزه ما مجهز به سنسورهایی روی فرچه‌ها‌ شده‌اند و هر خودرو سه سنسور دارد که ما می‌توانیم به‌طور کامل بر عملکرد آن نظارت کنیم.‌ یک جاروی مکانیزه ممکن است در سطح شهر حرکت کند، اما من به‌عنوان کارفرما می‌خواهم بدانم جاروها درست کار می‌کنند یا نه؟ در این زمان، سنسور فرچه به من می‌گوید که این خودرو در حال رفت و روب است، زیرا اگر فرچه روی زمین قرار نگیرد به مرکز رصد ما آلارم می‌دهد. همچنین این خودروها دستگاهی برای آب‌پاشی دارند و اگر این آب‌پاش کار نکند، در مرکز رصد عدم کارایی اعلام می‌شود. یا هودی که خاک را به داخل مخزن می‌کشد، اگر کار نکند باز هم ما آن را در مرکز رصد متوجه می‌شویم. در قراردادها تعداد خودروها مشخص و در سامانه قابل ردیابی است که این خودروها در زمان خودشان کار می‌کنند یا خیر. خودروهایی هم که مخازن را تخلیه می‌کنند، در حال تجهیز به GPS هستند که این کار هنوز تکمیل نشده است.

او ادامه می‌دهد: اگر کنترل ما هوشمند نباشد، در جغرافیای 130 میلیون متر‌مکعب رفت و روب دچار مشکل می‌شویم. این سامانه‌های نظارتی هم کمک می‌کنند که به نظافت مورد نظر خودمان برسیم. اما برای ما این هم اهمیت دارد که در حال حاضر، در چه نقطه‌ای هستیم. بر اساس داده‌های سامانه نظارت هوشمند من، 30 درصد اهداف تعریف‌شده انجام شده و هنوز 70 درصد راه مانده که طی یک زمان‌بندی دو، سه‌ماهه، نظارت بر عملکرد ماشین‌آلات ما هوشمند شود.

مرحله اول کنترل هوشمند ماشین‌آلات است، در گام بعد کنترل هوشمند پاکبان‌هاست تا مشخص شود از هشت ساعت کاری، چند ساعت در حال فعالیت هستند، چه مسافتی را طی می‌کنند و چه مساحتی را رفت و روب می‌کنند. ما در حال مذاکره برای دستیابی به این سیستم هوشمند نظارتی هستیم.

اصل فراموش‌شده فرهنگ‌سازی

او در ادامه به اصل فراموش‌شده فرهنگ‌سازی اشاره می‌کند و یادآور می‌شود: ما همچنان در فرهنگ‌سازی مشکل داریم. شاید در هیچ جای دنیا هم این‌گونه نباشد که هر وقت شهروند خواست زباله تولید کند و ما هم به عنوان شهرداری ملزم به جمع‌آوری آن باشیم! شهروند زباله را داخل جوی آب می‌ریزد و ما آن را جمع می‌کنیم اما نه رسانه‌ها، نه دستگاه‌های نظارتی و... به شهروند نمی‌گویند چرا این‌گونه رفتار می‌کند... طبیعتا باید با شهروندان صادقانه سخن بگوییم. ما می‌گوییم خدمتگزار شهروندان هستیم اما با این شیوه رفتار نمی‌توانیم به‌درستی مأموریت‌هایمان را انجام دهیم. به طور مثال ما برای بزرگراه امام علی (ع)، یک ماه تمام به طور ویژه وقت گذاشتیم و هر روز آن بزرگراه را جارو کردیم اما باز فردا با کوهی از زباله کنار گاردریل‌ها مواجه شدیم. این زباله‌ها را چه کسی تولید می‌کند؟ جمع‌آوری زباله در بزرگراه بسیار دشوار است و خطرات جدی برای پاکبان‌های ما دارد... ببینید چقدر پاکبان‌های ما در بزرگراه‌ها آسیب جدی دیدند و چقدر ماشین‌آلات ما تصادف کردند. متأسفانه برخی از شهروندان مسئولیتی در این حوزه متوجه خودشان نمی‌دانند زیرا مسئولان از شهروندان چنین مطالبه‌ای ندارند. برخی از مسئولان نمی‌خواهند فرهنگ شهروند مسئولیت‌پذیر جا بیفتد. می‌گویند تمام مسئولیت‌ها با ماست. این نگاه‌ها، نگاه‌های اجرائی هم نیست و از نظر من، بیشتر نگاه‌های سیاسی است... هر مدیری مصاحبه تلویزیونی می‌کند، می‌گوید من نوکر مردم هستم و فرد هر کاری که بکند، من وظیفه دارم کارم را انجام بدهم. ما هرگز نگفتیم که شهروند هم در این حوزه مسئولیت دارد. بله ما وظیفه و مسئولیت داریم اما چقدر؟

