وقتی فرهنگ و جامعه از علم عقب میمانند
در کارگاه «انگزدایی از بیماری ایدز» شرکت میکنم. کلی آدم جالب با کلی حرفهای جالب آنجا هستند.
در کارگاه «انگزدایی از بیماری ایدز» شرکت میکنم. کلی آدم جالب با کلی حرفهای جالب آنجا هستند.
حالا آن تصویر وحشتناک دیو دوسر بیماری که ابتدا ناتوانت میکند، بعد نابودت میکند و بعد جانت را میگیرد، به تاریخ پیوسته است.
حالا علم پزشکی توانسته با درمانهای دارویی (دو یا سه دارویی) میزان بار ویروس را در بدن مبتلایان به صفر برساند و این به معنای آن است که حالا مبتلایان
–در صورت تحت درمان قرارگرفتن- طول عمری مشابه جامعه عمومی خواهند داشت و از آن هم مهمتر دیگر بیماری را به فرد دیگری انتقال نخواهند داد.
این یک پیروزی مطلق برای علم است که ترسناکترین بیماری اواخر قرن پیش را به بیماری مزمن و کاملا قابل علاج در آغاز این قرن بدل کرده است.
اما این پیروزی کامل نیست. حداقل در ایران کامل نیست.
مشکل کجاست؟ در مراجعهنکردن مبتلایان برای دریافت درمان! دردم آمد وقتی مدیر برنامه ملی مبارزه با ایدز گفت: «مهمترین مشکل ما در راه کنترل بیماری ایدز در کشور، استیگما (انگ) مربوط به این بیماری و ایجاد تبعیض در رفتار با بیماران است».
باور کردنش برای من سخت بود که علم بیماری درمانناپذیر را درمانپذیر کرده، اما افراد در خطر ابتلا برای مشخصشدن ابتلا داشتن یا ابتلا نداشتن خود به بیماری مراجعه نمیکنند و در نتیجه امکان درمانشدن خود و مبتلا نکردن دیگران را از بین میبرند. چرا؟ به خاطر همین انگ و تبعیض.
باور کردنش سخت بود، اما زمانی که به حاضران، جملگی پزشک و کادر درمان، گفته شد فرض کنید یکی از عزیزانتان مبتلا به ایدز شده، چه احساسی پیدا میکنید؟ مشخص شد که حتی پزشکبودن و داشتن اطلاعات هم برای پاککردن آن انگ پنهانی چسبیده به این بیماری کافی نیست.
سالهاست در کنار جامعه مبتلایان به اماس هستم و همیشه یادم هست که یکی از مبتلایان در مطلبش برای مجله نوشته بود: «اسم این بیماری برای ما از خودش بدتر بوده است... رفتاری که در محل کار و خانه با من شد، از خود بیماری بدتر بود...».
اماس هم «انگ» دارد و برای همین است که بسیاری از مبتلایان بیماری خود را انکار میکنند و بسیاری دیگر بیماری خود را حتی از عزیزانشان پنهان میکنند.
در ادامه برنامه پزشکی پشت میکروفون از تحقیقی که در آمریکا روی 93 انگ مختلف –که بسیاری از آنها به بیماریها، معلولیتها و وضعیت سلامتی ربط دارند– میگوید. عدد 93 متأسفانه در ایران حتما بیشتر است.
در جستوجویی ساده میبینیم که در همین چند ماه گذشته پزشکان و متخصصان و مدیران فعال در رشتهها و حوزههای مختلف خواستار انجام اقدامات برای «انگزدایی» از ناباروری، اوتیسم، اختلالات روانی و حتی کرونا شدهاند.
چند هزار نفر، چند میلیون نفر، در کشورمان به خاطر «انگ» پیگیر تشخیص و درمان خود یا عزیرانشان نشدهاند؟
علم کار خودش را میکند، اما فرهنگ انگار عقب مانده است. جامعه هم عقب مانده است. وظیفه یک فرد خاص و یک اداره خاص نیست. این وظیفه همه ما است. دانش با انگزنی در ستیز است. باید علم و دانش خودمان را افزایش دهیم و بعد ابتدا خودمان و بعد در دیگران با انگزنی مبارزه کنیم. این مسئولیت اجتماعی تکتک افراد این کشور است که همین امروز باید برایش اقدام کرد.