|

نگاهی به کتاب «توسعه و ما زنان خاورمیانه‌ای»

مسائل اجتماعی زنان در خاورمیانه

در دهه‌های اخیر زنان در جوامع خاورمیانه نقش پررنگی در تحولات اجتماعی و سیاسی پیدا کرده‌اند و به میانجی تلاش‌های بی‌وقفه‌شان صدایی رساتر یافته‌ و توانسته‌اند مسائل اجتماعی و تاریخی زنان را به‌عنوان مسئله‌ای حیاتی مطرح کنند. از این‌رو، این پرسش که وضعیت امروزی زنان در جوامع خاورمیانه چگونه است؟ به پرسشی حائز اهمیت بدل شده است.

شرق: در دهه‌های اخیر زنان در جوامع خاورمیانه نقش پررنگی در تحولات اجتماعی و سیاسی پیدا کرده‌اند و به میانجی تلاش‌های بی‌وقفه‌شان صدایی رساتر یافته‌ و توانسته‌اند مسائل اجتماعی و تاریخی زنان را به‌عنوان مسئله‌ای حیاتی مطرح کنند. از این‌رو، این پرسش که وضعیت امروزی زنان در جوامع خاورمیانه چگونه است؟ به پرسشی حائز اهمیت بدل شده است.

به‌تازگی کتابی با عنوان «توسعه و ما زنان خاورمیانه» در نشر ثالث منتشر شده که برای پاسخ به همین پرسش نوشته و گردآوری شده است. این کتاب که در یازده فصل تدوین شده‌، توسط سمیه‌سادات شفیعی گردآوری شده است. او‌ که عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است، نویسنده چند فصل از کتاب و همچنین مقدمه آن است. او در مقدمه‌اش به چرایی و چگونگی انتشار این کتاب پرداخته و بخش‌های مختلف آن را معرفی کرده است. او نوشته‌ در زمان همکاری‌اش با دانشگاه گوتنبرگ در برنامه حکمرانی و توسعه محلی در خاورمیانه و شمال آفریقا، نگاه متفاوتی به مسئله اجتماعی در جوامع خاورمیانه یافته است: «این‌ بار دریافتم تأثیر انکارناپذیر و مستدام اجتماعات محلی بر حیات اجتماعی کنشگران در این منطقه از جهان در کنار مناسبات دیرین قدرت، تعیین‌کننده مسائل اجتماعی زنان است؛ تعیین‌کننده‌ای خطیر که حتی گاه با ترک سکونتگاه و مهاجرت‌های خانوادگی، همچنان در زندگی افراد حاضر و چه‌بسا نسل بعد جاری و ساری است. با درک موضوع در مختصات متفاوت و البته حساسیت بیش از پیش به بحث و نظر درباره ماهیت وضعیت زنان در این جوامع ترقی‌خواه‌». همین ایده و دغدغه به تألیف کتاب «توسعه و ما زنان خاورمیانه» منجر شده است. در تألیف این کتاب، نویسندگانی با تخصص‌های جامعه‌شناسی، مطالعات زنان، ارتباطات و اقتصاد مشارکت داشته‌اند.

نویسندگان در هر فصل از کتاب برای شناسایی هرچه بیشتر وضعیت زنان در خاورمیانه، به طرح مطالبی از ابعاد مختلف پرداخته‌اند تا زوایای پیدا و پنهانی از موضوع را بازطرح یا مورد بحث قرار دهند. بخش‌های مختلف کتاب با تمرکز بر الگوهای تکرارشونده، روابط و نهادهای اجتماعی را به‌عنوان کانون‌های پراهمیت در مطالعات زنان و جنسیت بررسی کرده‌اند. شفیعی در مقدمه‌ اثر به این نکته هم تأکید کرده که آگاهی هرچه بیشتر به زنان خاورمیانه، به اصالت تجارب مشترک آنان در برابر خوانش مسلط و سویافته غربی از وضعیت زنان منطقه اهمیت بخشیده و می‌تواند به‌عنوان مرجعی راهبردی در سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی راهگشای دشواری‌های کنونی باشد.

مقاله اول کتاب با عنوان «بازتاب مسائل اجتماعی زنان در رسانه‌های خاورمیانه» نوشته سمیه‌سادات شفیعی است و آن‌طور که از عنوانش هم برمی‌آید، به انعکاس وضعیت زنان خاورمیانه در رسانه‌ها مربوط است.

