مرتد؛ به چالش کشاندن باورهای انسان
فیلم مرتد «Heretic» محصول کشورهای آمریکا و کانادا به نویسندگی مشترک اسکات بک و برایان وودز در ژانر ترسناک مذهبی و هیجانانگیز از آثار بحثبرانگیز آخرین روزهای سال ۲۰۲۴ است. در این فیلم بازیگرانی مانند هیو گرانت، سوفی تاچر و کلویی ایست، داستانی را برای ما رقم میزنند که خارج از تصورمان است.
فرزانه متین
فیلم مرتد «Heretic» محصول کشورهای آمریکا و کانادا به نویسندگی مشترک اسکات بک و برایان وودز در ژانر ترسناک مذهبی و هیجانانگیز از آثار بحثبرانگیز آخرین روزهای سال ۲۰۲۴ است. در این فیلم بازیگرانی مانند هیو گرانت، سوفی تاچر و کلویی ایست، داستانی را برای ما رقم میزنند که خارج از تصورمان است. داستان فیلم درباره دو مبلّغ مذهب مورمون از کلیسای آخرالزمان است که برای تبلیغ دینشان در خانهای اشتباه را میزنند و در دام بازی مرگبار صاحب خانه، آقای رید گرفتار میشوند.
پیش از آنکه به بررسی فیلم بپردازیم، کمی باید به مذهب مورمون، شاخهای جدید از مسیحیت، اشاره کنیم: مورمونها، شاخه اصلی جنبش قدیسان آخرالزمان مسیحیت احیاگر هستند که در سال ۱۸۲۰ از طرف جوزف اسمیت در ایالت نیویورک شکل گرفت. مورمونها نیز مانند دیگر ادیان دارای کتاب، کتابی مختص به خود به نام مورمون دارند. بنا بر ادعای جوزف اسمیت، او خوابنما میشود و مسیح را در هیبتی باشکوه میبیند و از او میخواهد به هیچیک از کلیساهای نادرست و منحرف نپیوندد، بلکه صبر پیشه کند و در انتظار کلیسای عیسی باشد.
او و طرفدارانش جنبش خود را «احیاگر» میدانند که از طریق وحی الهی به جوزف اسمیت الهام میشود و در سال ۱۸۳۰ کتابشان به نام مورمون منتشر شد. این مذهب در آمریکا، ۶/۵ میلیون نفر پیرو دارد، البته برخی از مسیحیان آنان را مسیحی نمیپندارند، بلکه طرفدارانشان را بدعتگذارانی منحرف به شمار میآورند، چراکه برخی از باورهای آنان با جریان اصلی مسیحیت متفاوت است.
از آنجا که فیلم مرتد در ژانر ترسناک مذهبی است، پیش از تماشای فیلم، مخاطب فکر میکند این اثر هم مانند دیگر ژانرهایی از این قبیل درباره جنگیری، تسخیر روح، حلول شیاطین و اجنه در انسان است اما موتیف اصلی فیلم اصلا و ابدا درباره این موضوعات صحبت نمیکند، بلکه یک نوع بازی موش و گربه از طریق دیالوگ در باب باورهای انسان است.
نقطه شروع و نمای اصلی فیلم زمانی است که خواهر بارنز و خواهر پریکستون خود را در یک شب بارانی و توفانی در مقابل یک خانه ویلایی که بر روی تپه ساخته شده، میبینند و دوچرخههایشان را قفل میزنند و سپس با بازشدن در خانه، سه نفری را که از چرخندگان مرتد هستند، در یک قاب میبینیم و با بازیگران اصلی فیلم آشنا میشویم: دو خواهر مبلّغ مذهبی خیلی جوان و آقای رید مهربان با بازی شگفتانگیز هیو گرانت.
آن دو خواهر از اینکه پا به خانه مردی تنها بگذارند، چون با آموزههای مورمون در تضاد است، خودداری میکنند اما رید با لبخندی که در طول فیلم کمتر محو میشود، به دروغ میگوید همسرش در منزل و در حال پختن کیک است. این دو وارد خانه میشوند، غافل از آنکه رید، نقشههای شومی در سر دارد.
