بحران آب و تغییرات اقلیمی در ایران
کمبود آب در ایران یکی از بزرگترین بحرانهای زیستمحیطی و اقتصادی کشور در دهههای اخیر به شمار میرود که بر اثر ترکیبی از عوامل مختلف ازجمله تغییرات اقلیمی، سوءمدیریت منابع آب، افزایش جمعیت و الگوی مصرف ناپایدار به وجود آمده است.
محمدرضا اسدی-کارشناس محیط زیست: کمبود آب در ایران یکی از بزرگترین بحرانهای زیستمحیطی و اقتصادی کشور در دهههای اخیر به شمار میرود که بر اثر ترکیبی از عوامل مختلف ازجمله تغییرات اقلیمی، سوءمدیریت منابع آب، افزایش جمعیت و الگوی مصرف ناپایدار به وجود آمده است. ایران با اقلیم خشک و نیمهخشک، همواره با چالش کمبود آب مواجه بوده است، اما در سالهای اخیر این مشکل به دلیل افزایش دمای کره زمین و تغییرات اقلیمی، ابعاد تازه و پیچیدهتری پیدا کرده است. طبق گزارشها، در سه دهه اخیر میزان بارندگی در ایران بهطور متوسط سالانه ۲۵ میلیمتر کاهش یافته است. این کاهش بارندگیها به دلیل تغییرات الگوی بارش و افزایش دما رخ داده است که باعث شده بسیاری از مناطق کشور با خشکسالیهای شدید و پیدرپی روبهرو شوند. سازمان هواشناسی ایران گزارش داده که میانگین دمای سالانه کشور در دهه گذشته به میزان ۱.۸ درجه سانتیگراد افزایش یافته است که این افزایش دما باعث تبخیر بیشتر آب از سطح زمین و منابع آبی شده و فشار بیشتری بر منابع آب وارد آورده است.
از سوی دیگر، تغییرات اقلیمی باعث کاهش بارشهای برفی در مناطق کوهستانی شده که این امر منبع مهمی از آبهای زیرزمینی و رودخانههای فصلی ایران را به خطر انداخته است. کاهش بارشهای برفی بهویژه در رشتهکوههای زاگرس و البرز موجب کاهش ذخایر طبیعی آب شده و بر سیستمهای آبیاری و کشاورزی کشور تأثیر منفی گذاشته است. از آنجا که بسیاری از منابع آب در ایران از روانابهای ناشی از ذوب برف و یخچالهای طبیعی تغذیه میشوند، کاهش این ذخایر بر تأمین آب شرب و کشاورزی تأثیر درخور توجهی دارد. از سوی دیگر، بررسیها نشان میدهند که تغییرات اقلیمی به افزایش شدت و فراوانی پدیدههای جوی نامساعد مانند سیل و توفانهای گردوغبار نیز منجر شده که این شرایط خود به مشکلات زیستمحیطی جدید و پیچیدهتر دامن زده است. برای مثال در سالهای اخیر استانهای خوزستان، سیستانوبلوچستان و کرمان با توفانهای گردوغبار شدیدی مواجه بودهاند که علاوه بر مشکلات تنفسی، باعث کاهش کیفیت و سلامت منابع آبی شده است.
کمبود آب در ایران به دلیل کاهش منابع آبهای زیرزمینی نیز بحرانی شده است. با توجه به کاهش میزان بارندگی و افزایش نیازهای آبی کشور، فشار بیش از حدی بر منابع آب زیرزمینی وارد آمده است. بر اساس آمارهای وزارت نیرو، بیش از ۵۰ درصد از منابع آب زیرزمینی کشور در وضعیت بحرانی قرار دارند. این برداشت بیرویه، در کنار تبخیر بالا و کاهش بارندگی، باعث افت سطح آبهای زیرزمینی و در نتیجه فرونشست زمین در بسیاری از مناطق کشور شده است. برای مثال، شهرهای تهران، اصفهان و مشهد ازجمله مناطقی هستند که بیشترین تأثیرات فرونشست زمین را تجربه کردهاند. بهطور میانگین، ایران سالانه شاهد فرونشست زمین به میزان ۲۵ تا ۳۰ سانتیمتر است که این موضوع پیامدهایی جدی ازجمله تخریب زیرساختها، جادهها و تأسیسات شهری را به همراه دارد. کاهش ذخایر آب زیرزمینی نهتنها در شهرها، بلکه در روستاهای ایران نیز پیامدهای شدیدی داشته و باعث شده بسیاری از روستاها به دلیل کمبود آب از سکنه خالی شوند. در سالهای اخیر، استانهای خراسان جنوبی، سیستانوبلوچستان و کرمان با بیشترین میزان مهاجرت ناشی از کمبود آب مواجه بودهاند.
