درباره فصل چهارم سریال «کارآگاه حقیقی»
قلمروی شب
فصل اول «کارآگاه حقیقی» ۱۰ سال پیش با بازی متیو مککانهی و وودی هارلسون پخش و خیلی زود به یکی از خاطرات مهم علاقهمندان سریالهای تلویزیونی تبدیل شد. این آنتالوژی جنایی سال بعد از آن و در فصل دوم با بازی کالین فارل و ریچل مکآدامز بازگشت، هر چند نتوانست رضایت علاقهمندان را مانند فصل اول برآورده کند. دلایل متعددی در میان بود تا این سریال برای بازگشت فصل سوم با بازی ماهرشالا علی چهار سال به تعویق بیفتد و حالا فصل چهارم آن با بازی جودی فاستر و کالی ریس بعد از ۵ سال پخش خود را آغاز کرده است.
دنیای سریالهای تلویزیونی به روزهای اشباع رسیده است. ممکن است بتوان هر روز چندین سریال تازه از پلتفرمهای هزار رنگ را تماشا و بعد هم آن را برای دیگران معرفی کرد اما سبک این دنیا به سویی رفته که پیدا کردن سریال خوب که بتوان آن را پیگیری کرد و برای ادامه دادن به عنوان گزینهای در فصلهای بعدی چندان کار راحتی نیست.
در این میان هستند سریالهایی که از سالهای اوج سریالهای تلویزیونی باقی ماندهاند و به دلیل سبک خاصشان همچنان میتوان آنها را دنبال کرد. یکی از مهمترین گزینهها در میان لیست بلند سریالهای تلویزیونی مجموعه «کارآگاه حقیقی» است. سریالی که فصل اول آن ۱۰ سال پیش با بازی متیو مککانهی و وودی هارلسون از شبکه HBO پخش و خیلی زود آن ۸ اپیزود به یکی از خاطرات مهم علاقهمندان سریالهای تلویزیونی تبدیل شد. این آنتالوژی جنایی سال بعد از آن و در فصل دوم با بازی کالین فارل و ریچل مکآدامز بازگشت هر چند نتوانست رضایت علاقهمندان را مانند فصل اول برآورده کند. دلایل متعددی در میان بود تا این سریال برای بازگشت فصل سوم با بازی ماهرشالا علی چهار سال به تعویق بیفتد و حالا فصل چهارم آن با بازی جودی فاستر و کالی ریس بعد از 5 سال پخش خود را آغاز کرده است.
نکته مهم درباره «کارآگاه حقیقی» همین آنتالوژی بودن آن است. در این نوع مجموعهها، در هر اپیزود یا هر فصل از بازیگران و داستان متفاوتی استفاده میشود. پس میتوان گفت که در هر فصل این سریال قرار است با یک مجموعه جدید همراه شد. همین بود که بعد از سالها خبر آغاز فصل چهارم «کارآگاه حقیقی» به شدت مورد توجه همگان قرار گرفت. سریالی که در نگاه اول و شاید نقطه قوتش یک جودی فاستر سرحال، بددهان و بسیار جدی و عصبانی دارد که قرار است در نقش لیز دنورس، رئیس پلیس بخش انیس ایالات آلاسکا را بازی کند. فاستر در همین دو قسمتی که از این فصل ۶ اپیزودی پخش شده، نشان میدهد که انتخاب متفاوتی بوده است. جودی فاستر به اندازه منظره یخزده شهر، پرکشش و بیاحساس است و یکی از آن بازیگرانی است که وقتی او را در حال انجام کارهایش میبینید، تعجب میکنید که چرا او همیشه بازی نمیکند. فاستر قرار است نقش رئیس پلیسی را بازی کند که به این منطقه تبعید شده و حالا بزرگترین پروندهای اطراف او اتفاق افتاده در حالی که امکانات خاصی برای حل ماجرا ندارد.
سریال مانند فصول قبلی که در لوکیشنهای متفاوتی در آمریکا فیلمبرداری شده بود و از قضا تلاش میکرد تصویر متفاوتی هم از این کشور به مخاطبش نشان دهد، این بار به لوکیشنی رفته که به گفته یکی از شخصیتهای سریال «پایان دنیا» است. فضایی سرشار از برف در جوار قطب که به ناگاه همه دانشمندان یک ایستگاه تحقیقاتی در آن ناپدید میشوند. «کارآگاه حقیقی: قلمرو شب» (True Detective: Night Country) مانند فصلهای قبلی ماجرای کارآگاههایی است که در جایگاه واقعی خود خدمت نمیکنند اما اتفاقاتی باعث میشود که با پرونده چند قتل همراه شوند.
