|

مقاله بایدن و آینده فلسطین

مقاله بایدن در واشنگتن پست را که حاوی پیشنهاد یک نقشه راه برای فلسطین است، می‌توان حاصل بررسی‌های مقامات آمریکایی در شش هفته گذشته برای اتخاذ سیاستی درباره فلسطین در دوره بعد از جنگ غزه به شمار آورد.

کوروش احمدی دیپلمات پیشین

مقاله بایدن در واشنگتن پست را که حاوی پیشنهاد یک نقشه راه برای فلسطین است، می‌توان حاصل بررسی‌های مقامات آمریکایی در شش هفته گذشته برای اتخاذ سیاستی درباره فلسطین در دوره بعد از جنگ غزه به شمار آورد. اهمیت این مقاله از این نظر است که بعد از سفرهای وزیر خارجه آمریکا به منطقه و برخی سخنان مشابه بایدن در چند هفته گذشته انتشار یافته است. بایدن در این مقاله «راه‌حل دو کشور» را «تنها راه برای اطمینان از امنیت درازمدت دو مردم اسرائیل و فلسطین» دانسته و از «روندی که نهایتا بعد از جنگ باید به تحقق راه‌حل دو کشور بینجامد»، صحبت کرده است. به نوشته او در چنین روندی نخست باید در نهایت ساحل غربی و نوار غزه تحت اداره حکومت خودگردان فلسطین که تقویت شده باشد، متحد شوند و به اصولی که باید مبنای کار باشند، مانند اینکه فلسطینی‌های غزه نباید مجبور به مهاجرت شوند، غزه نباید مجددا اشغال شود و ‌‌نباید شاهد محاصره و کاهش قلمرو غزه باشیم، اشاره شده است. بایدن همچنین بر ضرورت توقف «خشونت افراطیون علیه فلسطینی‌ها در ساحل غربی» تأکید و اضافه کرده که آمریکا آماده انجام اقداماتی، از‌جمله صادرنکردن ویزا برای افراطیونی است که به غیرنظامیان در ساحل غربی حمله می‌کنند».

این طرح بایدن مغایر با آن چیزی است که همیشه مد‌نظر افراطیون اسرائیلی بوده است. نتانیاهو به‌عنوان رهبر این افراطیون در هفته‌های اخیر بارها با چنین ایده‌ای مخالفت کرده و بعد از انتشار مقاله بایدن نیز برخوردی منفی با آن داشت. او قبلا از ادامه «مسئولیت نظامی اسرائیل» در غزه برای آینده پیش‌بینی‌پذیر سخن گفته و مدعی است که دولت خودگردان توان قبول مسئولیت در غزه را ندارد. محور اصلی سیاست نتانیاهو در 20 سال گذشته همواره مقابله با راه‌حل دو کشور بوده و در این راستا، جریان راست در اسرائیل از هیچ کوششی برای ایجاد شکاف و اختلاف در بین فلسطینی‌ها کوتاهی نکرده و در برابر موضع جامعه بین‌المللی درباره تشکیل یک کشور فلسطینی، از شکاف و اختلاف در بین فلسطینی‌ها به‌عنوان یکی از بهانه‌های اصلی استفاده کرده است.