اگر مرتد را به دو پرده تقسیم کنیم، باید گفت پرده اول آن با اینکه ریتمش کُند و هیجانش کمتر از پرده دوم است، اما بهشدت دیالوگمحور است و تماشای آن به افرادی پیشنهاد میشود که از به چالش کشیدن باورها خوششان میآید. رید در ابتدا خود را مشتاق و پذیرای آیین مذهب مورمون نشان میدهد اما بهتدریج آموزههای این دین را به چالش میکشد و به حدی در این زمینه متبحر است که مبلغان در پاسخدهی دچار مشکل میشوند. بهتدریج نقاب رید میافتد و از ریاکاریهای این مذهب صحبت میکند و به نقد باورهای سختگیرانه و تعصبات مذهبی میپردازد.
با این حال مبلغان سعی میکنند با نشاندادن لبخند بر لب، پذیرای این گفتوگو باشند. اما زمانی میفهمند باید خانه را ترککنند که دیگر دیر شده است. مفهوم خیر و شر از مضامین مهم این اثر است و سازندگان میخواهند مخاطب را وادار به تأمل در ارزیابی مفاهیم مذهب مورمون کنند. درواقع ما وارد هزارتوی اعتقادی این سه نفر میشویم. زمانی که رید از دختران میپرسد از بویی که در منزل پیچیده، فکر میکنید همسرم چه کیکی را پخته است؟ آنها بلافاصله تشخیص میدهند که کیک بلوبری است. مدتی بعد آقای رید، شمعی را که روشن است، خاموش میکند و آن را به سمت دو دختر برمیگرداند که بر روی آن نوشته شده: رایحه بلوبری.
در اینجاست که ترس و حیرت را در چهره دختران میبینیم و حالا میخواهند مؤدبانه از خانه خارج شوند اما در خانه قفل است و رید میگوید به یک تایمر وصل است و تا فردا در باز نمیشود.
فیلم در دو نیمه میتوانست تمام مدت بر سر مواجهه با سؤالات و به چالش کشیدن مبلغان که گویا فقط مذهب مورمون را مانند بوی کیک باور کردهاند، بپردازد، اما در این زمینه موفق عمل نکرد و ما در پرده دوم با یک وجه ترسناک، چندشآور و تا حدودی فانتزی روبهرو میشویم که ما را به سمت یک دنیای غیرواقعی و سورئال سوق میدهد. در اینجاست که فیلم ضربه میخورد و عمق خود را از دست میدهد.
آن شک و تردید منطقی در خواهر پریکستون و باور تزلزلناپذیر خواهر بارنز که به نوعی فیلم را دچار هیجان کرده بود، در این نیمه کمرنگ میشود و از بین میرود. حالا این دو خواهر مبلّغ سر از یک زیرزمین ترسناک درآوردهاند که فرم روایی را دچار مشکل میکند. درست در زمانی که گفتوگو در باب تعصبات و باورهای نادرست باید تشدید میشد، روایت با یک ولگردی به پایان میرسد.
البته باید به این نکته هم توجه کرد که اگر قرار بود فیلم ۱۱۰ دقیقهای فقط در لوکشین هال منزل آقای رید باشد و آنها در زمینه تعصبات به جان هم بیفتند، کسالتآور میشد و از آنجا که ژانر فیلم ترسناک مذهبی است، کارگردانان تصمیم گرفتند که این دو دختر را وارد دالانهای وحشت با مونولوگهای رید کنند. در این اثر از خون و قتل هم استفاده شده و حتی در یک سکانس ما میبینیم که مبلغان دیگر در تلههایی مانند موش اسیر هستند و این اثر دلهرهآور میشود اما تقریبا مانند دیگر آثار هالیوودی، مطمئن هستیم یک نفر از این خانه نفرینشده بیرون خواهد آمد و آن کسی نیست چون خواهر پریکستون.
نوع فیلمبرداری به نوعی تنش را به مخاطب القا میکند و منحصربهفرد است. علاوه بر کارگردانی فشرده و ایده نو، ما با بازیهای درخشانی روبهرو هستیم. باید گفت انتخاب هوشمندانه هیو گرانت برای نقش آقای رید، برگ برنده فیلم محسوب میشود. گرانت در نیمه دوم اثر با مونولوگهای طولانی، کنترل فیلم را بهخوبی در دست گرفت و باعث شد مخاطب بتواند برای تماشای قسمت دوم مرتد، تاب بیاورد. تاکنون از او چنین نقشآفرینی متفاوت و دلهرهآوری ندیده بودیم، هرچند بازیاش در سریال فروپاشی باز هم ما را غافلگیر کرد.