در نشست نقش آگاهی مردم در پایاندادن به کار کودک عنوان شد
دولت، عامل اصلی معضل اشتغال کودکان
زمانی که کودکان کار را در خیابان مشاهده میکنید، چگونه باید رفتار کنید؟ باید با دعوا آنها را دور کنید، برفپاککن خودرو را بزنید؟ آبمیوه و کیک بدهید؟ از زندگی سختشان اظهار ناراحتی کنید یا از آنها بترسید؟ حقیقت این است که میان انجمنها و نهادهای مدنی هم اختلافاتی در این زمینه وجود دارد هرچه هست، ترحم و رفتار بد شما روان کودک را نابود میکند.
صبا رضایی: زمانی که کودکان کار را در خیابان مشاهده میکنید، چگونه باید رفتار کنید؟ باید با دعوا آنها را دور کنید، برفپاککن خودرو را بزنید؟ آبمیوه و کیک بدهید؟ از زندگی سختشان اظهار ناراحتی کنید یا از آنها بترسید؟ حقیقت این است که میان انجمنها و نهادهای مدنی هم اختلافاتی در این زمینه وجود دارد هرچه هست، ترحم و رفتار بد شما روان کودک را نابود میکند. هنوز حتی بسیاری از مددکاران اجتماعی کشور هم نمیدانند چگونه باید برخورد کنند. از سویی دیگر، مگر یک سازمان مردمنهاد چند کودک را میتواند تحت پوشش بگیرد؟ تازه اگر اجازه فعالیت داشته باشد. آخرین آمار رسمی از وجود سه میلیون کودک کار در ایران حکایت دارد. فقر، تورم، تحریمها و بحرانهای اقتصادی عوامل اصلی کار کودکان است و این عوامل به دست NGOها حل نمیشود. اما مشکل اصلی در جامعه عدم آگاهی است. نه مردم درباره کودکان کار آگاهی کافی دارند و نه خانوادهها. در کشوری که والدین از کودکی کار کردهاند یا قدرت تأمین معاش خود را ندارند، کار کودکان بسیار عادی است. نشست نقش آگاهی مردم در پایاندادن به کار کودک روز دوشنبه، 21 خرداد در شهر کتاب راه برگزار شد. در این نشست جمعی از فعالان، مددکاران و مدیران NGOها حضور داشتند و به بررسی آسیبهای کار کودکان پرداختند.
سیاستگذاری تهدیدی
محمدصالح نقرهکار، دبیر کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای مرکز، در این نشست گفت: تشکلهای منضبط در حوزه کار کودک همواره از سیاستگذاری تهدیدی رنج میبرند. یکی از مهمترین موارد برای رفع کار کودکان، حق توسعه و توسعه ایران است. عدم توسعه موجب میشود معضلی به نام کودکان کار در کشور به عاملی بحرانی تبدیل شود. او افزود: کودکان به دلیل فقر فرهنگی و فقر اقتصادی ناچار به کارکردن میشوند. در دکترین هابزی، دولت باید تنها مرجع قدرت و سیاستگذاری باشد، اما در دکترین روسو، تنها دولت نباید در سیاستگذاری و مدیریت کشور مشارکت داشته باشد؛ چراکه دولت به تنهایی نمیتواند کشور را توسعه دهد. نقرهکار گفت: تحریمها، مهاجرت افغانها، نابسامانی اقتصادی و معضلات دیگر وضعیت نابسامانی را به وجود آورده است. دولت به تنهایی نمیتواند برای تمامی این مشکلات راهکار پیدا کند. او تأکید کرد: با نگاه انسجامبخشی و مشارکپذیرانه، چهار محور اساسی را باید در رفع معضل کودکان کار در نظر داشته باشیم؛ اهداف، سازمان، برنامه و روش. در نظام قانونی آمده است که افراد زیر 18 سال کودک و نوجوان بوده و نباید کار کنند. در پیماننامه کودک، سن کودکی تا 18 سال عنوان شده است. نقرهکار با تأکید بر این امر که کودک وسیله تأمین معاش خانوار نیست، بیان کرد: کارکردن در سنین کودکی، دستکاری در سن رشد کودکان است. اهداف ما باید در قانون متجلی شود. قانونی داریم در کشور تحت عنوان قانون حمایت از اطفال و نوجوانان. قوانین ضمانت اجرائی داشته و میتوانیم حقمحورانه از آنها استفاده کنیم. او افزود: ممانعت سرپرستان از حق تحصیل کودکان جرم است. ما مدنیها ابزار محدود اما مؤثری برای بهبود سیاستگذاریهای دولتی داریم. یکی از این ابزارها، دادخواهی عمومی است. یکی از اقدامات ضروری دیگر اولویتبخشی به حذف کار کودکان است. نهادهای سیاستگذار باید بودجه درخور توجهی را به رفع معضل کار کودکان اختصاص دهند. تمامی کودکان باید به آموزش دسترسی داشته باشند.
