واکنش توانیر به گزارش «شرق»
توانیر در واکنش به گزارش «اشتباه وزیر نیرو یا چالش حکمرانی؟» که مورخ 7 بهمن 1403 در روزنامه منتشر شده، پاسخی را ارسال کرده است که در ادامه میخوانید:


توانیر در واکنش به گزارش «اشتباه وزیر نیرو یا چالش حکمرانی؟» که مورخ 7 بهمن 1403 در روزنامه منتشر شده، پاسخی را ارسال کرده است که در ادامه
میخوانید:
ترمز استفاده از مازوت در ابتدای پاییز در سه نیروگاه شازند، کرج و اصفهان به دستور رئیسجمهورکشیده شد؛ به عبارت دقیقتر مازوتسوزی در نیروگاهها در پاییز با این هدف کاهش یافت که در مدت زمان موجود تا زمستان، مازوت با آلایندگی کمتر برای نیروگاهها تأمین شود تا در این برهه از زمان که میزان مازوتسوزی به علت تشدید محدودیتها در زمینه تأمین سوخت نیروگاهها به علت صعودیشدن مصرف گاز، افزایشی میشود سلامت مردم کمتر آسیب ببیند و این مهم محقق شد و مازوت باکیفیت و با گوگرد کمتر در اختیار نیروگاهها قرار گرفت.
توجه به این مهم ضروری است که از 640 واحد نیروگاهی فقط 14 نیروگاه از مازوت استفاده میکنند، در واقع حدود دو درصد از نیروگاههای کشور از مازوت آن هم از نوع باکیفیت بهره میگیرند. این در حالی است که عوامل متعددی در افزایش آلایندهها زیستمحیطی و آلودگی هوا نقش دارند که یکی از آنها خودروها و موتورسیکلتهایی هستند که باید اسقاط میشدند و نشدند.
بر اساس آمارها از سال 96 تاکنون فقط 400 هزار خودرو اسقاط شدهاند درصورتیکه برای کاهش آلایندگی باید سالانه 500 هزار خودرو اسقاط شود.
همچنین امسال بسیاری از صنایع همانند سیمانیها به علت محدودیت در مصرف گاز، مازوتسوزی را به جای آذرماه دو ماه زودتر یعنی از نیمه مهر آغاز کردند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که سهم نیروگاهها در افزایش آلایندهها و چالش زیستمحیطی بسیار ناچیز قلمداد میشود.
از سوی دیگر باید به این نکته توجه کرد که رشد مصرف برق در تابستان سال 1403 بیسابقه بود و به عدد 8.7 درصد رسید. این در حالی است که متوسط رشد مصرف در ۱۰ سال گذشته ۴.۷ بوده؛ در واقع کشور امسال دو برابر رشد متوسط سالهای گذشته رشد مصرف برق را تجربه کرده است.
این آمار نشان میدهد در ایران انرژی به درستی مصرف نمیشود و از الگوی خاصی پیروی نمیکند که بتوان بر مبنای آن پیشبینی و برنامهریزی داشت. این موضوع در زمینه مصرف گاز نیز صادق است، بهگونهای که ایران حدود یک درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهد، اما حدود شش درصد از گاز طبیعی دنیا را مصرف میکند و مصرف گاز طبیعی در ایران معادل حدود نصف کل مصرف گاز طبیعی در قاره اروپاست.
با توجه به آمارهای بالا میتوان گفت مصرف بیرویه و خارج از الگوی بخشهای مختلف همه محاسبات و معادلات را بر هم میزند. البته در زمینه مدیریت مصرف در بخشهای مختلف سیاستهای تشویقی و تنبیهی در نظر گرفته شده است.
بهعنوان مثال تعرفههای مصرف برای مشترکان پلکانی محاسبه میشود و پلکانها بهگونهای طراحی شدهاند که سبب ایجاد انگیزه برای کاهش مصرف برق شود یا در بخش صنعت بر اساس ماده 3 قانون مانعزدایی از توسعه صنت برق، تعرفه صنایع انرژیبر اصلاح و در آن پیشبینی شده بهطور متوسط قیمت برق صنایع به نرخ هزینه تأمین برق یا معادل متوسط نرخ قراردادهای تبدیل انرژی (ECA) به علاوه هزینه ترانزیت و سوخت نیروگاهی محاسبه شود.