پرونده کیارستمی و سؤالهای بیجواب
ماجرای پرونده پزشکی عباس کیارستمی، کارگردان نامدار ایرانی سالهاست جزو مسائلی است که پرسشهای زیادی در ذهن پدید میآورد.
ماجرای پرونده پزشکی عباس کیارستمی، کارگردان نامدار ایرانی سالهاست جزو مسائلی است که پرسشهای زیادی در ذهن پدید میآورد. در اینباره ایسنا با بهمن کیارستمی و مانوش منوچهری (وکیل) گفتوگویی انجام داده است که در ادامه به بخشهایی از آن اشاره میشود. این گفتوگو به بهانه کتابی است که بهتازگی منتشر شده است و هفت پزشک درباره این پرونده سخن گفتهاند. البته این سخنان مربوط به سال 95 است و اینکه ناگهان اکنون این کتاب منتشر شده، از نظر بهمن کیارستمی جای تعجب دارد. او میگوید: «ماجرای این کتاب، خودش شبیه همان روند حقوقی طیشده است.
اینجا هم مشخصا هیچ نظارتی برای راستیآزمایی گفتهها وجود نداشته و سخن بهمثابه باد هوا، گفته و شنیده شده است». بهمن کیارستمی درباره مهمترین خواستهاش از پیگیری حقوقی پرونده پدرش گفت: «من فقط به دنبال یک گزارش دقیق و درست بودم. اصولا وقتی قرار باشد درباره یک موضوع، کاری انجام دهیم، درستترین راه این است که براساس منابع موثق اظهارنظر یا قضاوت کنیم. زمانی که یک موضوع جنبه عمومی پیدا میکند اولین مسئولیت نهادهای مرتبط این است که یک گزارش عمومی منتشر کنند. متأسفانه وقتی چنین گزارشی وجود ندارد، نتیجهاش انتشار کتابهایی از این دست میشود که این روایتها را با فاصله زمانی زیاد منتشر کرده است.
آیا بنده به عنوان فرزند عباس کیارستمی و اصلا یک شهروند، این حق را ندارم که اگر درباره مرگ پدرم دچار شکوتردید شدم، یک گزارش مشخص و دقیق بخواهم؟ این گزارش هرگز به من داده نشد و الان که چنین کتابی منتشر شده، این تصور پیش میآید که انگار در پس پرده موضوع دیگری هست و شاید از جنبه سیاسی باید آن را دید. جای سؤال است که چرا در این مقطع، یعنی در پایان یک دوران و در آخرین لحظات عمر یک دولت (سیزدهم)، باید چنین کتابی منتشر شود؟».
او با بیان اینکه «تا وقتی گزارش دقیق ارائه نشود باز هم در معرض روایتهایی قرار میگیریم که حتی درباره نقش و جایگاه و حضور افراد، اطلاعاتی تا این حد نادرست ارائه میشود، چه برسد به آنچه در روند درمان گذشته و عملا هیچ امکانی برای راستیآزمایی آن وجود ندارد»، در پاسخ به اینکه آخرین نتیجه شکایتش چه بوده است توضیح داد: «آخرین گفتوگوی من با دکتر قاضیزاده هاشمی، وزیر وقت بهداشت بود که در مراسم سالگرد پدرم به ایشان گفتم تنها خواسته ما این است که یک گزارش دقیق داده شود.
بعد از آن، آقای دکتر زالی (رئیس وقت سازمان نظام پزشکی) یک بار ما را دعوت کرد و گفت ایشان (وزیر) دستور را صادر کرده و ما درحال تکمیل این گزارش هستیم و به شما ارائه میکنیم. ما هم تا حدی امیدوار شدیم ولی دیگر هیچ خبری نشد و تمام! البته کاملا مشخص است که اگر آن گزارش منتشر شده بود، این کتاب دیگر ارزشی نداشت. گرفتاری سیستم پزشکی ما همین است که هیچ نهادی وجود ندارد بگوید شما ملزم به ارائه گزارش هستید و اگر گزارشی ارائه شد آن را راستیآزمایی کند. وضعیت به گونهای است که وقتی یک بار با پرونده کامل پزشکی به دادگاه رفتیم، خانم دکتر محرز به عنوان پزشک متخصصی که بررسی مسائل عفونی را برعهده داشت در اولین جلسه دادگاه گفتند شما بر چه اساسی کار پزشک را نقد میکنید؟ مگر پزشک هستید؟ شما صلاحیت صحبت درباره تخصص ما را ندارید! این درحالی است که من تمام اطلاعات پرونده پزشکی پدرم را در اختیار داشتم که آن هم بخاطر این بود که پدرم عباس کیارستمی بود و من بیشازحد معمول در این پرونده به اطلاعات پزشکی دسترسی داشتم، وگرنه همهچیز در این شرایط «تاپسیکرت» محسوب میشود و کسی بهجز تیم پزشکی و کادر درمان نمیتواند به اطلاعات پزشکی بیمار دسترسی پیدا کند».