|

نزاع جمعی در بلوچستان و لزوم ریشه‌کنی آن

در مناطقی همچون بلوچستان و... که بافت سنتی دارند و هویت فردی هنوز شکل کامل در بافت اجتماعی به خود نگرفته، شاهد درگیری‌ها، نزاع‌ها و قتل‌های قبیله‌ای و طایفه‌ای گاهی بیش از دیگر مناطق کشور هستیم. یکی از آسیب‌های اجتماعی بلوچستان نزاع‌های دسته‌جمعی بوده و مهم‌ترین عوامل وقوع آن را می‌توان هویت جمعی، احساس بی‌عدالتی، وجود سلاح گرم و همسایگی با کشورهای پرخشونت افغانستان و پاکستان عنوان کرد. افراد قبیله فکر می‌کنند باید شخصا حق خود را مطالبه کنند و از نهادهای متولی پیگیری نمی‌کنند! وقتی شخصی فکر می‌کند حقش پایمال شده و باید حق را شخصا یا با تکیه بر طایفه و قبیله خود به دست آورد، از سوی دیگر به اسلحه گرم دسترسی آسان دارد، متأسفانه شاهد این اتفاقات هستیم.

نزاع جمعی در بلوچستان و لزوم ریشه‌کنی آن

مهراب  طوقی: در مناطقی همچون بلوچستان و... که بافت سنتی دارند و هویت فردی هنوز شکل کامل در بافت اجتماعی به خود نگرفته، شاهد درگیری‌ها، نزاع‌ها و قتل‌های قبیله‌ای و طایفه‌ای گاهی بیش از دیگر مناطق کشور هستیم. یکی از آسیب‌های اجتماعی بلوچستان نزاع‌های دسته‌جمعی بوده و مهم‌ترین عوامل وقوع آن را می‌توان هویت جمعی، احساس بی‌عدالتی، وجود سلاح گرم و همسایگی با کشورهای پرخشونت افغانستان و پاکستان عنوان کرد. افراد قبیله فکر می‌کنند باید شخصا حق خود را مطالبه کنند و از نهادهای متولی پیگیری نمی‌کنند! وقتی شخصی فکر می‌کند حقش پایمال شده و باید حق را شخصا یا با تکیه بر طایفه و قبیله خود به دست آورد، از سوی دیگر به اسلحه گرم دسترسی آسان دارد، متأسفانه شاهد این اتفاقات هستیم.

 

در منطقه بلوچستان هنوز مصادیق رفتارهای اجتماعی یک جامعه مدرن را شاهد نیستیم و هنوز جامعه سنتی با هویت جمعی است؛ به این معنی که افراد این جامعه پایگاه‌های انتسابی را بر پایگاهای اکتسابی ترجیح می‌دهند؛ در بافت فرهنگی و اجتماعی، به جای توجه به جایگاه اجتماعی افراد، طایفه او مورد توجه است. این مسائل باعث می‌شود درگیری‌ها دیگر جنبه فردی نداشته باشد، بلکه اختلاف بین خانواده، فامیل و قبیله گسترش می‌یابد که این را حتی در مسائلی مانند اختلافات معمولی زناشویی و حتی طلاق شاهد هستیم، بنابراین در جایی که هویت جمعی است، یک رفتار اجتماعی یا پدیده اجتماعی که جنبه فردی دارد به یک اختلاف جمعی و طایفه‌ای تبدیل می‌شود و خاتمه این نوع درگیری را بسیار دشوار می‌کند.

 

علاوه بر هویت جمعی، احساس بی‌عدالتی و عدم توانایی نهادهای مسئول در رسیدگی به اختلافات و پیگیری حق و حقوق افراد نیز عامل دیگری است که باعث می‌شود افراد برای احقاق حقوق خود به طایفه و قوم خود پناه بیاورند و پشتیبانی آنها را طلب کنند. تنها راه کاهش یا متوقف‌شدن نزاع‌های دسته‌جمعی، شکل‌گیری گفتمان شهروندی است، البته راهی طولانی برای شهروندشدن افراد در پیش است. در جامعه بلوچستان برخی سنت‌های ما در حال ترویج و بازتولید هستند، کارکرد جامعه کنونی فردگرایی است و باید بپذیریم که این کارکرد با جامعه سنتی تفاوت دارد و برخی از کارهایی را که در جامعه سنتی قابل انجام بوده، در جامعه مدرن نمی‌توان انجام داد، به بیان دیگر در جامعه مدرن راهکارهای سنتی حل اختلاف، کارکرد خود را از دست داده و اختلافات باید از نهادهای قضائی و دادگستری پیگیری و رفع شود؛ بنابراین بازتولید عناصر جامعه سنتی در یک جامعه جدید، خطای سیستماتیک محسوب می‌شود. البته باید به این مسئله توجه داشت که در منطقه بلوچستان به دلیل شرایط نامناسب زیست‌محیطی مانند گرمای هوا، کم‌آبی، ریزگردها و... . اگر متولیان امر مردم را نسبت به خطرات نگهداری و حمل سلاح آگاه کنند و فجایعی را که به تبع استفاده از سلاح (حتی در مراسم عروسی و عزا) به‌ وجود‌ آمده، نشان دهیم، گام بزرگی در این زمینه برداشته‌ایم.