سابقه ایده «راه‌حل دو کشور» در واقع به قبل از ایجاد اسرائیل می‌رسد. در دوره جدید، مجمع عمومی سازمان ملل از اواسط دهه 1970 ایده تشکیل یک کشور مستقل فلسطین در کنار اسرائیل را در دستور کار قرار داد. اشاره سازمان آزادی‌بخش فلسطین به «قطع‌نامه‌های سازمان ملل از 1947 به بعد» در اعلامیه استقلال فلسطین در 1988 مقدمه پذیرش راه‌حل دو کشور از سوی ساف بود. شورای امنیت نیز نهایتا و با تأخیری که ناشی از وتوی آمریکا بود، توانست برای اولین بار در مارس 2002 در یکی از بندهای مقدماتی قطع‌نامه 1397 از ایده «دو کشور اسرائیل و فلسطین در کنار هم» صحبت کند. با توجه به مذاکرات فلسطین و اسرائیل در سال 2000 که در آن طرفین تا آستانه رسیدن به توافق پیش رفتند، مخالفت آمریکا با چنین قطع‌نامه‌ای دیگر موضوعیت نداشت. حماس نیز کاملا راه را بر این راه‌حل نبسته است. در بند 20 منشور حماس مورخ 2017 ضمن رد «هر بدیل در برابر آزادی کامل فلسطین از رود تا دریا»، از «بررسی تشکیل یک کشور کاملا مستقل و حاکم فلسطین با پایتختی بیت‌المقدس در امتداد مرزهای 4 ژوئن 1967» سخن رفته است.

واشنگتن در حدود 21 سال گذشته مواضع تقریبا ثابتی در قبال راه‌حل دو کشور داشته و آن را لازمه حل مسئله فلسطین می‌دانسته است؛ اما دولت‌های مختلف آمریکا در میزان جدیت در این زمینه و به‌ویژه پیش‌شرط اصلی آن یعنی جلوگیری از توسعه «شهرک‌های یهودی‌نشین در اراضی اشغالی» اختلاف نظر داشته‌اند. در‌حالی‌که دولت کارتر این شهرک‌ها را «ناسازگار با حقوق بین‌الملل» می‌دانست، آمریکا از زمان ریگان تا اواخر دولت اوباما از این نظر عدول کرد و شهرک‌ها را تنها «غیرمشروع» و نه «غیرقانونی» می‌شمرد. این در حالی است که جامعه بین‌المللی آنها را همیشه غیرقانونی دانسته‌ است. دولت اوباما تنها در اواخر کارش بر غیرقانونی‌بودن این شهرک‌ها صحه گذاشت و در دسامبر 2016 با دادن رأی ممتنع در شورای امنیت، اجازه تصویب قطع‌نامه 2334 با 14 رأی مثبت را داد. در این قطع‌نامه ضمن تأکید بر راه‌حل دو کشور، به‌صراحت شهرک‌ها غیرقانونی شمرده شده و بر ضرورت توقف ساخت آنها «در ساحل غربی که شامل قدس شرقی است»، تأکید شده‌ است. هم‌زمان جان کری، وزیر خارجه وقت آمریکا که معمار این تحول بود، در یک سخنرانی گفت که اسرائیل یا می‌تواند یهودی باشد یا دموکراتیک؛ هر دو هم‌زمان ممکن نیست. ترامپ از این سیاست عدول کرد و در «معامله قرن» از «راه‌حل واقع‌بینانه دو کشور» سخن گفت و وزیر خارجه او به‌صراحت اعلام کرد که آمریکا دیگر شهرک‌های یهودی در اراضی اشغالی را غیرقانونی نمی‌داند. در اجرای چنین نظراتی، دولت ترامپ در همراهی با راست‌گرایان اسرائیل دست به اقداماتی مانند انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس و بازگذاشتن دست اسرائیل برای گسترش شهرک‌سازی‌ها زد.

مقاله بایدن دو سؤال مهم را مطرح می‌کند: 1- با توجه به شوک حمله حماس به اسرائیل در 15 مهر و انعکاس جهانی جنایات بی‌سابقه اسرائیل در غزه، آیا راست افراطی در اسرائیل تجدیدنظری در سیاست‌های قبلی خود خواهد کرد و خواهد پذیرفت که بدون وجود افقی حداقلی در برابر فلسطینیان، بحران هرگز رفع نخواهد شد؟ 2- با توجه به اهرم‌هایی که راست اسرائیل در آمریکا دارد و نیز با توجه به انتخابات پیش‌رو در آمریکا، دولت‌های فعلی و آتی آمریکا تا چه حد مایل یا قادر به پیشبرد نظر خود درباره راه‌حل دو کشور خواهند بود؟