کاندیداهای غیراصولگرا و پایگاه بالقوه رأیشان
در پی رحلت مرحوم ابراهیم رئیسی، کشور بار دیگر در آستانه یک تحول سیاسی مهم در قالب یک انتخابات ریاستجمهوری زودهنگام قرار گرفته است. اگرچه تکلیف سیاستهای نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج روشن است و سمت و سوی آن در چارچوب سیاستهای تعیینشده توسط مجمع تشخیص مصلحت با تصویب رهبر انقلاب تعیین میشود، اما رئیسجمهور همچنان میتواند در برخی محدودهها بهویژه در ارتباط با نحوه اجرای سیاستها، انتصاب مقامات اجرائی و اداره امور روزمره تأثیرگذار باشد و موجب یا مانع بسترسازی در کشور برای تحولات سیاسی و سیر امور در رابطه با آینده نظام سیاسی شود.
در پی رحلت مرحوم ابراهیم رئیسی، کشور بار دیگر در آستانه یک تحول سیاسی مهم در قالب یک انتخابات ریاستجمهوری زودهنگام قرار گرفته است. اگرچه تکلیف سیاستهای نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج روشن است و سمت و سوی آن در چارچوب سیاستهای تعیینشده توسط مجمع تشخیص مصلحت با تصویب رهبر انقلاب تعیین میشود، اما رئیسجمهور همچنان میتواند در برخی محدودهها بهویژه در ارتباط با نحوه اجرای سیاستها، انتصاب مقامات اجرائی و اداره امور روزمره تأثیرگذار باشد و موجب یا مانع بسترسازی در کشور برای تحولات سیاسی و سیر امور در رابطه با آینده نظام سیاسی شود. بهعلاوه، اینکه رئیسجمهور از کدام طیف سیاسی برگزیده شود، حاوی پیامی به کشورهای دوست و غیردوست خواهد بود و تأثیرات خود را بر نحوه اجرای سیاست خارجی و نحوه اداره دستگاه سیاست خارجی و میزان تعامل یا تقابل با دیگر کشورها نیز خواهد داشت.
از طرفی، ریاستجمهوری عالیترین سمتی است که تکلیف آن باید از طریق انتخابات روشن شود و انتخاباتی که برای این منظور برگزار میشود، لاجرم مهمترین تحول سیاسی در کشور است و مهمترین فرصتی است که برای ابراز وجود در اختیار جریانها و جناحهای مختلف قرار میگیرد. به این دلیل، انتخابات ریاستجمهوری دارای تفاوتهایی با انتخابات مجلس و انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستاست. در حالی که این دو انتخابات در خارج از شهرهای بزرگ میتوانند تا حد زیادی رنگ قومی، طایفهای و رقابتهای محلی به خود بگیرند و عنصر سیاست ملی در آنها کمرنگ باشد، شهرهای بزرگ مرکز ثقل و عامل جریانساز در انتخابات ریاستجمهوری هستند و شهرهای بزرگ به همین دلیل باید در مرکز توجه کاندیداها باشند. آمار مشارکت در انواع ادوار انتخاباتی، تفاوت در اقبال به انواع انتخاباتها در انواع مراکز جمعیتی را نشان داده است. این البته مختص ایران نیست و در بسیاری از دیگر کشورها نیز وضعیت مشابهی حاکم است.
در انتخابات ریاستجمهوری پیشرو دلایل مضاعفی برای سیاسیتربودن انتخابات وجود دارد. نخست اینکه این اولین انتخابات ریاستجمهوری است که بعد از ناآرامیهای سال 1401 و بعد از دور اول و دوم انتخابات مجلس دوازدهم برگزار میشود. دوم اینکه این بار قرار نیست انتخابات ریاستجمهوری همزمان با انتخابات شوراهای شهر و روستا انجام شود. این امر بر میزان سیاسیبودن انتخابات ریاستجمهوری خواهد افزود. در چنین شرایطی، شرکت نسبتا پایین در انتخابات اخیر مجلس در شهرهای بزرگ میتواند زنگ خطر مضاعفی برای کاندیداهای غیراصولگرا در انتخابات ریاستجمهوری باشد؛ چراکه در حالی که کاندیداهای اصولگرا میتوانند انتظار کسب رأی از طریق برخی کانالهای سنتی و تشکیلاتی در شهرهای کوچک و مناطق روستایی و اقشار همسو در شهرهای بزرگ را داشته باشند، نگاه کاندیداهای غیراصولگرا باید عمدتا متوجه کسب رأی عامه مردم در شهرهای بزرگ و متوسط باشد. در نتیجه، کاندیداهای غیراصولگرا، حتی آنها که سابقه خوبی دارند و ممکن است بسیار خوشاقبال به نظر آیند، باید برآورد واقعبینانهای از کنش احتمالی پایگاه رأی بالقوه خود در شهرهای بزرگ و متوسط داشته باشند و دریابند که میتوانند روی این پایگاه بالقوه حساب کنند یا خیر. این پایگاه رأی در شهرهای بزرگ و حتی شهرهای متوسط در همه ادوار انتخاباتی در دهههای 70 تا انتخابات ریاستجمهوری 1396 از ثبات قدمی چشمگیر برخوردار بود و با وجود برخی اتفاقات در سالهای 78 و 88 نشان داد که کاندیداهای غیروابسته به اصولگرایان میتوانند روی آن حساب کنند. تجربه انتخابات در دموکراسیها نشان داده است که گاه طرفداران یک حزب به دلیل ناخشنودی از بعضی سیاستهای آن حزب ممکن است در انتخابات بعدی به اصطلاح در خانه بمانند و ابایی از اینکه این کار آنها موجب پیروزی کاندیدای حزب رقیب شود، نداشتهاند. در ایران نیز این نوع کنش انتخاباتی، یعنی بیتفاوتی نسبت به کاندیداهایی که بالقوه ممکن است مطلوب باشند و میتواند منشأ اثر شود. خاصه آنکه در ایران عنصر نارضایتی از سیاستهای عمومی و این تصور که گویا از طریق صندوق رأی چیزی عوض نخواهد شد نیز فاکتور مهمی است.
اینکه به نظر میرسد تقریبا همه جریانهای غیراصولگرا علیالاصول آماده شرکت در انتخابات پیشرو هستند، فینفسه امر میمونی است. هرچند نهایتا نحوه عمل شورای نگهبان این بار نیز مانند ادوار پیشین انتخاباتی تعیینکننده صفبندی طیفهای حاضر در انتخابات خواهد بود. با این حال، آنچه مهم است این است که آیا شرکت طیفهای غیراصولگرا میتواند با موفقیت در انتخابات نیز همراه باشد یا تنها ممکن است به درد گرمکردن تنور انتخابات بخورد. در این رابطه، «چهره» و سابقه کاندیداها و میزان شناخت مردم از آنها عامل بسیار مهمی است؛ خاصه در شرایطی که صرف حمایت بزرگان و تشکیلات سیاسی غیراصولگرا ممکن است این بار مانند گذشته کارآمدی لازم را برای از خانه بیرونآوردن پایگاه بالقوه رأی در روز انتخابات نداشته باشد.