نقش بنیادین دولت در کار کودکان
فرشید یزدانی، فعال کار کودک، در ادامه این نشست با تأکید بر اینکه کار کودک امری پیچیده و چندبعدی است، بیان کرد: امروز روز جهانی مبارزه علیه کار کودکان است. شهرداری تهران به کودکان بهعنوان مبلمان شهری مینگرد. ابتدا میگفتند جمعآوری کودکان کار، سپس عنوان آن را به ساماندهی کودکان کار تغییر دادند. او افزود: نگاه تقلیلگرایانه تکبعدی به کودکان کار موجب تشدید این معضل در جامعه شده است. نیرویی که در صورت آموزش میتواند در آینده ارزشافزوده بالایی داشته باشد، به دلیل کار در کودکی در همان ارزشافزوده پایین باقی میماند. از طرفی دیگر، در مناسبات اجتماعی نیز مدارس به جای اینکه در پی حل جامعهپذیری و ایجاد همبستگی اجتماعی باشند، به محل گسست اجتماعی تبدیل شدهاند. یزدانی گفت: بهجز معضلات اقتصادی که به کار کودکان دامن زده، فقر فرهنگی نیز این معضل را تشدید کرده است. باور به کار کودک در بسیاری از طبقات اجتماعی موجب شده والدین کودکان خود را به کار بگمارند. کودکان کار تنها آن کودکانی که در خیابان مشاهده میکنیم، نیستند؛ در بازار مولوی در بسیاری از کارگاهها نیز کودکان بهعنوان کارگر به کار گرفته میشوند. او افزود: در بعد سیاسی نیز کودکان در حوزه قدرت اهمیتی ندارند؛ چراکه کودکان حق رأیدادن ندارند. همین کاندیداهای ریاستجمهوری، چند نفرشان درباره کودکان صحبت خواهند کرد؟ دولت نقش بنیادین در ایجاد کار کودکان دارد.
19 میلیون حاشیهنشین و 3 میلیون کودک کار
رضاشفاخواه، مددکار و وکیل دادگستری، در ادامه به مشکلات فعالیت NGOها اشاره کرد و گفت: در مقدمه کیفرخواست علیه جمعیت امام علی(ع) آمده است سازمانهای مردمنهاد به دنبال انقلاب رنگی و مخملی بوده و بازوی بینالمللی و خبر سازمان ملل و نهادهای بشردوستانه بینالمللی هستند. درواقع این کیفرخواست نهفقط علیه جمعیت امام علی(ع) بلکه علیه تمامی NGOها بود. او افزود: دولت تصور میکند چند جوان دانشجوی مرفه بیدغدغه دور یکدیگر NGO تشکیل داده و خالهبازی میکنند. اقدام جدی آن است که مشکلات کودکان را به گوش مسئولان و دولت برسانیم. جمعیت امام علی(ع) 44 مرکز و شش هزار کودک تحت پوشش داشت. اما دور خودمان میچرخیدیم. تا زمانی که مشکل کار کودکان بهطور اصولی رفع نشود، این اقدامات سود چندانی ندارد. شفاخواه گفت: 19 میلیون حاشیهنشین و بر اساس آمار رسمی، سه میلیون نفر کودک کار در کشور داریم. انجمن حمایت از حقوق کودک در سال 81 قانونی را در مجلس به تصویب رساند که به موجب آن یک میلیون ریال جزای نقدی برای کودکآزاری در نظر گرفته شده بود. موردی داشتیم در شهریار که زنی از کودکان برای تولید برس استفاده میکرد و آنها را مجبور میکرد برهنه شوند و از آنها فیلمبرداری میکرد. پس از شکایت و پیگیریهای بسیار این زن تنها به 300 هزار تومان جزای نقدی محکوم شد. او افزود: امیراحمد زینالی، دانشیار دانشگاه شهید بهشتی، قانون حمایت از اطفال و نوجوانان را تدوین کرد و پس از 11 سال به تصویب رسید. اکنون متأسفانه شبکه یاری کودکان کار منحل شده است. NGOها از ترس جلسه هم تشکیل