یک وعده بنزینی غیرقابل اجرا
رسانهها در جریان مناظرات ریاستجمهوری، از قول یکی از کاندیداها تیتر زدهاند که گویا این کاندیدا میخواهد قیمت بنزین را از سه هزار تومان کنونی به هزارو 500 تومان اصلاح کند. در قبال این وعده انتخاباتی چه موضعی میتوان گرفت؟
رسانهها در جریان مناظرات ریاستجمهوری، از قول یکی از کاندیداها تیتر زدهاند که گویا این کاندیدا میخواهد قیمت بنزین را از سه هزار تومان کنونی به هزارو 500 تومان اصلاح کند. در قبال این وعده انتخاباتی چه موضعی میتوان گرفت؟
اول) مقام معظم رهبری در سخنان خود با موضوع انتخابات انذار دادهاند که «کاندیداها همینطوری یک چیزی ادعا نکنند؛ یک چیزی میگویند، بدون اینکه امکانات کشور را در نظر بگیرند یا حتی بدانند». به عبارت دیگر هرگونه اظهارنظر از سوی کسی که در خود توانایی اداره کشور را دیده است، باید در راستای سیاستهای کلی و برنامههای اساسی کشور باشد یا اینکه آن را اقتضا کند. اگر کشور، سیاست مشخصی را در مقولهای پذیرفته است، باید مورد رعایت همه کاندیداها قرار داشته باشد. به همین خاطر است که رهبر معظم انقلاب اعتقاد دارند «آنچه در زمینه مسائل اقتصادی یا غیراقتصادی گفته میشود، در درجه اول باید در محافل کارشناسی گفته شود». این اهمیت نگاه کارشناسی در نزد عالیترین مقام کشور است.
دوم) موضوع بنزین همواره یکی از دغدغههای مردمی بوده است. به همین خاطر مقامات اجرائی کشور هرگونه تصمیم در مورد بنزین و گازوئیل را با نگرانی و با حداکثر احتیاط و ملاحظهکاری و با درنظرگرفتن جمیع جهات و شرایط اتخاذ میکنند. مردم و کشور بهواسطه جریانات 1398 آسیب فراوانی متحمل شدند و نباید هرگز اجازه داد چنین آسیبهایی بر پیکره جسم و روح شهروندان و کشور عزیزمان وارد شود.
سوم) کشور در شرایط کنونی با ناترازی بنزین مواجه است. میزان مصرف به طور مداوم در حال رشد است، کمااینکه میزان تولید هرگز نمیتواند با همان سرعت و نرخ افزایش پیدا کند. وزارت نفت در شرایط کنونی تمام توان خود را پای مدیریت تولید، عرضه، تأمین و توزیع بنزین گذاشته و به هر شکل ممکن از بروز کسری یا کمبود بنزین جلوگیری کرده است. این در حالی است که استمرار این وضعیت در میانمدت ناممکن بوده و بالاخره باید فکر اساسیتری کرد.
چهارم) قیمت تمامشده هر لیتر بنزین در کشور مشخص نیست. ما میدانیم که این قیمت قطعا بیشتر از سه هزار تومان است. دلیل اینکه این رقم اعلام نمیشود نیز به خاطر همان دغدغه همیشگی مردم است. به محض اینکه هرکدام از مقامات اجرائی یا وزارت نفت کوچکترین صحبتی در مورد بنزین میکنند، بلافاصله دستگاههای تبلیغاتی معاند به کار افتاده و آن را نشانهای برای آغاز گرانی یا افزایش نرخ بنزین معرفی کرده و روح و روان مردم را میخراشند.
پنجم ) وقتی قیمت هر لیتر بنزین برای دولت بیشتر از سه هزار تومان است، لذا دولت در حال پرداخت یارانه است. به یاد داشته باشیم روزانه میزان زیادی بنزین با نرخ هزارو 500 تومان هم مصرف میشود و بنابراین میزان این یارانه سر به فلک میکشد. دولت به زحمت توان تخصیص این میزان یارانه را دارد. از طرف دیگر ملاحظات اجتماعی و سیاسی نیز در تغییر نرخ بنزین مدخلیت دارند و همین باعث پیچیدگی قضیه بنزین شده است.
ششم) در حال حاضر روزانه میزان زیادی بنزین به کشورهای همسایه قاچاق میشود. شبکههای قاچاق در حال حاضر از این بابت منافع بسیار سنگینی را از جیب مردم به غارت میبرند. این نامزد با این حرف خود بیش از هرکس آن قاچاقچیان را خوشحال کرده است. هر لیتر بنزین و گازوئیل در شمار سرمایههای ما ایرانیان است. هیچ ایرانی منصفی، حاضر نیست اینچنین به تاراج سرمایههایش بنشیند که این نامزد با سربلندی از آن به عنوان برنامه خویش یاد میکند.
هفتم) درحالیکه کشور با معضلات ریشهدار و ابرمشکلات اقتصادی مواجه است، چگونه میتوان چنین راهحلهایی را تجویز کرد. با وعده این نامزد که طبعا کوهی از مشکلات جدید ایجاد میشود. بد نیست این شخص برای همه فاش کند که وعده مزبور از جانب کدام تیم کارشناسی یا اقتصادی ارائه یا تجویز شده است؟
هشتم) وقتی این کاندیدا از سوی مراجع بالاتر برای تصدی امر ریاستجمهوری شایسته شناخته شده است، طبعا هرگونه اظهارنظر او از سوی مردم رصد میشود. وقتی مردم از زبان این شخص میشنوند که «قیمت بنزین را از سه هزار به هزارو 500 تومان اصلاح میکنم»، آنگاه این ذهنیت در مردم شکل میگیرد که نکند چنین کاری ممکن و انجامپذیر باشد؟ درواقع طرح همین جمله میتواند کار رئیسجمهور بعدی را (فارغ از اینکه چه کسی و با چه برنامهای باشد) صدچندان سختتر و حساستر میکند. چگونه کسی میتواند این ذهنیت غیرواقعی و اساسا «غیرقابل عملیاتی» را در مردم ایجاد کند؟ کسی که تا این حد از مقتضیات بدیهیترین واقعیتهای فراروی کشور غافل است (یا خود را به غفلت زده است)، در صورت رسیدن به قدرت دست به چه ماجراجوییهای محیرالعقولی خواهد زد؟
آخر) نامزد مزبور با این سخن، مردم را در برابر حاکمیت قرار داده است. مردم وقتی میشنوند که به همین راحتی قیمت بنزین میتواند نصف شود، ناخودآگاه به این نتیجه میرسند که قیمت سایر خدمات دولتی نیز میتواند نصف شود. چهبسا بتوان قیمت برق و آب و گاز و مخابرات و صدها خدمات دیگر را هم نصف کرد. چقدر راحت میتوان به ارزانی دست یافت! این ذهنیت هم برای جامعه و هم برای حکمرانی کلان کشور بسیار خطرناک است.
معلوم نیست فردا این کاندیدا چه چیزی را از جعبه مارگیری خود بیرون خواهد آورد.