|

زنجیره ارزش جهانی محصولات ایرانی

چالش‌ها، الزامات و فرصت‌ها

زنجیره ارزش جهانی (GVC) به شبکه‌های پیچیده‌ای از تولید و تجارت اشاره دارد که در آن تولید محصولات و خدمات در چندین کشور تقسیم شده و در نهایت به بازارهای جهانی عرضه می‌شود. در این فرایند، هر کشور در بخشی از تولید یا خدمات، ارزش افزوده‌ای را به محصول اضافه می‌کند.

زنجیره ارزش جهانی (GVC) به شبکه‌های پیچیده‌ای از تولید و تجارت اشاره دارد که در آن تولید محصولات و خدمات در چندین کشور تقسیم شده و در نهایت به بازارهای جهانی عرضه می‌شود. در این فرایند، هر کشور در بخشی از تولید یا خدمات، ارزش افزوده‌ای را به محصول اضافه می‌کند. برای ایران، به‌عنوان کشوری با منابع غنی طبیعی و نیروی کار جوان و تحصیل‌کرده، ورود به زنجیره ارزش جهانی به‌ویژه در بخش‌های مختلف اقتصادی می‌تواند فرصتی برای توسعه اقتصادی و افزایش صادرات واسطه و نهایی باشد. ایران با توجه به تحریم‌های اقتصادی، چالش‌های زیادی در ورود به زنجیره ارزش جهانی داشته و دارد. با‌این‌حال، برخی از بخش‌های اقتصادی ایران، به‌خصوص در حوزه نفت‌، گاز و معدن، محصولات پتروشیمی و صنایع دستی، جایگاه خاصی در زنجیره ارزش جهانی دارند. محصولات نفتی و پتروشیمی و معدنی ایران به کشورهای مختلف صادر می‌شود و در فرایندهای تولیدی بسیاری از صنایع مورد استفاده قرار می‌گیرد. از سوی دیگر، صنایع دستی ایران به‌عنوان یک محصول فرهنگی با ارزش افزوده بالا، در بازارهای جهانی تقاضای زیادی دارد. ایران با چالش‌های متعددی برای حضور فعال‌تر در زنجیره ارزش جهانی روبه‌رو است. از‌جمله این چالش‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

- تحریم‌های بین‌المللی: تحریم‌های اقتصادی علیه ایران، مانعی جدی برای دسترسی به بازارهای جهانی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی است. این تحریم‌ها باعث شده تا تولیدکنندگان ایرانی نتوانند به راحتی در زنجیره‌های ارزش جهانی مشارکت کنند.

- کمبود فناوری‌های پیشرفته: برای مشارکت مؤثر در زنجیره ارزش جهانی، نیاز به دسترسی به فناوری‌های پیشرفته و بهره‌گیری از نوآوری‌های جدید است. ایران در این زمینه در حال حاضر با چالش‌هایی جدی مواجه است.

- مشکلات زیرساختی: نبود زیرساخت‌های لازم در بخش‌های حمل‌ونقل، ارتباطات و انرژی، محدودیت‌هایی برای تولید و صادرات محصولات ایجاد می‌کند.

- نداشتن مقیاس و کیفیت تولید: در بیشتر محصولات تولید ایران مقیاس و کیفیت تولید پایین و با رویکرد بازارهای داخلی شکل گرفته و هزینه تولید بالاست.

با وجود چالش‌ها، ایران ‌ظرفیت‌ها و فرصت‌های بسیاری برای ورود به زنجیره ارزش جهانی دارد:

- مزیت‌های رقابتی: ایران با داشتن منابع طبیعی فراوان، به‌ویژه نفت و گاز‌ و نیروی کار جوان و تحصیل‌کرده، مزیت‌های رقابتی درخور توجهی در برخی از فعالیت‌ها دارد.

- توسعه صنایع با ارزش افزوده بالا: با توجه به توانمندی‌های ایران در حوزه‌هایی همچون صنایع دستی، فرش، محصولات غذایی و دارویی، شیمیایی و معدنی می‌توان با ارتقای این صنایع، ارزش افزوده بیشتری ایجاد کرد و به زنجیره ارزش جهانی وارد شد.

- تقویت روابط تجاری با کشورهای منطقه: همکاری‌های تجاری با کشورهای همسایه و منطقه‌ای می‌تواند به ایران کمک کند تا بخشی از زنجیره ارزش جهانی شود.