 

همچنین ایجاد فضاهایی برای تفریح جوانان و تخلیه هیجانات آنها هم می‌تواند مؤثر باشد، این در حالی است که اکنون هیچ مکانی با عنوان سالن یا باشگاه تیراندازی عمومی در منطقه بلوچستان وجود ندارد که با گذران اوقات فراغت و ورزش‌های سالم تخلیه هیجانی و روانی صورت گیرد. البته علما، دانشگاهیان و معتمدان مصلح نیز می‌توانند در تغییر دیدگاه مردم نقش مهمی ایفا کنند. از همه اینها گذشته مسائل فرهنگی نیز در این زمینه نقش اساسی بازی می‌کنند؛

 

به‌طور مثال به مردم آموزش داده نشده که در زمان‌هایی که خشمگین و مضطرب می‌شوند یا مورد ظلم و تبعیض یا سوءقصد قرار می‌گیرند، باید چه واکنشی داشته باشند همچنین جامعه نسخه‌ای برای حل این اختلافات از طریق قانون ندارد، این در حالی است که کتمان‌کردن برخی از این اختلافات ریشه نزاع می‌شود. در مقابل خشونت و درگیری‌ها فرهنگ مدارا قرار دارد، درحالی‌که در منطقه بلوچستان مدارای اجتماعی کمتر وجود داشته و این مسئله نیز باید به مردم آموزش داده شود. نزاع‌های جمعی در واقع نوعی عقبگرد در حوزه اجتماعی به شمار می‌آید و به معنی این است که نتوانسته‌ایم افراد را جامعه‌پذیر کنیم. نزاع‌های دسته‌جمعی از نظر توسعه‌ای نیز بسیار مضر است، زیرا در مناطقی که این درگیری‌ها رخ می‌دهد، کمتر کسی رغبت به سرمایه‌گذاری خواهد داشت.

 

منطقه بلوچستان را می‌توان از نظر نزاع‌های دسته‌جمعی یکی از کانون‌های بحرانی در کشور دانست. تاکنون مطالعات دقیق و علمی در زمینه نزاع‌های جمعی به‌ویژه در منطقه بلوچستان انجام نشده است. برای مشخص‌شدن کاهش یا افزایش واقعی، نیاز به مطالعه و آمار دقیق است. برای شناسایی و مبارزه با هر جرمی باید اطلس‌های جداگانه در نیروی انتظامی، پزشکی قانونی، دادگستری و زندان‌ها وجود داشته باشد تا بتوان تحلیل درستی از جرائم ارائه کرد، زیرا برخی از جرایم به زندان منتهی نمی‌شود که به این فاصله آماری رقم سیاه می‌گویند. یکی دیگر از عوامل نزاع جمعی در استان سیستان و بلوچستان، روی‌آوردن به عدالت خصوصی است؛ به این معنی که وقتی به شکایت‌های جزئی مردم در دادگستری به خوبی رسیدگی نمی‌شود، یا دچار اطاله دادرسی می‌شوند یا از نتیجه پرونده رضایت ندارند، خود درصدد احقاق حق برمی‌آیند. هرچه چرخ عدالت کیفری در کشور کند باشد، جای آن را عدالت خصوصی پر می‌کند، به‌طوری‌که ریشه اغلب نزاع‌های جمعی همین مسئله است. صاحب‌نظران عوامل رایج و شایع جرم را شامل عوامل فردی و اجتماعی می‌دانند که دلایل اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی جزء دسته عوامل اجتماعی جرم است. توسعه فرهنگی و آموزشی تضمین‌کننده آینده اجتماعی و اقتصادی منطقه بلوچستان است.