محمدی ادامه می‌دهد: یک روز قبل از آغاز کار در مسیر، به پنج منطقه سرکشی کردم. یک مخزن زباله را دیدم که کله‌قندی شده است. از پیمانکار بازخواست کرده‌ام، عکس و زمان تخلیه مخزن را ارسال کرد که نشان می‌داد یک ساعت قبل مخزن را پاک و تخلیه کرده است. واقعیت این است که در روز ما با ترافیک سنگین روبه‌رو هستیم و امکان توقف خودرو در برخی از معابر وجود ندارد اما ما پیمانکار را ملزم کردیم برای اینکه زباله در مخازن نماند در روز هم مخازن پاکسازی شوند. بارها رانندگان ما مورد انتقاد قرار گرفته‌اند که چرا ترافیک درست کرده‌اید؟ چرا این موقع از روز در حال جمع‌آوری زباله هستید؟ چرا توقف کرده‌اید؟... آنها این را در نظر نمی‌گیرند که این مخزن شب تخلیه شده اما دوباره در روز پر شده و نیاز به پاکسازی دارد. گاه شهروند ما، هر زمان که بخواهد زباله می‌ریزد. شب زباله می‌ریزد، صبح زباله می‌ریزد... با آغاز به کار بانک‌ها و مراکز نظامی (که زودتر آغاز به کار می‌کنند) یک نوبت مخازن پر می‌شود. کارمندان که ساعت هشت صبح سر کارشان می‌آیند، یک نوبت هم آن زمان مخازن پر می‌شود. بعد مغازه‌دارها و بازاری‌ها می‌آیند، یک نوبت هم آن زمان مخازن پر می‌شود. یعنی ما 24ساعته در حال ریختن زباله در مخازن هستیم. درحالی‌که قاعده این است که از ساعت 21 تا 22 و 23 شب، زباله‌ها به مخازن ریخته شود و شب هم جمع‌آوری شود. این شیوه تولید زباله باعث می‌شود که مخازن همیشه پر و اطراف مخازن کثیف باشد و ما دائم شاهد فعالیت زباله‌گردها باشیم، درحالی که اگر زباله‌ها در ساعت تعیین‌شده از خانه خارج شوند، شهرداری هم طی سه، چهار ساعت این زباله‌ها را جمع‌آوری می‌کند و بعد رفت و روب انجام می‌شود تا صبح یک شهر تمیز تحویل شهروندان داده شود. پس شهروند ما هم باید زمان را رعایت کند. در حال حاضر پیمانکار ما 40 درصد در روزها باید زباله‌ها را جمع‌آوری کند، این در حالی است که در گذشته، این فعالیت در روز، حداکثر پنج تا شش درصد بود اما ما الزام کردیم که 40 درصد را روز جمع‌آوری کنند و 60 درصد هم شب جمع‌آوری شود.

