چرا ایران از گردشگری اسلامی غافل شد؟
گردشگری بهعنوان یکی از بزرگترین و پررونقترین صنایع جهان، توانسته است نقش بیبدیلی در اقتصاد کشورهای مختلف ایفا کند. این صنعت با تولید اشتغال مستقیم و غیرمستقیم، جذب سرمایه، توسعه زیرساختها و تقویت تجارت، منبع مهمی برای درآمدزایی در بسیاری از کشورها به شمار میرود.
گردشگری بهعنوان یکی از بزرگترین و پررونقترین صنایع جهان، توانسته است نقش بیبدیلی در اقتصاد کشورهای مختلف ایفا کند. این صنعت با تولید اشتغال مستقیم و غیرمستقیم، جذب سرمایه، توسعه زیرساختها و تقویت تجارت، منبع مهمی برای درآمدزایی در بسیاری از کشورها به شمار میرود.
گردشگری نهتنها یک فرصت اقتصادی، بلکه ابزاری برای تقویت فرهنگ و دیپلماسی عمومی نیز هست. کشورهایی که از این صنعت بهدرستی استفاده کردهاند، توانستهاند اقتصاد خود را متحول کرده و بهرهوری خود را افزایش دهند.
در سال 2019، صنعت گردشگری در سطح جهانی 8.9 تریلیون دلار به تولید ناخالص داخلی جهان کمک کرد و حدود 10.4 درصد از کل تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص داد. همچنین این صنعت بیش از 330 میلیون شغل در سراسر جهان ایجاد کرده است. این ارقام بهوضوح نشان میدهند که گردشگری یکی از مهمترین موتورهای رشد اقتصادی است. کشورهای توسعهیافته و حتی برخی کشورهای در حال توسعه توانستهاند با تمرکز بر این بخش، درآمدهای عظیمی به دست آورند. برای مثال، فرانسه بهعنوان پربازدیدترین کشور جهان، سالانه میلیاردها دلار از طریق گردشگران خارجی درآمد دارد. اسپانیا، ایتالیا و ایالات متحده نیز در میان کشورهایی هستند که بیشترین سود را از این صنعت میبرند.
دراینمیان گردشگری اسلامی یکی از بخشهای بسیار پُر پتانسیل و رو به رشد صنعت گردشگری در دهههای اخیر بوده است. گردشگری اسلامی که به آن گردشگری حلال نیز گفته میشود، بازاری به ارزش میلیاردها دلار را شامل میشود و توجه بسیاری از کشورها را به خود جلب کرده است.
گردشگری اسلامی شامل خدماتی است که با نیازها و ارزشهای اسلامی هماهنگ باشد، از جمله غذاهای حلال، امکانات عبادی و محیطهای خانوادگی مناسب. طبق گزارش شرکت «دینار استاندارد»، در سال 2021 بازار گردشگری اسلامی حدود 220 میلیارد دلار ارزش داشت و پیشبینی میشود تا سال 2026 این رقم به 300 میلیارد دلار برسد. کشورهای مسلمان و حتی کشورهای غیرمسلمان با جامعههای مسلمان بزرگ، ازجمله مالزی، اندونزی، ترکیه، امارات متحده عربی و حتی ژاپن و کره جنوبی، تلاش کردهاند تا با ایجاد زیرساختها و خدمات مناسب، سهم بیشتری از این بازار را به دست آورند.
مالزی یکی از موفقترین نمونهها در زمینه توسعه گردشگری اسلامی است. این کشور با ارائه خدمات حلال در هتلها، رستورانها و مراکز تفریحی، و همچنین با برگزاری جشنوارهها و نمایشگاههای ویژه برای گردشگران مسلمان، توانسته است سالانه میلیونها گردشگر را جذب کند. مالزی در سال 2019 حدود 13 میلیارد دلار درآمد از این بخش داشت و همچنان یکی از مقاصد برتر گردشگری اسلامی به شمار میرود. ترکیه نیز با بهرهگیری از موقعیت جغرافیایی و تاریخی خود، توانسته است به یکی از مقاصد مهم گردشگری اسلامی تبدیل شود. استانبول و دیگر شهرهای تاریخی این کشور نهتنها برای مسلمانان، بلکه برای گردشگران از سراسر جهان جذابیت دارند. ترکیه در سال 2019 حدود 35 میلیارد دلار از صنعت گردشگری درآمد کسب کرد.