بخش کشاورزی که بزرگترین مصرفکننده منابع آبی کشور است، بیشترین تأثیر را از کمبود آب پذیرفته است. بیش از ۹۰ درصد از منابع آب تجدیدپذیر کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود که این مصرف در اغلب موارد بهطور غیربهینه و با تکنولوژیهای قدیمی و پرمصرف انجام میگیرد. بسیاری از کارشناسان معتقدند که تغییرات اقلیمی و کمبود آب باید به تغییر الگوی کشت و بهبود روشهای آبیاری منجر شود. با این حال تغییر در ساختار کشاورزی کشور و تشویق به استفاده از محصولات کمآببر نیازمند برنامهریزی طولانیمدت و سیاستهای حمایتی قوی است. درحالحاضر بسیاری از کشاورزان به دلیل نبود آگاهی یا امکانات لازم، همچنان به کشت محصولاتی که نیاز به آب فراوان دارند، ادامه میدهند. از طرفی، نبود سیاستهای حمایتی کافی برای ترویج آبیاری مدرن و کارآمد، وضعیت را دشوارتر کرده است. این موضوع بهویژه در استانهایی مانند خوزستان، فارس و کرمان که اقتصاد محلی وابستگی زیادی به کشاورزی دارد، بسیار پررنگتر است.
علاوه بر کشاورزی، صنایع نیز از کمبود آب تأثیر پذیرفتهاند. با توجه به اینکه بسیاری از صنایع در ایران در مناطقی ایجاد شدهاند که با کمبود آب مواجهاند، این صنایع ناچارند از منابع آبی مشترک با بخش کشاورزی و شرب استفاده کنند. این موضوع رقابتی نابرابر برای دسترسی به آب ایجاد کرده و به کمبود منابع آبی در مناطق صنعتی شدت بخشیده است. صنایع بزرگ مانند فولاد و پتروشیمی که مصرف آب بالایی دارند، درحالحاضر به دلیل کمبود آب مجبور به کاهش تولید یا تغییر مکان به مناطق دیگر شدهاند.
بر اساس گزارشهای بینالمللی، ایران در میان ۲۰ کشور جهان با بیشترین خطر ناشی از بحران آب قرار دارد. با توجه به روند کنونی کاهش بارندگی و افزایش دما، پیشبینیها نشان میدهد که ایران ممکن است تا سال ۲۰۵۰ با کاهش ۲۰درصدی منابع آب تجدیدپذیر خود مواجه شود. این پیشبینیها نشاندهنده اهمیت اقدامات فوری و سیاستهای پایدار برای مقابله با بحران آب است. از اینرو متخصصان تأکید دارند که باید برای مدیریت منابع آب کشور از روشهای نوین مانند فناوریهای صرفهجویی در مصرف آب، بازچرخانی آب و استفاده از منابع آب شور در بخش صنعت استفاده شود.
در کنار این اقدامات، اصلاح الگوی مصرف آب در بخش خانگی و عمومی نیز اهمیت بالایی دارد. سرانه مصرف آب خانگی در ایران بهطور متوسط بیشتر از میانگین جهانی است و نشاندهنده نیاز به افزایش آگاهی عمومی در این زمینه است. کمپینهای آگاهیبخشی و آموزش در مدارس و رسانهها میتواند نقش مؤثری در کاهش مصرف آب داشته باشد. علاوهبرآن، افزایش قیمت آب بهعنوان راهکاری اقتصادی و مؤثر برای کاهش مصرف نیز میتواند مطرح باشد، هرچند این امر باید با در نظر گرفتن توان اقتصادی اقشار مختلف جامعه اجرا شود.
در نهایت، برای مقابله با بحران آب در ایران، همکاری گسترده و همافزایی میان نهادهای دولتی، بخش خصوصی و جامعه ضروری است. سیاستگذاریهای بلندمدت، مدیریت یکپارچه منابع آبی و ایجاد زمینههای قانونی لازم برای جلوگیری از برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی باید در دستور کار قرار گیرد. کشورهایی مانند استرالیا و اسپانیا که تجربه بحران آب را داشتهاند، نشان دادهاند که با اقدامات مؤثر و سیاستهای مدیریتی پایدار میتوان از بحرانهای مشابه عبور کرد. اگرچه وضعیت آب در ایران به واسطه شرایط جغرافیایی و تغییرات اقلیمی پیچیدهتر از بسیاری کشورها است، اما با سیاستگذاریهای صحیح و مدیریت اصولی میتوان اثرات بحران آب را کاهش داد و منابع آبی کشور را برای نسلهای آینده حفظ کرد.