جریمه تنها راه نیست

او ادامه می‌دهد: باید کاری کرد که این رفتار اصلاح شود و شهروند بداند اگر در ساعت اعلام‌شده زباله خود را خارج نکند برایش یک امتیاز منفی دارد. اگر امروز فردی از کمربند ایمنی استفاده نکند، بی‌فرهنگی محاسبه می‌شود. باید درخصوص زباله هم چنین اتفاقی بیفتد. ما در حوزه فرهنگ شهروندی نیاز به این داریم که یک معاونت قوی در این حوزه کار کند. اگر سایر کشورها برای افرادی که در سطح شهر زباله می‌ریزند، جریمه پیش‌بینی می‌کنند، علتش این است که زیرساختش فراهم است. این موضوع زیرساخت ملی می‌خواهد و نمی‌شود آن را جزیره‌ای انجام داد. اساس کار این است که نخست آن رویکرد کلی و نگاه ملی ایجاد شود و بعد هر دستگاهی برود برای ساختار خودش آیین‌نامه و قوانین مجموعه‌ خودش را تنظیم و آن را دنبال کند. این موضوع یک عزم ملی می‌خواهد.

او در واکنش به اینکه درخصوص استفاده از کمربند ایمنی هم در نهایت جریمه کارسازتر از سایر روش‌ها و فعالیت‌های فرهنگی بود، توضیح می‌دهد: اتفاقا من معتقدم که در آن مورد، همه فعالیت‌ها با هم جواب داد. هم جریمه اثربخش بود و هم اطلاع‌رسانی خیلی کمک کرد. اینکه نشان بدهیم چه بلایی سر فردی آمده که بدون کمربند تصادف کرده و این سهل‌انگاری چه مخاطراتی را برای خودش و خانواده‌اش ایجاد کرده، قطعا اثرگذاری خودش را داشته است و این کارها، به شکل تک‌بعدی اصلا جواب نمی‌دهد. هم بحث جرایم و هم بحث اطلاع‌رسانی و هم بحث آموزش و... همه با هم می‌تواند منجر به اصلاح رفتارها شود.

نظافت مکانیزه بزرگراه‌ها و خطراتش

محمدی درخصوص اینکه مگر براساس مصوبه شورا نباید نظافت بزرگراه‌ها به صورت صددرصد مکانیزه باشد، می‌گوید: قرار نیست همه نظافت‌ها و رفت و روب‌ها مکانیزه باشد؛ ولی در بزرگراه‌ها، مخصوصا در لاین‌های وسط که مسیر کندرو، تندرو هست، این کار با ماشین‌های مکانیزه انجام می‌شود. صددرصد لاین‌های تندرو بزرگراه‌ها هم به صورت مکانیزه نظافت می‌شود. اما در همین لاین کندرو اتوبان امام علی (ع) بعد از گاردریل‌ها پیاده‌راه‌ها قرار دارد یا کانال‌هایی که در حاشیه اتوبان‌ها یا بزرگراه‌ها هست. آنها بالطبع بایستی با نیروی پاکبان انجام شود. البته الزاماتی درخصوص علائم هشداردهنده، علائم ترافیکی و مسائل ایمنی وجود دارد که آنها را رعایت می‌کنیم. پس اساس کار برای بزرگراه‌های ما با ماشین‌های مکانیزه است. برای حدود 730 میلیون مترمربعی که در سطح شهر سطح رفت و روب ما هست، 84، 85 دستگاه ماشین مکانیزه جاروب داریم. سطح قابل توجهی از آن را با ماشین مکانیزه انجام می‌دهیم و الباقی را با جاروی دستی. اما به هر حال این مخاطراتی است که در حاشیه‌های بزرگراه‌ها حتی در مرکز شهر هم وجود دارد.