«کارآگاه حقیقی» البته یک الگوی مشخص دارد. شکل قتلهای انجام شده در فصول مختلف این سریال تقریبا مدل معلومی دارد و نسبت دنیای ماورا و وحشت کشته شدن آدمها در آن به اندازه کافی مورد توجه قرار گرفته است. اما آنچه فصل چهارم را به یک پدیده متفاوت از فصلهای قبلی تبدیل میکند، دو ویژگی جذاب و تماشایی است. ویژگی اول حضور جودی فاستر با شمایلی از پیر شدن است و اینکه به درستی انتخاب کرده که در ۶۱ سالگی کاراکتری نزدیک به سن واقعی خود بازی کند. اما دومین ویژگی حیرتآور و شگفتانگیز این سریال ناشی از انتخاب لوکیشن آن است. سریال از زمانی نزدیک به آغاز شب طولانی در قطب آغاز میشود. ساعاتی قبل از آخرین غروب فضای وحشتزده و عجیب و پر از یخ لوکیشنهای سریال ما را به میان یک سیاهی مطلق سوق میدهد.
این سیاهی مطلق که در عنوان سریال با نام «قلمرو شب» مورد اشاره قرار گرفته، مسیری است که سریال «کارآگاه حقیقی» در فصل چهارم را به پیش میبرد. همه چیز در سفیدی ناشی از برف و یخ به گونهای است که میتوان مطمئن بود قرار است یک فضای سفید مانند آنچه در فصلهای ابتدایی سریال «فارگو» میدیدیم مشاهده کنیم، اما به طرز هوشمندانهای عمق حرکت فصل چهارم این سریال به منتهاالیه آمریکا است. جایی که شب خود را به ما رخنمایی میکند. البته که سازنگان سریال یک شهر خیالی به نام «انیس» را تصویر کردهاند و تحقیقات مربوط به ناپدید شدن هشت مرد را به وسیله دو پلیس زن را دنبال میکند.
نکته مهم دیگر درباره فصل چهارم «کارآگاه حقیقی» آن است که دیگر نیک پیزولاتو را به عنوان سازنده اصلی در کنار سریال نمیبینیم و این بار عیسی لوپز نه تنها نویسنده همه ۶ اپیزود است بلکه آنها را کاگردانی هم کرده است. اینجاست که میتوان از همنشینی با یک فضای زنانه تام و تمام از سازنده تا بازیگران حرف زد. در فصل چهارم «کارآگاه حقیقی» زنان نقشی چند گانه دارند. نه تنها پلیسها زن هستند و قرار است ماجرای ناپدید شدن ۸ مرد را دنبال کنند بلکه در یک تاریکی مطلق - همراه با شب طولانی و زندگی کسالتبار - فضای رابطه زنان با یکدیگر هم مورد توجه قرار میگیرد. شهر انیس بر اساس ریاست زنان میچرخد و در این میان مردان مکمل داستان هستند. در چنین فضایی است که میتوان هر مخاطبی را به تماشای فصل چهارم «کارآگاه حقیقی» دعوت کرد. سریال همه المانهای یک رویداد جنایی برای دنبال کردن هفتگی توسط مخاطبان را دارد. HBO همچنان بر عهد پیشین خود استوار است و مسیر پخش هفتگی را از شبکه کابلی خود دنبال میکند. «کارآگاه حقیقی» هم جز سریالهایی است که دیرتر به فضای استریمها خواهد رفت.
در پایان میتوان گفت که تلاقی جنایت، مرگ و همراز شدن با آنها همان لحظهای است که «کارآگاه حقیقی» نیاز دارد و در این میان مرز کشف نشده بین زنده بودن و مردن و زندهها و مردهها است که این سریال را به یکی از پدیدهها بعد از ۱۰ سال تبدیل میکند. حالا میتوان قلمرو شب را در میان یک وحشت تام و تمام به نظاره نشست.