پِلن آ - پِلن ب
در میان مربیان کارآزموده ورزشی معمول است که فرد ورزشکار یا تیم ورزشی را که برای مسابقه به میدان میفرستند، با طرح و نقشه از پیش طراحیشده همراه میکنند. برای آنکه تیم یا فرد در شرایط حریف غافلگیر نشود یا آنکه اگر کارشان به هر دلیلی به بنبست بخورد، معمولا با یک طرح اولیه که به آن پِلن آ میگویند، تیم را روانه میدان میکنند و چنانچه تیم نتوانست موفقیت کسب کند، آنگاه پِلن ب را به کار میبندند. مثلا پلن آ تیم فوتبال حمله، حرکت از گوشههای زمین و ارسال توپ است. اگر مثمرثمر نشد، مربی به بازیکنان علامت پلن ب را میدهد که مثلا به جای حمله از جناحین، از مرکز زمین با فرار مهاجمان از مدافعان انجام شود.
در میان مربیان کارآزموده ورزشی معمول است که فرد ورزشکار یا تیم ورزشی را که برای مسابقه به میدان میفرستند، با طرح و نقشه از پیش طراحیشده همراه میکنند. برای آنکه تیم یا فرد در شرایط حریف غافلگیر نشود یا آنکه اگر کارشان به هر دلیلی به بنبست بخورد، معمولا با یک طرح اولیه که به آن پِلن آ میگویند، تیم را روانه میدان میکنند و چنانچه تیم نتوانست موفقیت کسب کند، آنگاه پِلن ب را به کار میبندند. مثلا پلن آ تیم فوتبال حمله، حرکت از گوشههای زمین و ارسال توپ است. اگر مثمرثمر نشد، مربی به بازیکنان علامت پلن ب را میدهد که مثلا به جای حمله از جناحین، از مرکز زمین با فرار مهاجمان از مدافعان انجام شود.
در امر اقدامات سیاسی یا اقتصادی هم مربی تیم یعنی در اینجا رئیسجمهور باید حسب شرایط پلن آ یا پلن ب یا دیگر پلنها را به کار گیرد و تنها یک روش را اتخاذ نکند.
به یاد دارم که در دولت دفاع مقدس این امر رعایت میشد. قبل از جنگ و حتی در اوایل دفاع مقدس زندگی اقتصادی و اجتماعی شرایط معمول را طی میکرد ولی در دولت دفاع مقدس پلن ب مطرح شد و از قبل این نقشه راه علاوه بر آنکه حداقل امکانات زیستی برای همه تأمین شد، از رهگذر دقت و صرفهجویی در منابع، اقدامات توسعهای مناسبی انجام شد؛ یعنی جنگ نهتنها نتوانست بحران زیستی و معیشتی میان مردم ایجاد کند، بلکه در همان حال اقدامات توسعهای به موازات دفاع مقدس تا آنجا که مقدور بود، انجام گرفت. ازجمله در بین سالهای 59 تا 63 یعنی در اوج دفاع مقدس در وزارت صنایع و معادن علاوه بر سازماندهی تشکیلات حسب ضرورتها اقدام به صدور 11هزارو 500 موافقت اصولی برای بخش خصوصی برای ایجاد صنعت شد و قانون شرکت شهرکهای صنعتی ایران برای تسهیل در واگذاری زمین، آب، برق، گاز و تلفن به دارندگان موافقت اصولی تصویب و به اجرا گذاشته شد. همزمان با برنامهریزی برای تخصیص ارز و تسهیلات ریالی به شرکتها در همان هنگام که حسب برنامه پلن ب امکانات لازم در اختیار رزمندگان اسلام برای تداوم دفاع مقدس قرار میگرفت، چنین اقداماتی برای بهکارگیری استعدادها و نیروی انسانی موجود انجام شد؛ درحالیکه اگر پلن آ یعنی روال قبلی ادامه مییافت، هرگز چنین اقداماتی نمیتوانست صورت گیرد. قابل توجه آنکه در همان زمان بر مسئله محیط زیست نیز توجه لازم میشد و احداث پنج طرح تبدیل زباله در دستور کار قرار گرفت. کاری که اگر تداوم مییافت، امروز کشور دچار انبوه زباله و شیرابههای عفونی آن نمیشد. در تداوم این طرح در سال 65 با ایجاد ستاد طرحهای مهم انقلاب و تخصیص قانونی ارز و دیگر امکانات 120 طرح بزرگ و کوچک دولتی یا خصوصی با امکانات ستاد راهاندازی شد.