بخش دوم کتاب با عنوان «مطالعه وضعیت زنان در لبنان» نوشته نسیم‌السادات محبوبی شریعت‌پناهی و محیا شریفی است. آنها در نوشتارشان به مطالعه وضعیت زنان لبنان‌ در مسیر توسعه پرداخته و به دو حوزه خصوصی و عمومی نظر داشته‌اند. این فصل در ابتدا به جایگاه زنان در خانواده و نحوه عبور آنان از سنت‌های قومیتی لبنان پرداخته‌ و پس از آن درباره دسترسی زنان به آموزش عالی و به تبع آن مشارکت اقتصادی و سیاسی آنان بحث کرده است. در بخشی از مقدمه کتاب، درباره وضعیت زنان لبنانی این توضیح آمده‌ است: «بدون شک زنان لبنانی مانند سایر زنان خاورمیانه با وجود برخورداری از مواهب تحصیل آموزش عالی، مشارکت اجتماعی و سیاسی پایینی دارند. این فصل مدعی است چندصدایی‌بودن ساختار سیاسی و اجتماعی لبنان در یک زمینه عرفی و سنتی، مانع بزرگی برای تحقق دستیابی زنان به توسعه در جامعه سنتی لبنان بوده است؛ چرا‌که تنوع فرهنگی، نه‌تنها نتوانسته به تحقق مطالبات جنسیتی زنان لبنانی کمک کند، بلکه خود به ابزاری برای سرکوب هرچه بیشتر زنان بدل شده است. نویسندگان بر این امر تأکید دارند که مشارکت محدود زنان در بدنه‌های مدیریتی، عرصه اقتصادی و سیاسی، صدای آنان را در برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری جنسیتی لبنان حذف کرده است. از سوی دیگر، تنوع قوانین و عرفی‌بودن‌ آنان، با وجود پیوستن حاکمیت کشور لبنان به معاهدات بین‌المللی در حوزه زنان عملا نتوانسته زمینه ارتقای وضعیت زنان را فراهم کند. در این مسیر، سازمان‌های مردم‌نهاد زنان نیز با موانع بی‌شمار عرفی، اقتصادی و اجتماعی مواجه هستند‌».

فصل سوم کتاب با عنوان «شاخص‌های توسعه انسانی در عمان؛ تحول یا تداوم شکاف جنسیتی» نوشته سمیه‌سادات شفیعی است. در این فصل با بررسی شاخص‌های توسعه انسانی و مروری بر تحقیقات انجام‌شده جدید و در دسترس درباره هر یک از شاخص‌ها، به ارائه سیمایی از تغییرات اجتماعی جامعه عمان و گروه‌های مختلف اجتماعی آن پرداخته شده است.

فصل چهارم کتاب با عنوان «نگاهی به فرصت‌ها و تهدیدهای مشترک سیاسی زنان در عراق» توسط سیده‌عقیله محمدی نوشته شده است. نویسنده در این فصل‌ مباحث خود را با نگاهی به آمار جمعیتی-شناختی عراق و روند آن از سال 1990 تا 2020 آغاز کرده و سپس به بررسی رتبه شاخص شکاف جنسیتی عراق در آمار بانک جهانی اقتصاد در سال 2020 پرداخته است.

فصل پنجم کتاب با عنوان «نقش‌آفرینی زنان خاورمیانه در توسعه در قالب کنش‌های اجتماعی-‌رسانه‌ای»‌ مطالعه‌ای بینارشته‌ای درباره وضعیت زنان در افغانستان است و توسط عاطفه ابوالحسنی، یونس رشیدی و مهدی کریمی نوشته شده است. عناوین دیگر فصل‌های کتاب عبارت‌اند از: «جنسیت و توسعه در ایران و ترکیه: نکات از قلم افتاده»، «سیاست‌های توانمندسازی زنان»، «مطالعه وضعیت زنان در کویت»، «زنان سوری، جنگ‌های داخلی و چالش‌های پیش‌روی آنها در توانمندسازی و توسعه»، «ابعاد اشتغال زنان در ایران؛ تحلیلی بر پژوهش‌های انتشار‌یافته» و «توسعه و زنان خاورمیانه؛ واقعیتی چندبعدی، مطالعه‌ای میان‌رشته‌ای». در بخشی از مقاله پایانی کتاب، با جمع‌بندی مباحث مطرح‌شده در کتاب آمده است: «با وجود تصوری که مطالعات غرب‌محور در محافل علمی و سیاست‌گذارانه ارائه داده است، موضوع زنان و وابسته‌های آن در جوامع خاورمیانه امری پیچیده، چندلایه و غامض است. این پیچیدگی هم به تنوع جوامع خاورمیانه به لحاظ اجتماعی، فرهنگی، اقلیمی و اقتصادی بازمی‌‌گردد و هم به پیچیدگی شخصیت زن خاورمیانه‌ای‌ که به جهت سیاست‌های هویت، نظام باورها، شیوه جامعه‌پذیری ناشی از نظم جنسیتی این جوامع کمتر شناخته شده است. صامت‌بودن وضعیت زنان به معنای انفعال نبوده و نیست، بلکه ناشی از غفلت و بی‌اعتنایی ناآگاهانه، عامدانه و بیشتر مواقع منفعت‌جویانه‌ای است که نسبت به آنان، پنداشت‌ها و جهان‌بینی‌شان روا داشته شده است‌».