در مقابل، ایران با وجود برخورداری از ظرفیتهای عظیم گردشگری، نتوانسته است سهم درخورتوجهی از این بازار را به خود اختصاص دهد. ایران بهعنوان یکی از کهنترین تمدنهای جهان، دارای میراث فرهنگی و تاریخی بینظیری است. ازجمله این ظرفیتها میتوان به مقاصد زیارتی مانند مشهد و قم، بناهای تاریخی مثل تخت جمشید و میدان نقشجهان، طبیعت بکر و متنوع، و تنوع اقوام و فرهنگها اشاره کرد. اما با وجود این ظرفیتها، ضعفهای ساختاری، نبود برنامهریزی مناسب و مشکلات سیاسی و اقتصادی، مانع از بهرهبرداری کامل از این پتانسیل شدهاند.
یکی از مشکلات عمده گردشگری در ایران، نبود زیرساختهای مناسب است. کمبود هتلهای باکیفیت، خدمات ضعیف حملونقل و امکانات محدود برای گردشگران خارجی، ازجمله موانعی هستند که بسیاری از گردشگران را از سفر به ایران منصرف میکنند. علاوهبراین تصویری که رسانههای بینالمللی از ایران ارائه میدهند، تأثیر منفی زیادی بر جذب گردشگر داشته است. محدودیتهای مرتبط با تحریمها نیز باعث شدهاند که بسیاری از شرکتهای بزرگ گردشگری از همکاری با ایران خودداری کنند.
از سوی دیگر ضعف در بازاریابی و تبلیغات، یکی دیگر از چالشهای جدی ایران در این حوزه است. بسیاری از کشورهای موفق در زمینه گردشگری، با استفاده از رسانهها، شبکههای اجتماعی و رویدادهای بینالمللی، تلاش کردهاند تا جاذبههای خود را به جهانیان معرفی کنند. اما ایران نتوانسته است از این ابزارها بهخوبی بهرهبرداری کند. همچنین نبود هماهنگی میان سازمانهای مختلف مرتبط با گردشگری و ضعف در سیاستگذاریهای کلان، مشکلات این بخش را تشدید کرده است.
گردشگری اسلامی میتوانست فرصتی طلایی برای ایران باشد. با توجه به جمعیت بالای مسلمانان در جهان و افزایش تقاضا برای خدمات حلال، ایران میتوانست با تمرکز بر این بخش، درآمدهای درخورتوجهی کسب کند. اما متأسفانه این فرصت نیز به دلیل همان ضعفهای ساختاری و مدیریتی از دست رفته است. شهرهای زیارتی ایران، بهویژه مشهد و قم، هرساله میزبان میلیونها زائر از داخل و خارج از کشور هستند. اما درآمدزایی از این بخش به دلیل نبود خدمات مناسب و زیرساختهای کافی، بسیار کمتر از حد انتظار است. برای مثال درحالیکه مشهد بهعنوان یکی از مهمترین مقاصد زیارتی جهان اسلام شناخته میشود، درآمد آن در مقایسه با شهرهایی مانند مکه و مدینه، بسیار ناچیز است.
علاوهبراین گردشگری میتوانست تأثیر درخورتوجهی در رفع مشکلات اقتصادی ایران داشته باشد. با توجه به وابستگی شدید اقتصاد ایران به نفت و نوسانات بازارهای جهانی، تنوعبخشی به منابع درآمدی کشور ضروری است. گردشگری، بهویژه گردشگری اسلامی، میتوانست یکی از این منابع باشد. این صنعت نهتنها میتواند اشتغالزایی کند، بلکه با جذب ارز خارجی، تأثیر مثبتی بر تراز تجاری کشور دارد. همچنین توسعه گردشگری میتواند به رشد صنایع مرتبط، ازجمله صنایع دستی، کشاورزی و خدمات، کمک کند.
در نهایت، برای بهرهبرداری از پتانسیلهای گردشگری، ایران نیازمند یک تغییر اساسی در سیاستگذاریها و رویکردهای خود است. توسعه زیرساختها، بهبود خدمات، تقویت بازاریابی و رفع مشکلات سیاسی و اقتصادی ازجمله اقداماتی هستند که میتوانند به تقویت این صنعت کمک کنند. ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی خود، این ظرفیت را دارد که به یکی از مقاصد برتر گردشگری در جهان تبدیل شود. اما تحقق این هدف نیازمند عزم جدی و برنامهریزی دقیق است. در شرایطی که اقتصاد ایران با مشکلات جدی مواجه است، گردشگری میتواند نقشی کلیدی در خروج از بحران ایفا کند. اما برای این کار، باید از فرصتها بهدرستی استفاده شود و چالشها با جدیت برطرف شوند.