برای بهبود موقعیت ایران در زنجیره ارزش جهانی، اقدامات متعددی می‌توان انجام داد که با رفع موانع اقتصادی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی و تلاش برای کاهش تحریم‌ها و جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی‌ می‌تواند به بازارهای جهانی دسترسی بهتری داشته باشد.‌ ارتقای فناوری و نوآوری از طریق سرمایه‌گذاری در حوزه تحقیق و توسعه‌ و استفاده از فناوری‌های پیشرفته، به‌ویژه در بخش‌های تولیدی با ارزش افزوده بالا، می‌تواند به ایران کمک کند‌ در زنجیره ارزش جهانی نقش مؤثرتری ایفا کند. تقویت زیرساخت‌ها از طریق بهبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل، انرژی و ارتباطات برای حمایت از تولید و صادرات محصولات ایرانی ضروری است. با ایجاد برند یا نام‌های تجاری ملی، با نگاه به بازارهای بین‌المللی، محصولات ایرانی با‌کیفیت و بااصالت را به بازارهای جهانی معرفی کند‌ و در‌ مقیاس تولید، سیاست‌ها و اصلاحات ساختاری لازم را دنبال کند. زنجیره ارزش جهانی فرصتی بزرگ برای توسعه اقتصادی ایران و افزایش صادرات است. با وجود چالش‌های موجود، ایران با بهره‌گیری از ظرفیت‌های داخلی و بهره‌برداری از فرصت‌های موجود می‌تواند جایگاه خود را در این زنجیره تقویت کند. راهکارهایی همچون ارتقای فناوری، بهبود زیرساخت‌ها و جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی می‌تواند به ایران کمک کند تا به یکی از بازیگران اصلی زنجیره ارزش جهانی تبدیل شود. 

اما برای ورود به زنجیره‌های ارزش جهانی و کسب منافع آن باید یک چشم‌انداز، برنامه و سیاست‌گذاری سازگار با هدف استفاده از فرصت‌های موجود در زنجیره ارزش جهانی برای اقتصاد ایران با اطلاعات و آمار و ابعاد دقیق برای هر محصول‌، فعالیت، استان یا منطقه ایران با نگاه به بازارهای جهانی تنظیم شود که می‌تواند در قالب ابعاد و مختصات زیر باشد. 

در بُعد ساختار داده-ستانده: الف. استان‌ها، بخش‌ها، فعالیت‌ها، بنگاه‌ها و محصولات اصلی زنجیره ارزش جهانی فعالیت‌ها و محصولات ایران مورد توجه و شناخت دقیق قرار گیرند. این ساختار معمولا شامل‌ تحقیق و طراحی، نهاده‌ها، تولید، توزیع و بازاریابی، ‌فروش‌ و در برخی موارد بازیافت محصولات پس از استفاده است. این ساختار 

داده-‌ستانده شامل کالاها و خدمات و همچنین طیف وسیعی از صنایع پشتیبان است. 

ب. پویایی و ساختار شرکت‌های فعال جهان و ایران ‌در هر بخش از زنجیره ارزش شناسایی شوند. 

در بُعد محدوده جغرافیایی: تحلیل جغرافیایی فعالیت‌ها بر اساس تحلیل عرضه و تقاضای جهانی شکل می‌گیرد. GVC‌ها در مقیاس‌های جغرافیایی مختلف (محلی، ملی، منطقه‌ای و جهانی) عمل می‌کنند و به تکامل خود ادامه می‌دهند. شواهد علمی جدید دنیا نشان می‌دهد که ممکن است در پاسخ به عوامل مختلفی از‌جمله اهمیت فزاینده اقتصادهای بزرگ در حال ظهور (چین، هند و...) و توافق‌نامه‌های تجاری منطقه‌ای، روندی به سمت منطقه‌ای‌کردن GVCها وجود داشته باشد. بنابراین ایران نیز باید در این زمینه برنامه و استراتژی خود را در همه ابعاد جغرافیایی با همه دنیا در گام اول و با این کشورها در اولویت تنظیم و پیاده کند. 

در بُعد حکمرانی: تجزیه و تحلیل حکمرانی به کشور امکان می‌دهد بفهمد ‌زمانی که بازیگران خاصی در زنجیره، قدرت بیشتری نسبت به دیگران دارند، چگونه یک زنجیره کنترل و هماهنگ می‌شود. حکمرانی به این مفهوم است که «روابط اقتدار و قدرت است که تعیین می‌کند‌ چگونه منابع مالی، مادی و انسانی تخصیص یافته و در یک زنجیره جریان می‌یابد». لازم است ‌اقتصاد ایران با شناسایی ساختار حکمرانی فعالیت‌ها و محصولات، نقش خود را متناسب با ساختار حکمرانی بازار، ماژولار، رابطه‌ای، دربند و سلسله‌مراتبی برای محصولاتش تبیین و تعیین کند. باید توجه شود که این ساختارها توسط سه متغیر اساسی و مهم اندازه‌گیری و تعیین می‌شوند: پیچیدگی اطلاعات به اشتراک گذاشته‌شده بین بازیگران در زنجیره ارزش جهانی، چگونگی کدگذاری اطلاعات تولید و سطح شایستگی تأمین‌کننده محصولات. 