به‌روزرسانی خودروها و تجهیزات پسماند

مدیرعامل سازمان پسماند درباره به‌روزرسانی خودروها و تجهیزات پسماند هم توضیح می‌دهد: از سال 92 به بعد تقریبا هیچ‌گونه نوسازی در ماشین‌آلات خدمات شهری انجام نشده بود. البته به‌ندرت با تغییر پیمانکار و از آنجا که هزینه خودروی فرسوده از فایده آن بیشتر شده بود، خودروی جدیدتری خریده شده اما این شکل نوسازی، کمتر از انگشتان دست بود. یکی از ثمرات قراردادهای جدید ما این بود که پیمانکاران بخش خصوصی خودشان رفتند و ماشین‌آلات‌شان را نوسازی کردند. البته نه همه ماشین‌ها را بلکه به میزانی که صنعت کشور ما بتواند پاسخ‌گو باشد. با این وصف، به سرعت، چیزی حدود 485 دستگاه از 700 دستگاه ماشین‌آلات خدمات شهری نوسازی شدند. میانگین معدل ماشین‌آلات ما از مدل 92 به مدل 99 رسید و بعد ما یک‌سری الزامات گذاشتیم. مثلا اعلام کردیم دیگر از مدل 90 به قبل هیچ ماشینی را به داخل مرکز راه نمی‌دهیم و آن سامانه‌ هوشمند وقتی ماشین مدل پایین بیاید، اجازه نمی‌دهد که وارد شود. این کار را پله‌پله انجام دادیم. واقعیت این است که با محدودیت‌هایی که در کشور داریم و محدودیت‌هایی که در این صنعت وجود دارد، نمی‌توان این کار را یکباره انجام داد. درحال حاضر بیش از 50 درصد ماشین‌آلات خدمات شهری نوسازی شده است و من فکر می‌کنم با همین روشی که جلو می‌رویم، بتوانیم مثلا در یک سال آینده به وضعیتی برسیم که تقریبا صددرصد ماشین‌آلات خدمات شهری را نوسازی کنیم.

نوماد و انتقادها

محمدی درخصوص نوماد و درخصوص انتقادهایی که در این حوزه وجود دارد، آگاهی‌نداشتن شهروندان از این سامانه، گلایه کاربران از تأخیر در مراجعه، قیمت‌گذاری اندک و... هم می‌گوید: جمع‌آوری هوشمند زباله یک اصل ثابت‌شده در دنیاست و برای ما هم مهم بود که این زیرساخت‌ها ایجاد شود و تا امروز هم بیشتر درگیر ایجاد زیرساخت بودیم. تا به امروز موفق شدیم اقداماتی انجام دهیم تا بخشی از این زیرساخت ایجاد شود. هدف‌گذاری اولیه این بود که تا آخر خرداد بتوانیم 50 هزار کاربر فعالِ همراه با خودمان داشته باشیم. از روز اول اردیبهشت‌ماه 1403 شروع جدی‌ این کار بود که تا امروز، حدود 24 تا 25 هزار نفر کاربر موفق را جذب کردیم. هدف‌گذاری ما تا پایان خرداد، تا 50 هزار نفر و تا پایان سال تا 500 هزار نفر است. در این راه نقص‌هایی وجود دارد که اگر رفع نشود، حتما بلای جان پروژه خواهد شد و اگر رفع شود، حتما کمک می‌کند تا یک مقدار شیب ما تندتر بشود و بتوانیم به آن عدد 500 هزار نفر کاربر برسیم.

