ابرتوانایی بدون اولویت
آقای رئیسجمهور در هفتمین سفر به خوزستان برای مسائل جاری خوزستان و حل آنها اقداماتی انجام دادند که به جای خود ارزشمند بوده و حاکی از فعالیت ایشان در جهت ساماندهی مسائل موجود در این استان زرخیز است.
آقای رئیسجمهور در هفتمین سفر به خوزستان برای مسائل جاری خوزستان و حل آنها اقداماتی انجام دادند که به جای خود ارزشمند بوده و حاکی از فعالیت ایشان در جهت ساماندهی مسائل موجود در این استان زرخیز است. ایشان در مراسم افتتاح پالایشگاه گازی هویزه به اهمیت فناوری و دانشبنیانبودن در اجرای طرحها اشاراتی داشتند و این اظهارات نوید آن را میدهد که سیاستمداران به اهمیت فناوران و دانشمندان در حیطه کارهای اجرائی توجه میکنند؛ هرچند نمیتوان این تفکر را به مجموعه افراد سیاسی کشور ربط داد، اما بارقه آن خود جای تقدیر دارد. حقیقت نیز چنین است و بحق میتوان گفت آنچه از نقمتها نصیب کشور شده حاصل تفکرات سیاسی بدون ضمانت اجرائی و تفکرات انتزاعی است و آنچه موجب پایداری شده، تلاش فناوران و کارشناسان اعم از صنعتی، کشاورزی، پزشکی و دیگر تخصصهاست. تصور سنگینی بار و تخصصهای مورد نیاز برای استخراج، پالایش و توزیع گاز در کشور یا تولید و انتقال و توزیع برق در کشور به صواببودن این راه و اندیشه کمک میکند. از سویی ایشان با اشاره به لزوم برکناری گروهی از مدیران خوزستان به دلایلی که برشمردند و خود بهتر میدانند، آن را در جهت تلاش بیشتر برای رفع مشکلات خوزستان و جبران مافات برشمردند. هرچند برکناری یا تغییر مدیران در سطوح مختلف یکی از راههای اصلاح است، اما شاید این آخرین راه برای اصلاح باشد و اگر دلایل عدم پیشرفت کارها از زبان مدیران شنیده شود و به آن دل داده شود و اقدامات اینچنینی در جهت نشاندادن قدرت فائقه و نشاندادن حساسیت به کار نباشد، آنوقت جهت و راستای انجام امور میتواند اصلاح شود. به یاد داشته باشیم که کار مدیران در خوزستان نسبت به بسیاری از استانهای دیگر بسیار سخت و طاقتفرساست؛ زیرا این استان به دلیل مسائل فرهنگی موجود، آبوهوای بهشدت سخت در بسیاری از نقاط آن و دستکاری در طبیعت آن، به ریزش از وضع طبیعی مطلوب به وضع نسبتا ناهنجار دچار شده است.
طبیعی است اقدامات مقطعی امری نادرست نیست، اما اینکه خوزستان چگونه باید باشد و در حال به چه سمت و سویی میرود، امری است که به قول رئیسجمهور طرحهای مبتنی بر فناوری و دانش میطلبد و در عین حال هیچ اقدامی در سلسله اقدامات اجرائی کشور بدون لحاظ اولویتها و تشخیص آنها ممکن نیست. دولتهای ما بدون آنکه تواناییهای اجرائی را سنجش کنند، همه کارها را به قول معروف زخمی میکنند؛ مانند چند هزار پروژه عمرانی که از هر قبیل است و نوعا پیشرفتی ندارد و علیرغم شعارهای مربوط به دخالت مردم از واگذاری آنها به بخش خصوصی برای تکمیل و بهرهبرداری استنکاف میشود.
نگاهی به برنامه ششم توسعه این امر را اثبات میکند. در برنامه ششم توسعه بسیاری از امور دیده شد ولی اجرای برنامه ششم در حد 15 درصد بود که اگر برنامه هم وجود نداشت، این 15 درصد در جریان عادی کشور انجامپذیر بود.
بارها در همین ستون ذکر شده که جمع تضادها در کشور نمیتواند ایران را به پیش برد. اگر بردارهای نیرو همسو نباشد، یکدیگر را خنثی میکنند و اگر بردارها بخواهند جهت و سویی به خود بگیرند، نباید در جهتهای متضاد باشند. دامنزدن به اختلافات و نظرات مذهبی و فرهنگی حتی در میان مؤمنین به تشیع نظیر آنچه در ماه مبارک رمضان از سوی سخنرانان انجام شد، درحالیکه دشمنان جمهوری اسلامی برای این امر طراحی و دخالت میکنند، هیچ سودی ندارد بلکه خلاف وحدت و آرامش است.
برای کشوری که در تحریم و در مبارزه با قدرتهای بزرگ است، وادادگی داخلی و رهاشدن مسائل و رویآوردن به برداشتهای هرجومرجگونه که به تضادهای روش زندگی، درآمد و بهرهمندی در جامعه منجر شده و همچنان ادامه دارد، نمیتواند باعث شور، اشتیاق و امید در کشور شود. رعایت اولویتها و فراموشکردن غیراولویتها و سرمایهگذاری در اولویتها از ابتداییترین امور است. دولت نمیتواند به همه امور دست بزند و در همه مسائل ادعای سرمایهگذاری و پیشرفت داشته باشد؛ چنین میشود که فرمانده راهور در مورد کاهش تلفات جادهای میگوید؛ اگر پنج هزار میلیارد تومان برای اصلاح نقاط حادثهخیز جادهها تخصیص داده شود، تلفات جادهای بهشدت کم میشود؛ امری که نه دولتهای قبلی و نه فعلی به آن روی خوش نشان ندادهاند و هر سال هزاران نفر در جادهها کشته شده و صدها هزار نفر مجروح و میلیاردها تومان خسارت وارد میشود، بگذریم از خسارات روانی. نهایت اینکه دولت بدون برنامه، بدون آنکه در آن اولویتها واقعبینانه دیده شده باشد، راه به جایی نخواهد برد.