نمیدهند. شفاخواه گفت: کارهای عادی و کارهای سخت و زیانآور از انواع کارهای کودکان است. کار عادی برای کودک زیر 15 سال غیرمجاز و کار سخت و زیانآور جرم است. سازمان بینالمللی کار کودک کنوانسیونی برای محو فوری بدترین اشکال کار کودک تصویب کرد، ایران به آن پیوست و آقای ربیعی، وزیر کار وقت، به برزیل سفر کرد و گفت که کودک زبالهگرد در ایران نداریم. او تأکید کرد: هر معاهده بینالمللی که توسط دولت ایران و دولتهای خارجی مصوب شده و به امضا برسد، در حکم قانون داخلی است. ایران نیز به کنوانسیون حقوق کودک پیوسته است. شفاخواه گفت: در همان مکانی که سعید جلیلی عکس تبلیغاتی برای انتخابات ریاستجمهوری گرفته است، در پشت سرش، مراکز بازیافت زباله واقع شدهاند. کودکان افغان بیشناسنامه در آنجا کار میکنند و بسیاری نیز همانجا میمیرند. یک بار موش انگشت یکی از کودکان را قطع کرد، اما کودک از شدت خستگی متوجه نشد.
عدم همسویی در جامعه مدنی
محمدحسن داودی، مدیرعامل مؤسسه صبح رویش گفت: سال 98 که کودکان کار را از سطح شهر جمعآوری کردند، اعتراض کردیم، اما بهزیستی اعلام کرد که بر اساس پژوهش انجامشده 85 درصد از مردم خواهان جمعآوری کودکان شدهاند. بحث آگاهیرسانی مردم بسیار مهم است.
او افزود: زمانی که NGOهای ایران فعالیتهای خود را با سمنهای کشورهای اروپایی مقایسه میکنند، متوجه میشوند فعالیتهای بسیار بیشتری انجام میدهند و بسیار مؤثرترند؛ چراکه در ایران بار بسیاری بر زمین مانده است. داودی گفت: مسیر توسعه جامعه از توسعه جامعه مدنی میگذرد. مشکل اصلی اما دودستگی در میان NGOهاست. همسویی در جامعه مدنی مقدمه آگاهیبخشی است. مرکز سرای غزل را یک ماه گذشته تخلیه کردند؛ این امر ضرورت همسویی و همبستگی میان نهادهای مدنی را نشان میدهد. او افزود: چقدر مردم از آسیبهایی که ترحم بر کودکان وارد میکند، آگاه هستند؟ متفاوت انگاشتن کودک به آنها لطمه میزند. افراد دغدغهمند هم رفتارهای غلط بسیاری دارند. زمانی که در NGO از برندینگ صحبت میکنیم، گفته میشود NGO جای این صحبتها نیست. داودی گفت: چقدر وارد گفتوگوهای لابیگونه شدهایم؟ حرفها را به زبان مسئولان ترجمه کرده و عنوان کردهایم؟ معمولا اگر با مسئولان جلسه داشته باشیم، با گفتاری تلخ و تحقیرآمیز صحبت میکنیم. او با اشاره به اینکه جامعه مدنی باید صدای واحد داشته باشد، گفت: رقابت و حذف دیگری از معضلات جامعه مدنی امروز ایران است.
امکان مطالبهگری را از ما گرفتهاند
آصفه کامرانی، رئیس هیئتمدیره ارفک گفت: والدین به اجبار کودکان را وارد چرخه کار میکنند. کودک نقش یادگیرنده دارد، اما وارد چرخه کار میشود. ایجاد بستر امن برای کودک موجب ارزش افزوده در بزرگسالی میشود. او افزود: باید در نشستها به وحدت رویه برسیم و نشستهای اینچنینی را ادامه دهیم. در کمپینهای آگاهیرسانی دچار بوروکراسی اداری میشویم و حتی هدف کمپین را فراموش میکنیم. کامرانی گفت: باید بر روی مطالبات تمرکز کنیم و زندگی بهینه و امن و آموزش برای کودکان کار را در اولویت قرار دهیم، اما ناگهان متوجه میشویم ونهای بهزیستی در حال جمعآوری کودکان هستند.