فراخوان برای طرح استحصال گاز متان

مدیرعامل پسماند درباره اقدامات محیط‌زیستی در زمینه گاز متان هم می‌گوید: بیش از 70 سال است که زباله‌ها در مجموعه آرادکوه دفن می‌شود و قطعا نیاز است درباره گازهای آلاینده‌شان اقداماتی انجام شود. در طرح جامع به‌عنوان یک تکلیف، مقرر شده تا نسبت به استحصال گازهای متان اقدام شود. در اقدامات و اعتبارات و بودجه سال 1402 دیدیم و گفتیم با مشارکت بخش خصوصی کار را انجام بدهیم و اقدامات‌مان را انجام دادیم و مشاور انتخاب کردیم و مشاور شرح خدمات را تنظیم کرد. برای سال قبل نرسیدیم و کار سختی بود. در دهه 80 سازمان مدیریت پسماند یک مرحله اقدام کرد و نسبت به استحصال گاز متان موفق نشد و برای اینکه بار دیگر به چنین مشکلی برخورد نکنیم، مشاور ذی‌صلاح انتخاب کردیم و او شش، هفت ماه است که کار می‌کند و شرح خدماتش آماده شده است. یکشنبه اولین جلسه‌ ما با سازمان سرمایه‌گذاری است و درصدد هستیم تا برای جذب سرمایه‌گذار استحصال گاز متان، فراخوان بگذاریم. تنها پروژه موفق طرح متان در سراسر ایران، در مشهد بوده که در دهه 80 با سرمایه‌گذاری و هزینه شهرداری مشهد افتتاح شد و هنوز هم این پروژه فعال است. هم‌زمان با اینکه فراخوان سرمایه‌گذاری را منتشر کردیم، از کارگروه راهبری طرح جامع اجازه گرفتیم تا هم‌زمان اسنادی را آماده کنیم که اگر هم سرمایه‌گذار نیامد، امسال بتوانیم از شهرداری اعتبار بگیریم تا پروژه را در آرادکوه اجرا کنیم. به عبارتی دیگر، ما تکلیف داریم هم سرمایه‌گذار جذب کنیم و هم اگر سرمایه‌گذار نیامد، با سرمایه خود شهرداری استحصال گاز متان را انجام بدهیم.

او درباره گمانه‌زنی‌ها برای جذب سرمایه‌گذار می‌گوید: تاکنون کسی استقبال نکرده است. یک شرکت استقبال کرد که می‌گوید باید چاهک‌هایی بزنند و با اتصال لوله‌هایی به صورت مشبک، گاز را جمع‌آوری کنند و دستگاهی دارند که در آن، گاز ترش را به سوخت تبدیل می‌کند و ژنراتور کار می‌کند و به برق تبدیل می‌شود. می‌گویند قسمت انتهایی را سرمایه‌گذاری می‌کنیم، ولی بابت چاهک و لوله‌گذاری که حدود 300، 400 میلیارد هزینه لازم دارد، خودتان هزینه کنید. اگر سرمایه‌گذار قانع شود و زمان بهره‌برداری بیشتری به او بدهیم که خودش این کار را انجام بدهد، بهتر است. قطعا تا پایان شهریور امسال در این زمینه تعیین تکلیف خواهیم کرد؛ یعنی یا قرارداد با سرمایه‌گذار منعقد می‌شود یا قرارداد مشارکتی می‌بندیم؛ یعنی بخشی ما هزینه می‌کنیم و بخشی هم سرمایه‌گذار هزینه می‌کند.

از سرمایه‌گذاری تا جابه‌جایی؛ قانون چه می‌گوید؟

محمدی درباره انتقال آرادکوه هم توضیح می‌دهد: جابه‌جایی معنا ندارد. لندفیلدهایی که 70 سال است در آرادکوه ایجاد شده، به خودی خود می‌تواند آلودگی ایجاد کند. براساس قانون و طرح جامع که یک مسیر مطالعاتی علمی انجام شده و ابلاغ شده، گفته شده سرمایه‌گذاری کنید. آیا سرمایه‌گذاری‌کردن مغایر با جابه‌جایی نیست؟ بخشی را ما باید برای کمک به محیط‌ زیست و کاهش آلودگی‌ها سرمایه‌گذاری کنیم؛ مثل استحصال گاز متان که باید انجام شود. یک بخش هم بابت دستگاه‌های پردازشی برای زباله‌ها است و می‌توان مانع شد تا در محیط زیست رها نشوند و آنها را جدا کرد که برای این هم تکلیف قانونی داریم. یک تکلیف دیگر قانونی ما، شهرک بازیافت است. در آرادکوه به ما زمین داده شده و می‌گویند ملزم هستید در یک فضای 64 هکتاری، شهرک بازیافت ایجاد کنید و براساس قانون جایش را هم مشخص کردند تا زباله‌های خشکی که در سطح شهر از طرف بخش خصوصی جمع‌آوری می‌شود، در منظر بخش نظارتی مثل محیط زیست قرار گیرند تا قابل کنترل و نظارت باشند. خیلی از اینها نظارت‌پذیری ندارند و هرکس در گوشه‌ای از یک شهرک کارهایی انجام می‌دهد.