در بُعد ارتقا: اگر ارتقای اقتصادی به این صورت تعریف شود که شرکت‌ها، اقتصاد ملی ‌یا مناطقی از کشور به سمت فعالیت‌های با ارزش افزوده بالاتر در GVC‌ها حرکت کنند تا منافع (مانند امنیت، سود، ارزش افزوده و قابلیت‌ها) از مشارکت در تولید جهانی را برای اقتصاد کشور افزایش دهند، باید در هر یک از محصولات ایرانی متناسب با شرایط جهانی ارتقا شکل بگیرد. یعنی به تناسب محصول، ارتقای فرایند‌ که با سازماندهی مجدد سیستم تولید یا معرفی فناوری برتر، نهاده‌ها را به ستانده‌های کارآمدتر تبدیل می‌کند. ارتقای محصول یا حرکت به سمت خطوط تولید پیچیده‌تر. ارتقای عملکرد‌ که مستلزم کسب کارکردهای جدید (یا کنار‌گذاشتن کارکردهای موجود) برای افزایش محتوای مهارت کلی فعالیت‌هاست. ارتقای زنجیره‌ای یا بین بخشی؛ جایی که شرکت‌ها به سمت صنایع جدید اما اغلب مرتبط حرکت می‌کنند. و در نهایت ارتقای بازار نهایی‌ که می‌تواند شامل حرکت به بازارهای پیچیده‌تر باشد که نیاز به رعایت استانداردهای جدید و دقیق‌تر دارند یا به بازارهای بزرگ‌تری که نیاز به تولید در مقیاس بزرگ‌تر و دسترسی به قیمت دارند. 

در بُعد نهاد محلی: چارچوب نهاد‌ محلی مشخص می‌کند ‌چگونه شرایط و سیاست‌های محلی، ملی و بین‌المللی مشارکت یک کشور را در هر مرحله از زنجیره ارزش شکل می‌دهند. GVCها در پویایی‌های اقتصادی، اجتماعی و نهادی محلی تعبیه شده‌اند. درج در GVCهای فعالیت‌ها به‌طور درخور توجهی به این شرایط محلی در کشور و استان‌ها بستگی دارد. شرایط اقتصادی شامل در دسترس بودن نهاده‌های کلیدی است؛ هزینه‌های نیروی کار، زیرساخت‌های موجود و دسترسی به منابع دیگر مانند امور مالی. زمینه اجتماعی بر در دسترس بودن نیروی کار و سطح مهارت آن، مانند مشارکت زنان در نیروی کار و دسترسی به آموزش با‌کیفیت، حاکم است. و در نهایت مؤسسات شامل مقررات مالیاتی و کار، یارانه‌ها‌ و سیاست آموزشی و نوآوری است که می‌تواند رشد و توسعه صنعت را ترویج کند یا مانع شود. از آنجایی که زنجیره‌های ارزش جهانی با گسترش فناوری‌ها در بسیاری از نقاط مختلف جهان از بین می‌روند، استفاده از این چارچوب به کشور امکان می‌دهد تا تجزیه و تحلیل مقایسه‌ای نظام‌مندتری (فراملی و فرامنطقه‌ای) برای شناسایی تأثیر ویژگی‌های مختلف بافت نهادی بر نتایج اقتصادی و اجتماعی مرتبط با خود انجام دهد. 

در بُعد ذی‌نفعان: تجزیه و تحلیل پویایی‌های محلی که در آن یک زنجیره ارزش تعبیه شده است، نیاز به بررسی ذی‌نفعان درگیر دارد. همه بازیگران صنعت در زنجیره ارزش ترسیم‌ شده و نقش اصلی آنها در زنجیره توضیح داده شده است. متداول‌ترین ذی‌نفعان در زنجیره ارزش عبارت‌اند از شرکت‌ها، انجمن‌های صنعتی، کارگران، مؤسسات آموزشی، سازمان‌های دولتی از‌جمله بخش‌های ترویج صادرات و جذب سرمایه‌گذاری، وزارتخانه‌های تجارت خارجی، اقتصاد، آموزش عالی و آموزش و پرورش و...‌ . علاوه بر این، مهم است که چگونه روابط بین این بازیگران در سطح محلی اداره می‌شود و کدام نهادها در موقعیتی هستند که تغییرات را هدایت کنند. بنابراین، این نوع تحلیل برای شناسایی بازیگران کلیدی در زنجیره ارزش حیاتی است. این امر به‌ویژه به توصیه‌های ارتقا‌ و توسعه یک استراتژی رشد که در آن هر یک از ذی‌نفعان نقشی برای مشارکت در توسعه بخش ایفا می‌کنند، مرتبط است.