اندر حال و هوای امتحانات نهایی
این روزها امتحانات نهایی دانشآموزان پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم در حال برگزاری است. امتحاناتی که نتایج آن، تأثیر قطعی 50 درصدی در کنکور تمام دانشآموزان گروههای ریاضی؛ تجربی و انسانی خواهد داشت؛ به عبارتی تمامی نمرات نهایی روی قبولی کنکور و سرنوشت دانشآموزان مؤثر است. این اثرگذاری میتواند باعث بهتر یا بدتر شدنِ تراز و رتبه کنکور شود.
نسرین محمدباقری
این روزها امتحانات نهایی دانشآموزان پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم در حال برگزاری است. امتحاناتی که نتایج آن، تأثیر قطعی 50 درصدی در کنکور تمام دانشآموزان گروههای ریاضی؛ تجربی و انسانی خواهد داشت؛ به عبارتی تمامی نمرات نهایی روی قبولی کنکور و سرنوشت دانشآموزان مؤثر است. این اثرگذاری میتواند باعث بهتر یا بدتر شدنِ تراز و رتبه کنکور شود.
هدف از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در اثرگذاری سوابق تحصیلی بر کنکور سراسری، حذف تدریجی کنکور و برقراری عدالت در پذیرش داوطلبان ورود به دانشگاهها بوده است. ظاهر امر مقبول است. زمانی که دانشآموزان همپایه در امتحانات یکسان شرکت میکنند درجه سختی و آسانی سؤالات برای همه یکسان است و در تصحیح برگهها نظر معلم یا توصیه مدیران نقشی ندارد و شیوه تصحیح برای همه به صورت الکترونیکی خواهد بود.
اما نگاهی به آمار چند سال اخیر شرکتکنندکان در کنکور، از کاهش علاقه داوطلبان، بهویژه پسرها، برای ورود به دانشگاه حکایت میکند. اگرچه در مدارس دخترانه نیز انگیزه چندانی برای ادامه تحصیلات نمیبینیم. در خوشبینانهترین حالت تنها 20 درصد از دانشآموزان به فکر تحصیلات دانشگاهی هستند و سایر دانشآموزان در حال عبور از کنکور و دانشگاه هستند و هر سال سهم مدارس دولتی در قبولی آزمون سراسری ورود به دانشگاهها کم و کمتر میشود.
دلایل این بیانگیزگی ریشه در عوامل گوناگونی دارد که در این یادداشت فرصت پرداختن به آن نیست. حال تکلیف 80 درصد دانشآموزانی که برای گرفتن دیپلم، سه سال باید استرس آزمون نهایی را تحمل کنند، چیست؟ آیا شرایط پیش از آزمون برای همه دانشآموزان یکسان است؟
متأسفانه با توجه به بیعدالتیهای آموزشی، شرایط و سطح آموزش در مناطق و مدارس مختلف بسیار متفاوت است که به چند مورد آن اشاره خواهم کرد.
تا چند ماه پس از شروع سال تحصیلی، در برخی از مدارس دولتی، بچهها حتی در دروس تخصصی معلم نداشتند. برخی از دانشآموزان مدتها کتاب درسی هم نداشتند. از مهمترین موارد اختلاف سطح آموزشی مدارس، میتوان به میزان ساعت آموزش اشاره کرد. ساعت آموزشی در مدارس متنوع مختلف است. مدارس دولتی از مهرماه فعالیت آموزشی خود را شروع میکنند. به دلیل دوشیفته بودن این مدارس، زمان مفید آموزش در بهترین حالت چهار ساعت در روز است. در حالی که مدارس غیرانتفاعی و مدارس خاص از تیرماه درسهای تخصصی خود را شروع میکنند و در طول سال تحصیلی هفت ساعت آموزشی مفید دارند. بهترین معلم هم که در مدرسه دولتی باشی دغدغه اصلیات به پایان رساندن کتاب درسی خواهد بود. در صورتی که در مدارس خاص در کنار مباحث کتاب میتوان به فعالیتهای آموزشی بیشتری پرداخت. در مدارس خاص بچهها از همان پایه دهم زیر نظر مشاور و با برنامه درس میخوانند. در مدارس دولتی از مشاور و برنامهریزی تحصیلی خبری نیست. سطح رفاه دانشآموزان نیز از عوامل تأثیرگذار بر کیفیت یادگیری است.
متأسفانه شرایط بد اقتصادی بسیاری از بچهها را مجبور کرده که بخشی از روز را بهطور نیمهوقت کار کنند و همین امر سبب میشود علاقه و انگیزه چندانی برای آموختن نداشته باشند. مدارس دولتی در تأمین سادهترین ابزار آموزشی، مانند ماژیک ناتوان هستند و بخشی از زمان کلاس به گلایه دانشآموزان برای پرداخت کمکهزینه تحصیلی و هزینه ماژیک میگذرد.
مؤلفههای بسیاری در بیعدالتی آموزشی دخیل هستند. با وجود این نابرابریها قطعا شرایط پیش از آزمون برای دانشآموزان تفاوتهای زیادی دارد و تا زمانی که فرسنگها با عدالت آموزشی فاصله داریم، برگزاری آزمون نهایی با ادعای اجرای عدالت در رقابت کنکور قابل قبول نیست.
یادمان نرفته است که قرار بود با حذف تدریجی کنکور، آرامش فرزندانمان تضمین شود. اما اکنون سه سال از بهترین روزهای دانشآموزان باید با نگرانی و اضطراب سپری شود!