او ادامه می‌دهد: یک بخش دفن زباله‌های روزانه است که ممکن است گفته شود نباید در اینجا دفن شوند. پس باید زباله‌سوز شش هزارتنی را تا آخر خرداد به قرارداد برسانیم که این یک کار سنگین است. باید کارهای مطالعاتی‌اش انجام شود و یک قرارداد بین‌المللی است. ما یک مشاور خیلی قوی بین‌المللی انتخاب کردیم که دارد رویش کار می‌کند و بخش به بخش و مرحله به مرحله جلو می‌آید. زمان‌بندی گذاشتیم که تا آخر اسفند بتواند به قرارداد برسد و بعد زمان را تا اردیبهشت جابه‌جا کردند و نهایتا خرداد را قطعی کردند و در آخرین جلسه‌ای که با شهردار تهران داشتیم، قرار شد تا 25 خرداد انتخاب پیمانکار انجام شود تا نهایتا در 30 خرداد بتوانیم پیش‌نویس قرارداد را بنویسیم که کاری بسیار سنگین است. اگر دستگاه زباله‌سوز شش هزارتنی باشد، دیگر دفن زباله نخواهیم داشت. براساس مطالعات متعددی که در طرح جامع انجام شده، جانمایی در آرادکوه است. براساس سند بالادستی‌مان تمام سرمایه‌گذاری‌هایی که تاکنون انجام شده، در آرادکوه است. اگر زمین جدیدی به ما بدهند تا اگر زباله دفنی داشتیم، زباله‌ها را جابه‌جا کنیم، حتما این کار را انجام خواهیم داد.

در انتظار «زباله‌سوز 6 هزارتنی»

اما چه زمانی به «زباله‌سوز شش‌ هزارتنی» دست خواهیم یافت؟ محمدی می‌گوید: نامه‌نگاری‌ها انجام شده و فرایند، مرحله به مرحله جلو می‌رود. کمیسیون خدمات شهری ابهامی دارد و می‌گوید شاید تهران به سوختن این میزان زباله نیاز نداشته باشد. براساس اطلاعاتی که داشتیم و مطالعه‌ای که مشاور طرح جامع انجام داد، هر شهروند تهرانی 764 گرم زباله تولید می‌کند و تهران هم 10 میلیون جمعیت دارد، پس چیزی حدود هفت‌هزارو 500 تن زباله تولید می‌شود. در بهترین حالت اگر هزارو 500 تن آن تفکیک شود، شش هزار تن زباله می‌ماند و اگر این کار برای چهار هزار تن منطقی نباشد، ولی برای شش هزار تن قطعا منطقی است. به هر حال ما عدد و رقم و سامانه توزیع مطالعات علمی داریم و گزارش‌های توزیع روزانه گزارش مشاور و مطالعات طرح جامع را در نظر می‌گیریم. وقتی مطالعات طرح جامع گفت تهران این‌قدر زباله دارد، انجام این کار را شورای شهر به ما ابلاغ کرد.

دانش‌بنیان‌ها در شهر موش‌ها

برخی از کارشناسان، تهران را شهر موش‌ها توصیف می‌کنند. مدیرعامل پسماند درباره روش‌های مبارزه با موش در شهرداری هم چنین توضیح می‌دهد: راجع به موش مطالعات زیادی می‌شود. یکی از کارهایی که انجام دادیم، این است که دو، سه شرکت دانش‌بنیان را وارد کردیم که روی این موضوع کار کنند و اتفاقات خوبی هم افتاد. آنها این کار را در منطقه 12 به صورت پایلوت اجرا کردند. کاری که تا امروز انجام دادند، نتیجه‌اش تقریبا خوب بوده، ولی برای ما قانع‌کننده نیست؛ یعنی همچنان اثربخشی لازم را ندارد. درباره موضوع موش باید سموم جدید را امتحان کنیم. با مشکلاتی روبه‌رو هستیم و باید بحث‌های زیست‌محیطی را در نظر بگیریم. نمی‌شود هر سمی را استفاده کرد، چرا‌که ممکن است سم به آب‌های زیرزمینی آسیب جدی بزند و بی‌محابا نباید کارهایی خارج از قاعده انجام داد. این کار باید با ملاحظاتی انجام ‌شود. البته امروز وضع‌مان خیلی بد نیست و اوضاع تحت‌ کنترل است، اما رضایت‌بخش نیست.