مقصود آن است که تنها نباید به یک روش و طرز فکر بسنده کرد. حسب شرایط باید در روش سیاسی یا اقتصادی گزینههای بهتر را انتخاب کرد. درحالیکه اینک چنین نیست. به طور مثال در دولت یازدهم پس از توافقنامه برجام روال اقتصادی در جامعه به صورت معمول جریان یافت، درحالیکه در دولت دوازدهم پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام همان روال ادامه یافت و دولت سیزدهم هم همان روال اقتصادی جامعه را تداوم بخشید و چنین شد که مصرف برق، آب، گاز، خروج سرمایه، بنزین و دیگر انرژیها و نیز تورم و دیگر مسائل منفی به نحو نامقبولی افزایش پیدا کرده است و این نشان میدهد که پلن ب در دستور کار دولتها به موازات شرایط اقتصادی دگرگونه به کار گرفته نشده است. از مفاد نظرات ابرازشده از سوی وابستگان ریاستجمهوری چهاردهم به نظر میرسد پلن ب یعنی تطبیق شرایط اقتصادی در جامعه با تحریمها در دستور کار نیست و ظاهرا امید به رفع تحریمها دارند. بگذریم که اصولا روش اقتصادی جاری کشور حتی در دوران بیتحریمی روشی غلط و منهدمکننده است، چراکه این روش که در طول 40 سال گذشته کمابیش در دستور کار بوده است، سرزمین ایران و امکانات آن را با بحران فزاینده و نابودکننده روبهرو کرده است.
باید با واقعیت روبهرو شد. واقعیت امروز وجود تحریمهاست و باید اقتصاد ما خود را با تحریمها تطبیق دهد و البته هرگاه تحریمها برطرف شد و باید که بهجدّ در رفع و برطرفکردن آن بکوشیم، آنگاه طرح متناسب با رفع تحریمها را به اجرا بگذاریم و صد البته روشهای آزمایششده و شکستخورده که به خروج صدها میلیارد دلار ارز از کشور و تورم و کمشدن قدرت خرید مردم و به زیر فقر رفتن انبوهی از جمعیت کشور انجامیده، بههیچوجه نباید مجددا مورد عمل قرار گیرد.
واقعا خیل کثیر اقتصاددانان ما چگونه میاندیشند؟ مگر میشود شرایط تحریم ظالمانه بر ما حاکم باشد و ما در اندیشه پساتحریم و اجراکردن آن در شرایط تحریم باشیم. اقتصاددان نخبه آن است که حسب موقعیت کشور و شرایط بینالمللی مشکل تولید و مصرف و دادوستد و نحوه اجرای اقتصاد را طراحی کند و صدالبته باید بهدرستی بیان کرد که در شرایط تحریم در هنگامه دولت دوازدهم همه بلندگوها اعم از صداوسیما، تریبونهای نمازجمعه و... دائما از دولت تقاضای سفره گستردهتر و معیشت بیشتر و بهتر برای مردم را خواستار میشوند و البته اندیشه آنان معیشت بهتر برای مردم نبود، بلکه تفکر ابتدایی و ضد نظام کارا را علیه دولت دوازدهم داشتند. امروز درست است که هر اقدام مناسب با تحریم از سوی دولت چهاردهم با صداهای مشابه فوق درصدد تضعیف و حمله به دولت بسیج میشود اما دولت باید حق را در نظر گیرد و از هیاهو نهراسد. هیاهوهای روشنفکرنماها و مدعیان کاذب اقتصاددانی و هیاهوهای جبهه ضد انقلاب داخلی که لباس انقلاب به تن کردهاند، همانگونه که در قضیه برجام سخنان نتانیاهو با مدعیان سوپرانقلابی داخلی همراستا و شاید همریشه بود. دولت حق باید در راستای «برای ایران» گام بردارد و به یاد داشته باشد که در تحریم هستیم و نمیدانیم چگونه از تحریم خارج میشود و ظاهرا طلیعههای امر افق روشنی را نشان نمیدهد.