مقابله با آلایندگی زباله‌های بیمارستانی

آخرین موضوع مورد بحث، درباره چالش قدیمی زباله‌های بیمارستانی است. محمدی در این زمینه می‌گوید: زباله‌های بیمارستانی، زباله‌هایی است که اگر پروتکل‌هایش به لحاظ آلودگی‌های زیست‌محیطی رعایت نشود، مشکلات جدی ایجاد می‌کند. یک نوع تفاهم این است که بیمارستان‌ها برای بی‌اثرکردن آلایندگی‌های محیطی ملزم شوند و ما زباله بی‌اثر و بی‌خطر را دفن کنیم. به اینها زباله‌های ویژه می‌گویند؛ یعنی باید یک مرحله آلایندگی‌اش را از بین برد. تقریبا تمام بیمارستان‌ها دستگاه اتوکلاو دارند و وزارت بهداشت ملزم شده و پای کار است و هزینه هم می‌دهد. ما باید زباله‌ای تحویل بگیریم که بیمارستان آن را اتوکلاو کرده و به زباله ویژه تبدیل شده است. زباله‌های ویژه باید در رده خاص خودش دفن شود، چراکه همچنان زباله عادی نیست اما با این شیوه خیلی از مشکلات زیست‌محیطی‌اش از بین می‌رود. از نگاه وزارت بهداشت، خطر این زباله‌ها از زباله‌های عادی هم کمتر است؛ ولی نگاه تخصصی حوزه محیط زیست می‌گوید اینها باید ویژه دفن شوند و ویژه دفن می‌شوند. مرکز دفن زباله بیمارستانی در آرادکوه جداست و آهک‌پاشی و پروتکل‌های دفنش انجام می‌شود. ما در این مسیر ممکن است مشکلاتی با درمانگاه‌ها داشته باشیم که البته تا حدی در حال حل‌شدن است. دستگاه اتوکلاو چند میلیارد تومان است و یک درمانگاه نمی‌تواند آن را تهیه کند، درحالی‌که وزارت بهداشت آنها را هم ملزم کرده و ما هم الزاماتی داریم تا زباله‌ها را تحویل بگیریم. در این راه، البته درمانگاه‌ها با بیمارستان‌ها قرارداد بسته‌اند و زباله‌های‌شان را در بیمارستان‌ها اتوکلاو می‌کنند و تحویل می‌گیرند. یعنی نسبت به چند سال قبل در موضوع زباله‌های بیمارستانی اتفاق خیلی خوبی افتاده است. البته به این نکته هم باید اشاره کنم که در حمل این زباله‌ها مشکلات جدی داشتیم چراکه اگر ماشین‌آلات حمل این زباله‌ها کوچک‌ترین نشتی‌ای داشته باشند، مشکلاتی در شهر ایجاد می‌شود. سال گذشته برای حل این مشکل، اقدام کردیم و امروزه، تمام ماشین‌آلاتی که زباله حمل می‌کنند، مدل 1401 هستند. در واقع یک پیمانکار جذب شد و ماشین‌آلات صفر کیلومتر مدل 1401 را وارد کرد و ناوگان نوسازی شد. ما برای کنترل و نظارت در این حوزه، خیلی سخت گرفتیم، چراکه معتقدیم این بخشی نیست که بتوان به‌سادگی از کنار آن گذشت.